1. upon hearing the news, his face became ashen
با شنیدن آن خبر،رنگ از صورتش پرید.
2. His face was ashen and wet with sweat.
[ترجمه گوگل]صورتش خاکستر و خیس از عرق بود
[ترجمه ترگمان]چهره اش رنگ پریده و خیس عرق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was thin and her face was ashen.
[ترجمه گوگل]لاغر بود و صورتش خاکستری بود
[ترجمه ترگمان]لاغر بود و صورتش مثل خاکستر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She listened to the tragic news ashen - faced.
[ترجمه گوگل]او به اخبار غم انگیز گوش داد - روبرو شد
[ترجمه ترگمان]به شنیدن این خبر غم انگیز که به رنگ خاکستری درامده بود گوش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His eyes were closed, his face was an ashen colour, and there were beads of sweat on his forehead.
[ترجمه گوگل]چشمانش بسته بود، صورتش خاکستری بود و دانه های عرق روی پیشانی اش بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش بسته بود، چهره اش رنگ پریده بود و دانه های عرق روی پیشانی اش ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His parents' faces turn ashen when they first see him, then they smile through their tears.
[ترجمه گوگل]چهره پدر و مادرش وقتی برای اولین بار او را می بینند خاکستر می شود، سپس در میان اشک های خود لبخند می زنند
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار او را می بینند، چهره پدر و مادرش خاکستری می شود، بعد از میان اشک های خود لبخند می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He could see his reflection, turned gaunt and ashen, in the fragment of mirror propped against the lavatory window.
[ترجمه گوگل]او میتوانست انعکاس خود را که لاغر و خاکستر شده بود، در تکه آینهای که به پنجره دستشویی تکیه داده بود، ببیند
[ترجمه ترگمان]تصویر خودش را می دید، لاغر و رنگ پریده، در قسمتی از آینه که به پنجره مستراح تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mr Lehman turned ashen and thin.
9. The ashen flat morning sky reflects pewter.
[ترجمه گوگل]آسمان صاف صبحگاهی، اسپند را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و خاکستری بامدادی انعکاس مفرغی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His face was ashen.
11. Lisa's face had turned ashen.
12. If wish nature, simple, may use the local ashen tone, sienna, red, the green makes the quite gentle environment.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید طبیعت، ساده، ممکن است از تون خاکستری محلی استفاده کنید، سینا، قرمز، سبز محیطی کاملا ملایم را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر طبیعت آرزوی آن را داشته باشد، ساده است، ممکن است از رنگ خاکستری محلی، sienna، قرمز و سبز استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. See the ashen that old woman person frightens only: Fierce, fierce.
[ترجمه گوگل]خاکستری را ببین که پیرزن می ترساند فقط: درنده، درنده
[ترجمه ترگمان]می بینی که آن زن سالخورده، تنها، خشمگین و درنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After a year in ashen Paris, he was in a chromatic delirium.
[ترجمه گوگل]پس از یک سال اقامت در پاریس، او در یک هذیان رنگی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پس از یک سال در پاریس، او غرق در هیجان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید