artfully


معنی: ماهرانه
معانی دیگر: بحیله، بانیرنگ

جمله های نمونه

1. he resolved the difficulty artfully
او با مهارت مشکل را برطرف کرد.

2. they killed him and artfully contrived that it should appear to be my doing
او را کشتند و با تردستی طوری عمل کردند که گویی من او را کشته ام.

3. His clothes were artfully arranged to look stylishly casual.
[ترجمه گوگل]لباس های او هنرمندانه چیده شده بود تا شیک و غیررسمی به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]لباس های او به طرز عجیبی مرتب و منظم به نظر می رسید، و خیلی عادی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her foot pointed artfully toward tapering toes.
[ترجمه گوگل]پایش هنرمندانه به سمت انگشتان باریک شده اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]پایش ماهرانه به انگشت های tapering اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bottomless shadows lurk in every corner of this artfully arranged, black-and-white nightmare, hinting at horrors left unseen.
[ترجمه گوگل]سایه های بی ته در هر گوشه ای از این کابوس سیاه و سفید چیدمان هنرمندانه نهفته است و به وحشت هایی که دیده نشده اند اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]سایه هایی که در گوشه و کنار این اتاق پیچیده شده بود، در گوشه و کنار آن، سایه سیاه و سفید و سفید دیده می شد که با اشاره به چیزهای وحشتناکی که دیده می شد، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Posing in a tableau, they artfully remove their masks, only to reveal more masks underneath.
[ترجمه گوگل]آنها با ژست گرفتن در یک تابلو، هنرمندانه نقاب‌های خود را برمی‌دارند، اما ماسک‌های بیشتری در زیر آن نمایان می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ژست دهی در تابلو، آن ها به طور ماهرانه ای masks را از بین می برند، فقط برای نشان دادن ماسک بیشتر در زیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With a smock artfully covering his paunchy frame, Pavarotti, 5 burst into golden-toned song.
[ترجمه گوگل]پاواروتی 5 با لباسی که به طرز هنرمندانه‌ای قاب تنومندش را پوشانده بود، آهنگی با رنگ طلایی پخش کرد
[ترجمه ترگمان]با یک پیراهن سفید که با مهارت قاب عینکش را می پوشاند، Pavarotti ۵، ۵، شروع به آواز خواندن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nestled in artfully landscaped woods in Westchester County are works by some of the greatest sculptors of this century.
[ترجمه گوگل]آثار برخی از بزرگترین مجسمه‌سازان قرن حاضر در جنگل‌هایی با منظره‌سازی هنرمندانه در شهرستان وستچستر قرار دارند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از بزرگ ترین مجسمه سازان این قرن در جنگل landscaped زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But on Clinton, they blend artfully.
[ترجمه گوگل]اما در مورد کلینتون، آنها هنرمندانه ترکیب می شوند
[ترجمه ترگمان]اما در مورد کلینتون، آن ها هنرمندانه با هم ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was ready because the artfully crafted pipe dream of the land traffickers was beginning to sour.
[ترجمه گوگل]آماده بود زیرا رویای لوله کشی هنرمندانه قاچاقچیان زمین در حال ترش بود
[ترجمه ترگمان]آماده بود چون رویای artfully که از قاچاقچیان سرزمین ساخته شده بود، تلخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Other rooms are artfully arranged in the base period.
[ترجمه گوگل]اتاق‌های دیگر به طرز هنرمندانه‌ای در دوره پایه چیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اتاق های دیگر ماهرانه در دوره پایه تنظیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Compassion has also been artfully deployed.
[ترجمه گوگل]شفقت نیز هنرمندانه به کار گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]شفقت هم زیرکانه مستقر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He artfully inveigled the Prime Minister into committing his government to the venture.
[ترجمه گوگل]او ماهرانه نخست وزیر را تحت فشار قرار داد تا دولتش را به این سرمایه گذاری متعهد کند
[ترجمه ترگمان]هنرمندانه به نخست وزیر دستور داد که دولت خود را به مخاطره اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a row of artfully tatty shops—a palmist, a photo studio, a display of baby incubators.
[ترجمه گوگل]ردیفی از مغازه های هنرمندانه و زیبا وجود دارد - یک کف دست، یک استودیوی عکس، یک نمایشگاه از دستگاه های جوجه کشی نوزاد
[ترجمه ترگمان]یک ردیف از مغازه های پر زرق و برق وجود دارد - یک palmist، یک استودیوی عکس، یک نمایش از incubators کودک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Washington like a bust, shoulder and chest, artfully carved - out mountain.
[ترجمه گوگل]واشنگتن مانند نیم تنه، شانه و سینه، کوهستانی هنرمندانه تراشیده شده است
[ترجمه ترگمان]واشنگتن مثل یک مجسمه نیم تنه، شانه و سینه، یک کوه حکاکی شده ماهرانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهرانه (قید)
workmanly, artfully, subtly, skilfully, masterly, dexterously

انگلیسی به انگلیسی

• shrewdly, cleverly, slyly, deceitfully; artistically, skillfully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : art / artist / artfulness / artlessness
✅️ صفت ( adjective ) : artful / artistic / artless / arty
✅️ قید ( adverb ) : artfully / artistically / artlessly
هنرمندانه

بپرس