1. asexual clothing
لباس مردانه - زنانه
2. asexual reproduction
تولید مثل غیرجنسی
3. a juvenile period that is essentially asexual
دوران جوانی که اصولا غیر جنسی است.
4. I must say I've always found him rather asexual.
[ترجمه گوگل]باید بگویم که همیشه او را غیرجنسی می دیدم
[ترجمه ترگمان]باید بگویم که من همیشه او را کمی غیر جنسی پیدا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their relationship was totally asexual.
[ترجمه گوگل]رابطه آنها کاملا غیرجنسی بود
[ترجمه ترگمان] رابطه شون کاملا غیر جنسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We can not, then, say that asexual reproduction is cloning.
[ترجمه گوگل]پس ما نمی توانیم بگوییم که تولید مثل غیرجنسی شبیه سازی است
[ترجمه ترگمان]پس نمی توانیم بگوییم که تولید مثل جنسی، شبیه سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She wore a dove-grey Jaeger frock, discreet and asexual, but off an expensive peg.
[ترجمه گوگل]او یک لباس جیگر خاکستری کبوتری پوشیده بود، محتاط و غیرجنسی، اما از گیره ای گران قیمت
[ترجمه ترگمان]لباس خاکستری رنگی پوشیده بود، frock و غیر جنسی و غیر جنسی بود، اما از یک میخ گران بها دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moreover, with strictly asexual reproduction, mutations will inevitably accumulate.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، با تولید مثل کاملا غیرجنسی، جهش ها به ناچار انباشته می شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با تولید مثل غیر جنسی، جهش های به طور اجتناب ناپذیری انباشته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some bacterial populations are asexual: no means of exchanging genetic material exists.
[ترجمه گوگل]برخی از جمعیت های باکتری غیرجنسی هستند: هیچ وسیله ای برای تبادل مواد ژنتیکی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]برخی از جمعیت های میکروبی غیر جنسی هستند: هیچ وسیله ای برای تبادل مواد ژنتیکی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fat women are defined as undesirable, asexual, maternal, sexually desperate, rampant or repressed.
[ترجمه گوگل]زنان چاق به عنوان نامطلوب، غیرجنسی، مادری، ناامید جنسی، شایع یا سرکوب شده تعریف می شوند
[ترجمه ترگمان]زنان چربی به عنوان غیر جنسی، غیر جنسی، مادرانه، desperate، شایع یا سرکوب شده تعریف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Asexual species tend to be small and live at high latitudes and high altitudes, in fresh water or disturbed ground.
[ترجمه گوگل]گونه های غیرجنسی معمولا کوچک هستند و در عرض های جغرافیایی بالا و ارتفاعات بالا، در آب شیرین یا زمین های آشفته زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]گونه های Asexual کوچک هستند و در عرض های بالاتر و ارتفاعات بالا، در آب شیرین و یا زمین آشفته زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Reproduction can also be accomplished by asexual subdivision of polyps, each polyp dividing to form two.
[ترجمه گوگل]تولید مثل را می توان با تقسیم غیرجنسی پولیپ ها نیز انجام داد که هر پولیپ به دو تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]تولید مثل می توانند با تقسیم غیر جنسی of، هر پلیپ که به شکل ۲ تقسیم می شوند، انجام شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The same pattern of asexual reproduction occurs in water fleas, aphids and even a few lizards.
[ترجمه گوگل]همین الگوی تولید مثل غیرجنسی در کک های آبی، شته ها و حتی چند مارمولک نیز مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]الگوی مشابه تکثیر غیر جنسی در کک ها، شته ها و حتی چند مارمولک رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Alpine flowers are often among the most asexual of flowers.
[ترجمه گوگل]گل های آلپ اغلب از غیرجنسی ترین گل ها هستند
[ترجمه ترگمان]گله ای آلپاین هم اغلب در میان the گل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Thus, grass grows asexual runners to propagate locally but commits its sexually produced seeds to the wind to travel farther.
[ترجمه گوگل]بنابراین، علف دوندگان غیرجنسی را برای تکثیر محلی پرورش میدهد، اما دانههای تولید شده از طریق جنسی خود را به باد میسپارد تا دورتر سفر کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، علف runners غیر جنسی رشد می کند تا به طور محلی تکثیر شود، اما برای ادامه سفر، بذرهای تولید جنسی خود را به باد تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید