1. Chu Zhong is some to deelpy ashamedly and literally quest causative, the words of heart this whether the fact actually says to don't let people's joke dead tin not.
[ترجمه گوگل]چو ژونگ برخی از به deelpy شرم آور و به معنای واقعی کلمه تلاش مسبب، کلمات قلب این است که آیا این واقعیت در واقع می گوید که اجازه ندهید مردم شوخی مرده قلع نیست
[ترجمه ترگمان]چو Zhong برخی از این جملات را روشن می کند و به معنای واقعی کلمه مسبب این واقعیت است که آیا این حقیقت در واقع می گوید که اجازه ندهید افراد به شوخی قلع مرده را بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چو Zhong برخی از این جملات را روشن می کند و به معنای واقعی کلمه مسبب این واقعیت است که آیا این حقیقت در واقع می گوید که اجازه ندهید افراد به شوخی قلع مرده را بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Seven treasures ashamedly smile, because the bean curd pudding says of the little morsel is right.
[ترجمه گوگل]هفت گنج با شرمندگی لبخند می زنند، زیرا پودینگ کشک لوبیا می گوید لقمه کوچک درست است
[ترجمه ترگمان]هفت لکه ننگ بر لب دارد، زیرا پودینگ شکلاتی که می گوید از یک لقمه کوچک است درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هفت لکه ننگ بر لب دارد، زیرا پودینگ شکلاتی که می گوید از یک لقمه کوچک است درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I ashamedly smile and replied to come over, this mongols is really brave!
[ترجمه گوگل]با شرم لبخند زدم و جواب دادم که بیام پیش، این مغول واقعاً شجاع است!
[ترجمه ترگمان]تبسم کردم و جواب دادم که به اینجا بیایم، این mongols واقعا شجاع است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تبسم کردم و جواب دادم که به اینجا بیایم، این mongols واقعا شجاع است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. "Hey Hey. "Qi just ashamedly the stem smiled two asked a way to 100 blessing:"The beauty just talked with you is who?"
[ترجمه گوگل]"هی هی "
[ترجمه ترگمان]\" هی، چی چی چی چی، چی؟ دو بار لبخند بر لبش نشست و گفت: \"زیبایی فقط با تو حرف می زد، کی بود؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\" هی، چی چی چی چی، چی؟ دو بار لبخند بر لبش نشست و گفت: \"زیبایی فقط با تو حرف می زد، کی بود؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not ashamedly, I can say that I can make talking before 1000 people look easy, and deliver solid content in an entertaining, engaging way.
[ترجمه گوگل]خجالت نمی کشم، می توانم بگویم که می توانم صحبت کردن را قبل از 1000 نفر آسان کنم و محتوای محکم را به شیوه ای سرگرم کننده و جذاب ارائه دهم
[ترجمه ترگمان]روشن نیست، می توانم بگویم که می توانم قبل از ۱۰۰۰ نفر صحبت کنم، و محتوای جامد را به شیوه ای سرگرم کننده و جذاب ارایه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روشن نیست، می توانم بگویم که می توانم قبل از ۱۰۰۰ نفر صحبت کنم، و محتوای جامد را به شیوه ای سرگرم کننده و جذاب ارایه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Is sorry and humiliated what?Sorry and ashamedly naturally because of the discomfort of oneself's heart!
[ترجمه گوگل]آیا متاسف و تحقیر شده است چه؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید که چی رو تحقیر کردم؟ متاسفم و به خاطر ناراحتی قلب آدم به خودش فشار می آورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ببخشید که چی رو تحقیر کردم؟ متاسفم و به خاطر ناراحتی قلب آدم به خودش فشار می آورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Li Jia's madam smells the speech cause reserve spirit lusty ground to Liu Jia madam's lo, Liu Jia's madam but some ashamedly lest to take a glimpse.
[ترجمه گوگل]خانم لی جیا بوی سخنان را میبوید و باعث میشود روح ذخیرهای به لیو جیا خانم لو، خانم لیو جیا، اما برخی شرمنده مبادا نگاهی اجمالی بیندازند
[ترجمه ترگمان]خانم Li بو را بو میده چون روح ذخیره، زمین را به خوبی برای خانم jia، خانم lo، خانم Liu و خانم jia را به خاطر می آورد و از آن می ترسید که یک نگاه به آن بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم Li بو را بو میده چون روح ذخیره، زمین را به خوبی برای خانم jia، خانم lo، خانم Liu و خانم jia را به خاطر می آورد و از آن می ترسید که یک نگاه به آن بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Succeeded to in a hurry wipe the next sweat to ashamedly smile:"I see this things in the last home all very interesting and want to take more to be some to return to fondle. "
[ترجمه گوگل]موفق شدم با عجله عرق بعدی را پاک کنم تا با شرمندگی لبخند بزنم: "من این چیزها را در خانه آخر می بینم که بسیار جالب هستند و می خواهم چیزهای بیشتری را برای دوست داشتن برگردم "
[ترجمه ترگمان]با عجله و با عجله، عرق بعدی را با لبخند روشن پاک کنید: \" من این چیزها را در خانه گذشته بسیار جالب می بینم و می خواهم بیشتر دوست داشته باشم که باید ناز و نوازش کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با عجله و با عجله، عرق بعدی را با لبخند روشن پاک کنید: \" من این چیزها را در خانه گذشته بسیار جالب می بینم و می خواهم بیشتر دوست داشته باشم که باید ناز و نوازش کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Gold farmland one Geng helps and makes reference to and just discovers here that oneself has already deviated topic, he ashamedly sees everyone's one eye.
[ترجمه گوگل]زمین کشاورزی طلا یک گنگ کمک می کند و به آن اشاره می کند و تازه در اینجا کشف می کند که خودش قبلاً موضوع را منحرف کرده است، او با شرم یک چشم همه را می بیند
[ترجمه ترگمان]زمین های کشاورزی طلایی یکی از Geng کمک می کند و به آن اشاره می کند و فقط در اینجا کشف می کند که خود فرد موضوع را منحرف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمین های کشاورزی طلایی یکی از Geng کمک می کند و به آن اشاره می کند و فقط در اینجا کشف می کند که خود فرد موضوع را منحرف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید