artlessness


سادگی، بی هنری

جمله های نمونه

1. His artlessness was boyish and so were his acuteness and his transparent but somewhat belated good sense.
[ترجمه گوگل]بی‌هنر بودن او پسرانه بود، تیزبینی و حس خوب شفاف اما تا حدودی دیرهنگامش
[ترجمه ترگمان]سادگی او کودکانه بود و هوش و ذکاوت او به حدی رسیده بود که تا حدودی دیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The artlessness of babyhood is still there.
[ترجمه گوگل]بی هنری دوران کودکی هنوز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اسم babyhood هنوز آنجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The highest state of art is artlessness.
[ترجمه گوگل]بالاترین حالت هنر بی هنری است
[ترجمه ترگمان]عالی ترین حالت هنر artlessness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was acclaimed by many peoples because her artlessness.
[ترجمه گوگل]او به دلیل بی هنری بودنش مورد تحسین بسیاری از مردم قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او توسط بسیاری از مردم به خاطر artlessness مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No one could explain the artlessness shown in his translation.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند بی هنری نشان داده شده در ترجمه او را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی توانست توضیحی که در ترجمه وی نشان داده شده را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To learn, we need to have a child's artlessness, a camel's endurance, and a lion's courage and resoluteness .
[ترجمه گوگل]برای یادگیری باید بی هنر کودکی، استقامت شتری و شجاعت و قاطعیت شیر ​​را داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]برای یادگیری، ما نیاز داریم که یک artlessness، استقامت یک شتر و شجاعت و شجاعت یک شیر داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She received many compliments on her artlessness.
[ترجمه گوگل]او در مورد بی هنری بودنش تعریف های زیادی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او خیلی به سادگی از او تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No one can explain the artlessness show in his translation.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند نمایش بی هنری را در ترجمه او توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند نمایش artlessness را در ترجمه خود توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Equally Odette and her alter ego Odile attract the prince less through their enchanted beauty than through their artlessness.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه، اودت و اودیل دیگر، شاهزاده را با زیبایی مسحور خود جذب می‌کنند تا بی‌هنر بودنشان
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که ادت و ضمیر ناخودآگاه او باعث جلب توجه شاهزاده نسبت به زیبایی جادویی خود نسبت به سادگی آن ها شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The new dancer smiled with a charming air of maidenly timidity and artlessness.
[ترجمه گوگل]رقصنده جدید با یک هوای جذاب از ترسو و بی هنر بودن دخترانه لبخند زد
[ترجمه ترگمان]رقاص جدید با قیافه ملیح دخترانه و سادگی لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Freedom from guile, cunning, or deceit; simplicity or artlessness.
[ترجمه گوگل]آزادی از حیله، حیله، یا فریب؛ سادگی یا بی هنری
[ترجمه ترگمان]آزادی، مکر، مکر و نیرنگ، ساده و ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Auld Lang Syne" is the masterpiece of Robert Burns, the famous Scottish peasant poet, with its sincerity and artlessness as well as a beautiful tune, and therefore has won worldwide popularity.
[ترجمه گوگل]«آولد لانگ سین» شاهکار رابرت برنز، شاعر دهقانی معروف اسکاتلندی، با صمیمیت و بی‌هنر بودن و همچنین آهنگی زیبا، به شهرت جهانی رسیده است
[ترجمه ترگمان]\"Auld لانگ Syne\" شاهکار رابرت برنز، شاعر مشهور اسکاتلندی، با خلوص نیت و artlessness و همچنین یک آهنگ زیبا است و در نتیجه شهرت جهانی را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unaffectedness, naturalness; lack of artistic skill or taste

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : art / artist / artfulness / artlessness
✅️ صفت ( adjective ) : artful / artistic / artless / arty
✅️ قید ( adverb ) : artfully / artistically / artlessly
بی ریایی - بی تزویری - بدون حقه و نیرنگی

بپرس