1. mauny's artistry was amazing
هنرمندی مانی اعجاب انگیز بود.
2. He played the piece with effortless artistry.
[ترجمه گوگل]او این قطعه را با هنرمندی بدون زحمت نواخت
[ترجمه ترگمان]او این قطعه را با هنرمندی بدون زحمت بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You have to admire the artistry of her novels.
[ترجمه گوگل]شما باید هنر رمان های او را تحسین کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید هنر novels رو تحسین کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. a confluence of artistry, superb choreography, and stage design.
[ترجمه گوگل]ترکیبی از هنر، رقص عالی و طراحی صحنه
[ترجمه ترگمان]یک تلاقی هنری، طراحی عالی، و طراحی صحنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They can not account for the artistry of the individual practitioner.
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند برای هنرمندی یک تمرین کننده حساب کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند به خاطر هنرمندی فرد شاغل باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His ingenuity and artistry never ceased to intrigue the others.
[ترجمه گوگل]نبوغ و هنرمندی او هرگز از جذابیت دیگران باز نمی ماند
[ترجمه ترگمان]نبوغ و هنرمندی او دیگر با فریب دادن دیگران خاموش گشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All serve it with total dedication and complete artistry.
[ترجمه گوگل]همه آن را با فداکاری کامل و هنرمندانه کامل خدمت می کنند
[ترجمه ترگمان]همه اینها با تقدیم کل و هنرمندی کامل به آن خدمت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In past centuries these led to considerable artistry in the devising of labyrinths and mazes.
[ترجمه گوگل]در قرون گذشته اینها منجر به هنر قابل توجهی در ابداع هزارتوها و هزارتوها شد
[ترجمه ترگمان]در قرون گذشته، این عوامل منجر به هنرمندی قابل توجه در زمینه طراحی مارپیچ و مارپیچ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Superior artistry is not sufficient explanation; there was something else.
[ترجمه گوگل]هنر برتر توضیح کافی نیست چیز دیگری بود
[ترجمه ترگمان]هنر برتر توضیح کافی نیست؛ چیز دیگری هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. On the other hand, individual artistry is likely to be enhanced by an increased consciousness of craft.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، هنر فردی احتمالاً با افزایش آگاهی از پیشه و صنعت تقویت می شود
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، هنر فردی به احتمال زیاد با افزایش آگاهی از هنر ارتقا می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The band's solos are displays of true artistry.
[ترجمه گوگل]تکنوازی های گروه نمایشی از هنر واقعی است
[ترجمه ترگمان]تک خوانی این گروه از هنرمندی حقیقی نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Advanced Artistry moisturisers restore moisture and leave your skinfeeling soft and smooth.
[ترجمه گوگل]مرطوب کننده های Advanced Artistry رطوبت را بازیابی می کنند و احساس پوست شما را نرم و صاف می کنند
[ترجمه ترگمان]Artistry پیشرفته رطوبت را دوباره احیا می کنند و skinfeeling نرم و نرم شما را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Michael's example of musical artistry was rooted in the proud tradition of black American music.
[ترجمه گوگل]نمونه هنر موسیقی مایکل ریشه در سنت غرورآفرین موسیقی سیاه پوستان آمریکایی داشت
[ترجمه ترگمان]مثال مایکل از هنر موزیکال، ریشه در سنت غرورآمیز موسیقی سیاه آمریکایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He rendered the landscapes of the Netherlands with great skill and artistry.
[ترجمه گوگل]او مناظر هلند را با مهارت و هنرمندی فراوان به تصویر کشید
[ترجمه ترگمان]او با مهارت و هنرمندی بزرگ مناظر هلند را به نمایش می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید