artistical


هنری، هنرنما، هنرامیز، صنعتی

جمله های نمونه

1. Artistical living has gradually become the philosophy of Mikoo after cogitation and action.
[ترجمه گوگل]زندگی هنری پس از فکر و عمل به تدریج به فلسفه میکو تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]زندگی Artistical به تدریج به فلسفه Mikoo پس از cogitation و عمل تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This text intends to research Nietzsche's view of artistical value from following four parts. "
[ترجمه گوگل]این متن بر آن است تا دیدگاه نیچه در مورد ارزش هنری را از چهار بخش زیر بررسی کند "
[ترجمه ترگمان]این متن قصد دارد به نظر نیچه از ارزش artistical از چهار بخش پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The second part investigates the inside period of Nietzsche's view of artistical value . "
[ترجمه گوگل]بخش دوم به بررسی دوره درونی دیدگاه نیچه در مورد ارزش هنری می پردازد "
[ترجمه ترگمان]بخش دوم به بررسی دوره درون دیدگاه نیچه از ارزش artistical می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The third part discusses the later period of Nietzsche artistical value.
[ترجمه گوگل]بخش سوم به دوره بعدی ارزش هنری نیچه می پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش سوم در مورد دوره بعدی نیچه به بحث می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first part studies the ex - period of Nietzsche's view of artistical value . "
[ترجمه گوگل]بخش اول به بررسی دوره پیشین دیدگاه نیچه در مورد ارزش هنری می پردازد "
[ترجمه ترگمان]بخش اول دیدگاه نیچه را از ارزش artistical مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We've seen your works: tell us, how starter your artistical research?
[ترجمه گوگل]آثار شما را دیده‌ایم: به ما بگویید، تحقیقات هنری شما چگونه آغاز شد؟
[ترجمه ترگمان]کار شما را دیده ایم: به ما بگویید، تحقیق artistical چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• aesthetic, meeting the standards of art

پیشنهاد کاربران

بپرس