articulator


انسان یا چیزی که بیان یا تلفظ می کند، ادا کننده، واجگر، واج آواگر

جمله های نمونه

1. Objective: Estimating if the articulator accords with the oral occlusion.
[ترجمه گوگل]هدف: تخمین اینکه آیا مفصل کننده با انسداد دهان مطابقت دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]هدف: تخمین اگر the با انسداد شفاهی سازگاری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moreover, articulator is also used as an assistant tool of different occluding analyzes, abnormal amending, and jaw repair surgical therapy.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مفصل‌کننده به‌عنوان یک ابزار کمکی برای آنالیزهای مختلف انسداد، اصلاح غیرطبیعی و درمان جراحی ترمیم فک استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، articulator به عنوان دستیار ابزاری برای آنالیز occluding مختلف، اصلاح غیر عادی، و درمان ترمیمی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We propose using the building image to consolidate the institutional character of the center element as the articulator of the public area.
[ترجمه گوگل]ما استفاده از تصویر ساختمان را برای تحکیم شخصیت نهادی عنصر مرکزی به عنوان بیانگر منطقه عمومی پیشنهاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از تصویر ساختمان برای تحکیم ویژگی نهادی عنصر مرکزی به عنوان the حوزه عمومی پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper describes the realization of the simulation of mandibular movements and occlusal contacts detecting when building virtual articulator system.
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقق شبیه سازی حرکات فک پایین و تماس های اکلوزال را در هنگام ساختن سیستم مفصل کننده مجازی تشریح می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله درک شبیه سازی حرکات mandibular و تماس های occlusal را در هنگام ایجاد یک سیستم مجازی سازی مجازی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper introduces the requirements of installation and process of Ikarus articulator and its hydraulic control system equipped in Huanghai bus 6181S0
[ترجمه گوگل]این مقاله الزامات نصب و فرآیند اتصال دهنده Ikarus و سیستم کنترل هیدرولیک آن مجهز به اتوبوس Huanghai 6181S0 را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله الزامات نصب و فرآیند of articulator و سیستم کنترل هیدرولیکی آن را به bus Huanghai ۶۱۸۱ معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Firstly, the Gauss map of points on the cylinder and a random sampling method are used to compute the rotation axis equation of the simple articulator .
[ترجمه گوگل]ابتدا از نقشه گاوس نقاط روی استوانه و یک روش نمونه‌گیری تصادفی برای محاسبه معادله محور چرخش مفصل‌کننده ساده استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]ابتدا، نقشه گاوس از نقاط روی سیلندر و یک روش نمونه گیری تصادفی برای محاسبه معادله چرخش محور ساده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A mobile missile system; the tongue is. . . the most mobile articulator .
[ترجمه گوگل]یک سامانه موشکی متحرک؛ زبان است متحرک ترین مفصل کننده
[ترجمه ترگمان]یک سیستم موشکی موبایل؛ زبان articulator است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It covers his introduction to dentistry and explores his prolific articulator designs and contributions to the prosthodontic literature.
[ترجمه گوگل]این کتاب مقدمه او در دندانپزشکی را پوشش می دهد و طرح های مفصلی پربار او و کمک به ادبیات پروتز را بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این طرح، مقدمه او را در دندان پزشکی پوشش می دهد و طرح ها و مشارکت های فعال خود را در زمینه ادبیات prosthodontic مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something which expresses; organ related to pronunciation; device for making dentures

پیشنهاد کاربران

The different part of vocal tract that produce sounds of speech
articulator ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: اندام تولید
تعریف: هریک از اندام‏های آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها|||متـ . فراگو
اندام های صوتی
تولیدکننده

بپرس