1. to artificially inseminate a cow
گاوی را به طور مصنوعی آبستن کردن
2. This new technique of artificially growing cells copies what actually happens in nature.
[ترجمه گوگل]این روش جدید رشد مصنوعی سلولها، آنچه را که در طبیعت اتفاق میافتد کپی میکند
[ترجمه ترگمان]این روش جدید از سلول های رشد مصنوعی، آنچه واقعا در طبیعت اتفاق می افتد را کپی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روش جدید از سلول های رشد مصنوعی، آنچه واقعا در طبیعت اتفاق می افتد را کپی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The gadget is used to artificially inseminate cows.
[ترجمه گوگل]این گجت برای لقاح مصنوعی گاوها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این ابزار برای تولید مصنوعی گاوها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ابزار برای تولید مصنوعی گاوها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The prices of meals are often artificially inflated.
[ترجمه گوگل]قیمت وعده های غذایی اغلب به طور مصنوعی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]قیمت غذا اغلب به صورت مصنوعی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت غذا اغلب به صورت مصنوعی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The profit margin had been artificially inflated.
[ترجمه گوگل]حاشیه سود به طور مصنوعی افزایش یافته بود
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص به طور مصنوعی بالا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص به طور مصنوعی بالا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The fruit is picked and artificially ripened before shipping.
[ترجمه گوگل]میوه را قبل از حمل و نقل می چینند و به طور مصنوعی می رسند
[ترجمه ترگمان]میوه را به طور مصنوعی قبل از ارسال حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میوه را به طور مصنوعی قبل از ارسال حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He could be kept alive artificially, but I think it would be kinder to let nature take its course.
[ترجمه گوگل]میتوان او را بهطور مصنوعی زنده نگه داشت، اما فکر میکنم مهربانتر است اگر به طبیعت اجازه دهیم مسیر خود را طی کند
[ترجمه ترگمان]او می توانست به طور مصنوعی زنده نگه داشته شود، اما من فکر می کنم بهتر است که به طبیعت اجازه دهیم مسیر خود را طی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او می توانست به طور مصنوعی زنده نگه داشته شود، اما من فکر می کنم بهتر است که به طبیعت اجازه دهیم مسیر خود را طی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They have kept the price of sugar artificially high and so fattened the company's profits.
[ترجمه گوگل]آنها قیمت شکر را به طور مصنوعی بالا نگه داشته اند و به این ترتیب سود شرکت را فربه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت شکر را به طور مصنوعی بالا نگه داشته اند و به این ترتیب سود شرکت را چاق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت شکر را به طور مصنوعی بالا نگه داشته اند و به این ترتیب سود شرکت را چاق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These photos have been artificially aged.
[ترجمه گوگل]این عکس ها به طور مصنوعی پیر شده اند
[ترجمه ترگمان]این عکس ها به طور مصنوعی بالا بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عکس ها به طور مصنوعی بالا بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With grain prices kept at an artificially high price thereafter, the further impoverishment of those already poor was the inevitable result.
[ترجمه گوگل]پس از آن قیمت غلات در قیمت های مصنوعی بالا نگه داشته شد، فقیر شدن بیشتر افراد فقیر نتیجه اجتناب ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]با کاهش قیمت گندم در قیمت بالا، از آن به بعد، فقر بیشتر کسانی که قبلا فقیر بودند، نتیجه اجتناب ناپذیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با کاهش قیمت گندم در قیمت بالا، از آن به بعد، فقر بیشتر کسانی که قبلا فقیر بودند، نتیجه اجتناب ناپذیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For this reason we now sell only artificially cultivated bulbs and this is indicated on the packaging.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل ما اکنون فقط پیازهای کشت شده مصنوعی را می فروشیم و این روی بسته بندی مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل اکنون تنها لامپ های cultivated مصنوعی را به فروش می رسانیم و این به بسته بندی اشاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل اکنون تنها لامپ های cultivated مصنوعی را به فروش می رسانیم و این به بسته بندی اشاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Opponents charge that this system artificially inflates the cost of peanut products for consumers and provides a federal windfall for quota-holders.
[ترجمه گوگل]مخالفان ادعا می کنند که این سیستم به طور مصنوعی هزینه محصولات بادام زمینی را برای مصرف کنندگان افزایش می دهد و یک درآمد بادآورده فدرال برای دارندگان سهمیه فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]مخالفان بر این باورند که این سیستم به طور مصنوعی هزینه محصولات بادام زمینی را به مصرف کنندگان می رساند و یک سود بادآورده فدرال برای دارندگان سهام فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخالفان بر این باورند که این سیستم به طور مصنوعی هزینه محصولات بادام زمینی را به مصرف کنندگان می رساند و یک سود بادآورده فدرال برای دارندگان سهام فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. On occasion the courts have adopted artificially strict interpretations of exclusion clauses in order to deny their effect.
[ترجمه گوگل]در مواردی دادگاه ها تفسیرهای سختگیرانه مصنوعی از بندهای محرومیت به منظور رد تأثیر آنها اتخاذ کرده اند
[ترجمه ترگمان]در شرایطی که دادگاه ها به طور مصنوعی از قیود طرد شده پیروی می کنند تا تاثیر آن ها را انکار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شرایطی که دادگاه ها به طور مصنوعی از قیود طرد شده پیروی می کنند تا تاثیر آن ها را انکار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They had done this by artificially understating the value of bonds on their books.
[ترجمه گوگل]آنها این کار را با دست کم گرفتن مصنوعی ارزش اوراق قرضه روی دفاترشان انجام داده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را به طور مصنوعی با ارزش اوراق قرضه بر روی کتاب های خود انجام داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را به طور مصنوعی با ارزش اوراق قرضه بر روی کتاب های خود انجام داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Efforts to stain paper artificially to give an appearance of age have little hope of withstanding careful scrutiny.
[ترجمه گوگل]تلاش برای رنگ آمیزی مصنوعی کاغذ برای ایجاد ظاهری کهن امید چندانی به مقاومت در برابر بررسی دقیق ندارد
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای لکه دار کردن کاغذ به طور مصنوعی برای دادن ظاهری به سن، امید کمی در ایستادگی در برابر موشکافی دقیق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای لکه دار کردن کاغذ به طور مصنوعی برای دادن ظاهری به سن، امید کمی در ایستادگی در برابر موشکافی دقیق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید