1. his artificiality and his cruelty
ریاکاری و سنگدلی او
2. The country's musical artificiality and stagnant stupidity drably undermines the development of its youth.
[ترجمه گوگل]ساختگی موسیقایی و حماقت راکد این کشور به طرز چشمگیری رشد جوانان آن را تضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]The موسیقی و حماقت stagnant باعث تضعیف رشد جوانان این کشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The موسیقی و حماقت stagnant باعث تضعیف رشد جوانان این کشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Absence of pretense artificiality, full creative intent unforced.
[ترجمه گوگل]عدم وجود تصنع وانمودی، قصد خلاقانه کامل غیراجباری
[ترجمه ترگمان]عدم تظاهر و تظاهر به تظاهر و نیت خلاق و خلاقانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم تظاهر و تظاهر به تظاهر و نیت خلاق و خلاقانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You cannot sell artificiality to the Europeans and the Americans. They will see through it immediately.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید تصنعی را به اروپایی ها و آمریکایی ها بفروشید آنها بلافاصله آن را خواهند دید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید artificiality را به اروپایی ها و آمریکایی ها بفروشید آن ها فورا خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید artificiality را به اروپایی ها و آمریکایی ها بفروشید آن ها فورا خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thus both photography and fashion are synonymous with artificiality and pure superficiality.
[ترجمه گوگل]بنابراین، عکاسی و مد هر دو مترادف با مصنوعی بودن و سطحی نگری محض هستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین هر دو عکاسی و مد مترادف با artificiality و superficiality خالص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین هر دو عکاسی و مد مترادف با artificiality و superficiality خالص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In The Truman Show, when Truman realised the artificiality of his suburban existence, he escaped.
[ترجمه گوگل]در نمایش ترومن، وقتی ترومن به مصنوعی بودن وجود حومه شهر پی برد، فرار کرد
[ترجمه ترگمان]در نمایش ترومن، زمانی که ترومن در تصنعی بودن زندگی اش پی برد، فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نمایش ترومن، زمانی که ترومن در تصنعی بودن زندگی اش پی برد، فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is admittedly artificiality and oversimplification in this approach.
[ترجمه گوگل]مسلماً تصنعی و سادهسازی بیش از حد در این رویکرد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این روش بیش از حد ساده سازی و ساده سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این روش بیش از حد ساده سازی و ساده سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The veneer of artificiality which she had acquired at the fashionable schools were thrown off.
[ترجمه گوگل]روکش مصنوعی که او در مدارس مد روز به دست آورده بود، دور ریخته شد
[ترجمه ترگمان]پوششی مصنوعی که در مدارس مد روز به دست آورده بود از هم جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوششی مصنوعی که در مدارس مد روز به دست آورده بود از هم جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It will seem rather a monument of artificiality.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک بنای تاریخی مصنوعی باشد
[ترجمه ترگمان]این به نظر یک بنای artificiality خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به نظر یک بنای artificiality خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Its mechanical accumulation liberates unlimited artificiality, in the face of which living desire is helpless.
[ترجمه گوگل]انباشت مکانیکی آن تصنعی نامحدود را آزاد می کند که در برابر آن میل زنده درمانده است
[ترجمه ترگمان]تجمع مکانیکی آن artificiality نامحدود آزاد می کند، در صورتی که آرزوی زندگی در آن درمانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجمع مکانیکی آن artificiality نامحدود آزاد می کند، در صورتی که آرزوی زندگی در آن درمانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He greatly disliked what he perceived as the artificiality and pretentiousness of academic life.
[ترجمه گوگل]او به شدت از آنچه به عنوان ساختگی و پرمدعای زندگی آکادمیک تلقی می کرد، متنفر بود
[ترجمه ترگمان]او از آنچه می دید بیش از آنچه دیگران جلوه می کرد نفرت داشت و ادعای پوچ و پوچ زندگی آکادمیک را به خود جلب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از آنچه می دید بیش از آنچه دیگران جلوه می کرد نفرت داشت و ادعای پوچ و پوچ زندگی آکادمیک را به خود جلب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gongorism drove "conceit" to its farthest point: artificiality of diction could go no farther in verse: it was only left for Gracian to apply it to prose.
[ترجمه گوگل]گونگوریسم «غرور» را به دورترین نقطه اش سوق داد: تصنعی بودن دیکشنری در شعر نمی توانست فراتر از این پیش برود: فقط برای گراسیان باقی مانده بود که آن را در نثر به کار گیرد
[ترجمه ترگمان]Gongorism \"غرور\" را به دورترین نقطه خود کشاند: artificiality از طرز بیان نمی توانست فراتر از شعر ادامه یابد: فقط برای Gracian باقی مانده بود که آن را به نثر اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Gongorism \"غرور\" را به دورترین نقطه خود کشاند: artificiality از طرز بیان نمی توانست فراتر از شعر ادامه یابد: فقط برای Gracian باقی مانده بود که آن را به نثر اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The cumulative power of independent artificiality saws everywhere the falsification of social life.
[ترجمه گوگل]قدرت انباشته تصنع مستقل در همه جا جعل زندگی اجتماعی را می بیند
[ترجمه ترگمان]قدرت فزاینده ویروس های مصنوعی مستقل در همه جا جعل زندگی اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قدرت فزاینده ویروس های مصنوعی مستقل در همه جا جعل زندگی اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. None the less, they are worth considering, because they help us to understand both the origin and the artificiality of feudalism.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها ارزش بررسی دارند، زیرا به ما کمک می کنند تا منشأ و ساختگی فئودالیسم را درک کنیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارزش توجه به این موضوع را ندارد، زیرا آن ها به ما کمک می کنند تا هر دو منشا و the of را درک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارزش توجه به این موضوع را ندارد، زیرا آن ها به ما کمک می کنند تا هر دو منشا و the of را درک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید