as good as

/əzˈɡʊdæz//əzɡʊdæz/

مانند، عملا، تقریبا، بهمان خوبی، خیلی خوب

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: equal to; the same as.

جمله های نمونه

1. An nod is as good as a wink to a blind horse.
[ترجمه گوگل]تکان دادن سر به اندازه چشمک زدن به اسب کور است
[ترجمه ترگمان]سر تکان دادن به نشانه چشمک زدن به یک اسب کور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jack is as good as his master.
[ترجمه امین] جک به خوبی استادش است.
|
[ترجمه گوگل]جک به خوبی استادش است
[ترجمه ترگمان]جک به خوبی اربابش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A nod's as good as a wink to a blind horse.
[ترجمه گوگل]تکان دادن سر به اندازه چشمک زدن به اسب کور است
[ترجمه ترگمان]سر تکان دادن به نشانه چشمک زدن به یک اسب کور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An inch in a miss is as good as an ell.
[ترجمه گوگل]یک اینچ در یک دلتنگی به خوبی یک الکل است
[ترجمه ترگمان]یک اینچ در یک خانم به خوبی پشت پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A change of work is as good as a rest.
[ترجمه گوگل]تغییر کار به اندازه استراحت خوب است
[ترجمه ترگمان]تغییر کار به اندازه استراحت خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first step is as good as half over.
[ترجمه گوگل]مرحله اول به اندازه نیمه تمام است
[ترجمه ترگمان]اولین مرحله به اندازه نصف بیشتر خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An honest man’s word is as good as his bond.
[ترجمه گوگل]کلام یک مرد صادق به اندازه پیوند او خوب است
[ترجمه ترگمان]کلمه مرد شریف به اندازه his خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Give as good as one gets.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه که می گیرید، بدهید
[ترجمه ترگمان] به خوبی یکی بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A miss is as good as a mile.
[ترجمه گوگل]یک خانم به اندازه یک مایل خوب است
[ترجمه ترگمان]یک خانم هم به اندازه یک مایل خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A change is as good as a rest.
[ترجمه گوگل]تغییر به اندازه استراحت خوب است
[ترجمه ترگمان]یک تغییر به اندازه استراحت خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Enough is as good as a feast.
[ترجمه گوگل]بس که به اندازه یک جشن خوب است
[ترجمه ترگمان]به اندازه یک ضیافت به اندازه کافی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The children were as good as gold while you were out.
[ترجمه گوگل]وقتی تو بیرون بودی بچه ها مثل طلا بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی بیرون بودید بچه ها به اندازه طلا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's debatable whether this book is as good as her last.
[ترجمه گوگل]قابل بحث است که آیا این کتاب به خوبی کتاب قبلی او است
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که این کتاب به خوبی او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A miis as good as a mile.
[ترجمه گوگل]یک مایل به خوبی یک مایل
[ترجمه ترگمان]به اندازه یک مایل هم خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• like, similar to; of the same quality, good to the same degree

پیشنهاد کاربران

عبارت **"as good as"** در زبان انگلیسی یک اصطلاح رایج است و معمولاً به دو صورت زیر استفاده می شود:
- - -
## **۱. مقایسه ( به خوبی ) **
برای مقایسه دو چیز یا دو نفر از نظر کیفیت، مهارت یا ویژگی خاصی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

**ساختار:**
**as good as** اسم/ضمیر/صفت
**مثال:**
- *She is as good as her brother at playing the piano. *
( او به خوبی برادرش پیانو می نوازد. )
- *This cake is as good as the one we had last week. *
( این کیک به خوبی کیکی است که هفته پیش خوردیم. )
- - -
## **۲. معادل بودن یا تقریباً برابر بودن ( عملاً، تقریباً ) **
گاهی برای بیان این که چیزی تقریباً در یک وضعیت یا حالت خاص است، به کار می رود. در این حالت، معمولاً بعد از "as good as" یک صفت یا فعل می آید.
**مثال:**
- *The project is as good as finished. *
( پروژه عملاً تمام شده است. )
- *He is as good as dead. *
( او عملاً مرده است. )
* ( توجه: این جمله بار منفی دارد و فقط برای مثال است. ) *
- - -
## **خلاصه**
- **برای مقایسه:**
- *as good as* اسم/ضمیر/صفت
- مثال: *She is as good as her teacher. *
- **برای بیان تقریباً بودن یا عملاً بودن:**
- *as good as* صفت/فعل
- مثال: *The deal is as good as done. *
- - -
## **معادل فارسی**
- **به خوبی** ( در مقایسه )
- **عملاً**، **تقریباً**، **در عمل** ( وقتی به معنای تقریباً بودن است )

✍ Definition: Almost or nearly equal to something 👍
✅ Example: "The food was as good as any five - star restaurant. "
تقریبا / almost
The decorating is as good as finished - I just need to finish off the painting.
تقریبا ، almost
به همان خوبی

بپرس