ascertainable

/ˌæsəˈteɪnəbl̩//ˌæsəˈteɪnəbl̩/

معنی: اثبات پذیر، قابل تحقیق، محقق شدنی
معانی دیگر: قابل تحقیق، اثبات پذیر، محقق شدنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of ascertain.

جمله های نمونه

1. Is the exact value of the missing jewels ascertainable?
[ترجمه گوگل]آیا ارزش دقیق جواهرات گم شده قابل تشخیص است؟
[ترجمه ترگمان]آیا ارزش دقیق جواهرات گم شده ascertainable است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ascertainable clustering number and large training sets are vital problems of spectral clustering.
[ترجمه گوگل]تعداد خوشه‌بندی قابل تعیین و مجموعه‌های آموزشی بزرگ از مشکلات حیاتی خوشه‌بندی طیفی هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد خوشه بندی ascertainable و مجموعه های آموزشی بزرگ، مشکلات حیاتی خوشه بندی طیفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scattered matter, brought to an ascertainable density, closed, with the weight of the world.
[ترجمه گوگل]ماده پراکنده، به چگالی قابل تشخیص رسیده، بسته، با وزن جهان
[ترجمه ترگمان]ماده پراکنده، با وزن دنیا بسته شد و به چگالی ascertainable رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But even a schoolboy's jape is supposed to have some ascertainable point; and Blast had none.
[ترجمه گوگل]اما حتی جاپ یک بچه مدرسه ای هم باید یک نکته قابل تشخیص داشته باشد و بلاست هیچ کدام نداشت
[ترجمه ترگمان]اما حتی یک شوخی کودکانه هم باید دلیل خاصی داشته باشد؛ و Blast هم وجود نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Decisions about people's claims for benefits should be based on clearly defined principles and ascertainable facts.
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری در مورد مطالبات افراد برای دریافت مزایا باید بر اساس اصول واضح تعریف شده و حقایق قابل تشخیص باشد
[ترجمه ترگمان]تصمیمات درباره مطالبات مردم برای منافع باید براساس اصول تعریف شده و حقایق ascertainable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This means that stamp duty is assessed by reference to the highest ascertainable rent which might become payable under the lease.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که حق تمبر با ارجاع به بالاترین اجاره قابل تعیین که ممکن است تحت اجاره قابل پرداخت باشد، ارزیابی می شود
[ترجمه ترگمان]این بدین معنی است که عوارض تمبر با اشاره به بالاترین قیمت اجاره مورد ارزیابی قرار می گیرد که ممکن است قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They created machinery to avoid extending them to those whose ascertainable record showed them to be untrustworthy and likely to default.
[ترجمه گوگل]آنها ماشین آلاتی ایجاد کردند تا از تعمیم آنها به کسانی که سوابق قابل اطمینان آنها نشان می داد غیرقابل اعتماد هستند و احتمالاً نکول می کنند اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها ماشین آلات ساختند تا از گسترش آن ها به کسانی که سابقه ascertainable آن ها را نشان می دادند غیرقابل اطمینان و به احتمال زیاد به عدم پرداخت بدهی جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One person (the settlor) transfers property (any asset) to another person (the trustee) who holds that property for the benefit of ascertainable persons (the beneficiaries).
[ترجمه گوگل]یک نفر (تسویه کننده) اموال (هر دارایی) را به شخص دیگری (امین) که آن ملک را به نفع اشخاص قابل تشخیص (ذینفعان) در اختیار دارد، منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]یکی از افراد (settlor)دارایی (هر دارایی)را به شخص دیگری منتقل می کند (متولی)که دارایی را به نفع افراد ascertainable (ذی نفع)حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Office of Finance says they accept as collateral only securities that have an ascertainable market value.
[ترجمه گوگل]دفتر امور مالی می گوید که آنها تنها اوراق بهاداری را به عنوان وثیقه می پذیرند که دارای ارزش بازار قابل تشخیص باشند
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی می گوید آن ها به عنوان وثیقه وام می پذیرند که دارای ارزش بازاری ascertainable می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even a schoolboy's jape is supposed to have some ascertainable point.
[ترجمه گوگل]حتی جاپ یک بچه مدرسه ای هم قرار است نکته قابل تشخیصی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]حتی یک گمراه کردن یک مدرسه هم باید اثبات پذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اثبات پذیر (صفت)
ascertainable

قابل تحقیق (صفت)
ascertainable

محقق شدنی (صفت)
ascertainable

انگلیسی به انگلیسی

• determinable, verifiable, confirmable, discoverable

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : ascertain
✅️ اسم ( noun ) : ascertainment
✅️ صفت ( adjective ) : ascertainable
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس