ascertainment

/ˌæsəˈteɪnmənt//ˌæsəˈteɪnmənt/

معنی: اثبات، تحقیق
معانی دیگر: تحقیق، اثبات

جمله های نمونه

1. I urge, therefore, a cautious approach to the ascertainment of the intention of the legislature.
[ترجمه گوگل]بنابراین توصیه می‌کنم با احتیاط نسبت به تعیین نیت قانونگذار برخورد شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، من یک رویکرد محتاطانه نسبت به عدم تمایل به قانون گذاری را ترغیب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The geodetic inversion, in which the parameter ascertainment and the validity of solution must be guaranteed, is a particular important means for geodetic physical interpretation.
[ترجمه گوگل]وارونگی ژئودتیک، که در آن تعیین پارامتر و اعتبار راه حل باید تضمین شود، ابزار مهمی ویژه برای تفسیر فیزیکی ژئودتیک است
[ترجمه ترگمان]وارونگی geodetic، که در آن پارامتر ascertainment و اعتبار راه حل باید تضمین شود، یک وسیله مهم برای تفسیر فیزیکی geodetic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The forth part is the ascertainment of medical damage compensation responsibility.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم، احراز مسئولیت جبران خسارت پزشکی است
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم، نظارت بر مسئولیت جبران خسارت پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ascertainment of foaming oil visbreaking system.
[ترجمه گوگل]تشخیص سیستم ویزاشککن روغن کف
[ترجمه ترگمان]ascertainment سیستم آب کف آلود و کف آلود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ascertainment of the Parkinson's status was based on the nationwide Social Insurance Institution's drug register data.
[ترجمه گوگل]تعیین وضعیت پارکینسون بر اساس داده های ثبت داروی موسسه بیمه اجتماعی در سراسر کشور بود
[ترجمه ترگمان]Ascertainment وضعیت پارکینسون بر پایه داده های ثبت شده موسسه تامین اجتماعی ملی بنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ascertainment and standardization of coinage have long been a difficulty for efforts of Chinese standardization.
[ترجمه گوگل]تعیین و استانداردسازی ضرب سکه برای مدت طولانی برای تلاش های استانداردسازی چینی مشکل بوده است
[ترجمه ترگمان]استانداردسازی و استانداردسازی ضرب سکه مدت مدیدی است که به دشواری برای استانداردسازی چینی ها صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. While ascertainment of administrative liabilities will not include the joint and several liabilities, nor will it allow for a presumption of the effects of damages caused by the offence.
[ترجمه گوگل]در حالی که احراز مسئولیت های اداری شامل مسئولیت تضامنی نخواهد شد و امکان پیش فرض آثار خسارات ناشی از جرم را نیز نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که بخشی از تعهدات اجرایی شامل مسیولیت های مشترک و متعدد نخواهد بود، و نه به یک فرض از اثرات خسارت ناشی از جرم اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. IV The judicial ascertainment and criminal liability of involuntary dangerous crime.
[ترجمه گوگل]IV تشخیص قضایی و مسئولیت کیفری جنایت خطرناک غیر ارادی
[ترجمه ترگمان]IV ] مسئولیت قضایی و مسئولیت کیفری یک جرم خطرناک ناخواسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ascertainment of his character and view seems to be necessary.
[ترجمه گوگل]مشخص شدن شخصیت و دیدگاه او ضروری به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دیدگاه و دیدگاه او ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Part 1 introduces the ascertainment of key stuff in state - owned commercial banks.
[ترجمه گوگل]بخش 1 به معرفی موارد کلیدی در بانک های تجاری دولتی می پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش ۱ ascertainment موارد کلیدی در بانک های تجاری دولتی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Incomplete ascertainment of events is perhaps the most likely explanation for this difference.
[ترجمه گوگل]تشخیص ناقص رویدادها شاید محتمل ترین توضیح برای این تفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]رویداده ای ناقص ناقص ناقص، شاید محتمل ترین توضیحات برای این تفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اثبات (اسم)
affirmation, assertion, proof, show, demonstration, proving, substantiation, argument, ascertainment, positivity, predication

تحقیق (اسم)
verification, scholarship, probe, research, rummage, quest, ascertainment, investigation, inquiry, scrutiny, fishing expedition, disquisition

انگلیسی به انگلیسی

• act of making certain, finding out, verification

پیشنهاد کاربران

تشخیص، تعیین، فهمیدن، کشف
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : ascertain
✅️ اسم ( noun ) : ascertainment
✅️ صفت ( adjective ) : ascertainable
✅️ قید ( adverb ) : _
احراز
آشکار
آشکار شدن

بپرس