صفت ( adjective )
مشتقات: ashamedly (adv.)
مشتقات: ashamedly (adv.)
• (1) تعریف: having feelings of shame, guilt, or embarrassment.
• مترادف: abashed
• متضاد: proud, unabashed
• مشابه: blushing, chagrined, cheap, embarrassed, foolish, guilty, hangdog, humbled, mortified, prudish, shamefaced, sheepish
• مترادف: abashed
• متضاد: proud, unabashed
• مشابه: blushing, chagrined, cheap, embarrassed, foolish, guilty, hangdog, humbled, mortified, prudish, shamefaced, sheepish
- He felt ashamed of himself for speaking so heartlessly to his mother.
[ترجمه گوگل] از اینکه با مادرش اینقدر بیرحمانه صحبت میکرد از خودش خجالت میکشید
[ترجمه ترگمان] از خود شرم داشت که با سنگدلی با مادرش صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از خود شرم داشت که با سنگدلی با مادرش صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to have feelings of shame or embarrassment in connection with what one has or is associated with.
- When he saw how elegantly she was dressed, he felt suddenly ashamed of his shabby clothes.
[ترجمه گوگل] وقتی دید که او چقدر شیک لباس پوشیده است، ناگهان از لباس های کهنه اش شرمنده شد
[ترجمه ترگمان] وقتی دید که چه لباس قشنگی پوشیده، ناگهان از لباس های کهنه خود شرمنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی دید که چه لباس قشنگی پوشیده، ناگهان از لباس های کهنه خود شرمنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He was a simple man of little education, and he sometimes felt his grown children were ashamed of him.
[ترجمه گوگل] او مردی ساده و کم سواد بود و گاهی احساس می کرد که فرزندان بزرگش از او خجالت می کشند
[ترجمه ترگمان] او مرد ساده ای بود و گاهی احساس می کرد که بچه بزرگش از او شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او مرد ساده ای بود و گاهی احساس می کرد که بچه بزرگش از او شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: reluctant because of the anticipation of shame or embarrassment.
• مشابه: embarrassed, reluctant, self-conscious
• مشابه: embarrassed, reluctant, self-conscious
- Unfortunately, she is ashamed to show anyone her art work.
[ترجمه گوگل] متأسفانه او شرمنده است که آثار هنری خود را به کسی نشان دهد
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، از نشان دادن آثار هنری شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، از نشان دادن آثار هنری شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Some teenagers are ashamed to be seen with their parents.
[ترجمه گوگل] برخی از نوجوانان از اینکه در کنار والدین خود دیده شوند خجالت می کشند
[ترجمه ترگمان] برخی از نوجوانان شرم دارند که با والدین خود دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برخی از نوجوانان شرم دارند که با والدین خود دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید