arteriosclerosis

/arˌtɪrioʊskləˈroʊsəs//ɑ:ˌtɪəriəʊskləˈrəʊsɪs/

معنی: تصلب شرایین، سخت رگی، سخت شدن شرایین
معانی دیگر: (پزشکی) تصلب شرایین، سفت شدن و کلفت شدن دیواره های سرخرگ ها (در اثر پیری یا مصرف الکل)، ناکشسانی سرخرگ، رگ ناکشسانی، طب سخت رگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: arteriosclerotic (adj.)
• : تعریف: a chronic disease of the arteries in which inelastic and thickened vessel walls reduce blood flow.

جمله های نمونه

1. Heart disease is raging, as are arteriosclerosis and various lethal cerebrovascular conditions.
[ترجمه گوگل]بیماری قلبی مانند تصلب شرایین و بیماری های مختلف عروق مغزی کشنده است
[ترجمه ترگمان]بیماری های قلبی در حال شعله ور شدن هستند، چرا که arteriosclerosis و بیماری های مرگبار مختلف نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Good eating habits prevent one from getting arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]عادات غذایی خوب از ابتلا به تصلب شرایین جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]عادات غذایی خوب باعث می شود کسی از خواب بیدار نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion The effects of tongsaimai pian on arteriosclerosis obliterans ( aso ) were remarkable.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اثرات پیان tongsaimai بر تصلب شرایین انسدادی (aso) قابل توجه بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اثرات tongsaimai بر روی arteriosclerosis obliterans (aso)قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion : Integrative treatment of lower limb arteriosclerosis obliterans effect is obvious.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: درمان تلفیقی اثر تصلب شرایین انسدادی اندام تحتانی مشهود است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: رفتار ادغامی با عضو پایین تر اثر obliterans مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What calls arteriosclerosis sex head to straighten dead?
[ترجمه گوگل]چه چیزی به آرتریواسکلروز سر جنسی برای راست کردن مرده می گویند؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث مرگش میشه تا اون بمیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To summarize our experience of treating lower extremity arteriosclerosis obliterans (ASO) by endovascular angioplasty combined with traditional operation.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه کردن تجربه ما از درمان تصلب شرایین انسدادی اندام تحتانی (ASO) توسط آنژیوپلاستی اندوواسکولار همراه با عمل سنتی
[ترجمه ترگمان]هدف: خلاصه تجربه ما از درمان extremity lower obliterans (ای اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective : To make a diagnosis as arteriosclerosis according to characteristics of the pulse wave.
[ترجمه گوگل]هدف: تشخیص تصلب شرایین با توجه به ویژگی‌های موج نبض
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد یک تشخیص به عنوان arteriosclerosis مطابق با مشخصه های موج پالس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the amino acids in fish can prevent arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]با این حال، اسیدهای آمینه موجود در ماهی می تواند از تصلب شرایین جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]اما آمینو اسیدها در ماهی می توانند از arteriosclerosis جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Roufu also arteriosclerosis, hypertension, hyperlipidemia, diabetes, cerebrovascular disease, obesity has a good role of adjuvant therapy.
[ترجمه گوگل]روفو همچنین تصلب شرایین، فشار خون بالا، چربی خون، دیابت، بیماری عروق مغزی، چاقی نقش خوبی در درمان کمکی دارد
[ترجمه ترگمان]چاقی مفرط، فشار خون بالا، دیابت، دیابت، بیماری cerebrovascular، چاقی نقش خوبی در درمان adjuvant دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The prevention of brain disease, cerebral arteriosclerosis and cancer have a significant effect.
[ترجمه گوگل]پیشگیری از بیماری های مغزی، تصلب شرایین مغزی و سرطان تاثیر بسزایی دارد
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از بیماری های مغزی، arteriosclerosis مغزی و سرطان اثر قابل توجهی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They don't appear to be thinking about their chances of dying of aortic aneurysms or arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که آنها در مورد احتمال مرگ ناشی از آنوریسم آئورت یا تصلب شرایین فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که آن ها به احتمال مرگ خود از آنوریسم آئورت یا arteriosclerosis فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the effect of nitric oxide (NO), nitric oxide synthetase(NOS) in the arteriosclerosis(AS) caused by immune vasculitis.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر نیتریک اکسید (NO)، نیتریک اکسید سنتتاز (NOS) در تصلب شرایین (AS) ناشی از واسکولیت ایمنی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر نیتریک اکسید (NO)، نیتریک اکسید نیتریک (NOS)در the ناشی از vasculitis ایمنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion The tension of office brainwork may have an effect on ocular fundus arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تنش کار مغزی اداری ممکن است بر تصلب شرایین فوندوس چشمی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تنش و تنش دفتری ممکن است تاثیر زیادی بر روی fundus چشمی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To evaluate the outcomes of percutaneous transluminal angioplasty (PTA) and stenting in the treatment of critical lower extremity ischemia of arteriosclerosis obliterans.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی نتایج آنژیوپلاستی ترانس لومینال از راه پوست (PTA) و استنت گذاری در درمان ایسکمی بحرانی اندام تحتانی در تصلب شرایین انسدادی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی نتایج of transluminal angioplasty (PTA)و stenting (PTA)و stenting در درمان کم خونی موضعی بسیار پایین تر از کم خونی arteriosclerosis obliterans
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To observe the influence of tongxinluo capsule on C-reactive protein (CRP) in patients with diabetic lower limb arteriosclerosis obliterans (DLASO) .
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تأثیر کپسول tongxinluo بر پروتئین واکنشی C (CRP) در بیماران مبتلا به تصلب شرایین انسدادی اندام تحتانی دیابتی (DLASO)
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده تاثیر کپسول tongxinluo روی پروتئین C - راکتیو (CPR)در بیماران با عضو پایین تر دیابتی arteriosclerosis obliterans (DLASO)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تصلب شرایین (اسم)
arteriosclerosis

سخت رگی (اسم)
arteriosclerosis

سخت شدن شرایین (اسم)
arteriosclerosis

انگلیسی به انگلیسی

• chronic disease characterized by hardening and thickening of the arterial walls

پیشنهاد کاربران

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس )
- EN: Abnormal hardening of body tissue.
- FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن.
- - -
### 2. Arteriosclerosis ( آرتریوسکلروزیس )
- EN: Hardening/thickening of artery walls.
...
[مشاهده متن کامل]

- FA: سخت شدن دیوارهٔ سرخرگ ها.
- - -
### 3. Atherosclerosis ( آترواسکلروزیس )
- EN: Artery hardening due to fatty plaque buildup.
- FA: سخت شدن سرخرگ ها به خاطر تجمع پلاک چربی.
- - -
### 4. Multiple Sclerosis ( ام اس / مالتیپل اسکلروزیس )
- EN: Autoimmune disease damaging nerve coverings ( myelin ) .
- FA: بیماری خودایمنی که پوشش اعصاب ( میلین ) را تخریب می کند.
- - -
### 5. Phlebosclerosis ( فلبوسکلروزیس )
- EN: Hardening of vein walls.
- FA: سخت شدن دیوارهٔ سیاهرگ ها.
- - -
### 6. Osteosclerosis ( استئوسکلروزیس )
- EN: Abnormal bone density increase.
- FA: افزایش غیرطبیعی تراکم استخوان.
- - -
### 7. Nephrosclerosis ( نفروسکلروزیس )
- EN: Kidney hardening due to vascular damage.
- FA: سخت شدن کلیه ها ناشی از آسیب عروقی.
- - -
### 8. Myelosclerosis ( میلوسکلروزیس )
- EN: Bone marrow scarring ( myelofibrosis ) .
- FA: فیبروز ( زخم ) مغز استخوان.
- - -
### 9. Cardiosclerosis ( کاردیوسکلروزیس )
- EN: Heart tissue hardening ( often post - heart attack ) .
- FA: سخت شدن بافت قلب ( معمولاً پس از سکته قلبی ) .
- - -
### 10. Pneumosclerosis ( پنوموسکلروزیس )
- EN: Lung tissue scarring ( e. g. , from fibrosis ) .
- FA: زخم شدن ( فیبروز ) بافت ریه.
- - -
### 11. Gastrosclerosis ( گاستروسکلروزیس )
- EN: Rare hardening of stomach walls.
- FA: سخت شدن نادر دیوارهٔ معده.
- - -
### 12. Dermatosclerosis ( درماتوسکلروزیس )
- EN: Skin hardening ( e. g. , scleroderma ) .
- FA: سخت شدن پوست ( مثل اسکلرودرمی ) .
- - -
### Key Notes:
✅ " - sclerosis" always indicates hardening/fibrosis.
✅ Persian translations often use "اسکلروزیس" توضیح عملکردی.
✅ Common prefixes:
- Arterio - ( سرخرگ ) , Phlebo - ( سیاهرگ ) , Osteo - ( استخوان ) .
Need more terms? Ask for specific fields ( e. g. , neurology, cardiology ) . 😊
- - -
Example Sentence:
- EN: "Atherosclerosis is a major cause of heart attacks. "
- FA: آترواسکلروزیس یکی از علل اصلی سکته های قلبی است.
deepseek

arteriosclerosis ( پزشکی )
واژه مصوب: سخت‏سرخرگی
تعریف: نوعی بیماری که در آن دیوارۀ سرخرگ ها کلفت می شود و کشسانی خود را از دست می دهد|||متـ . تصلب شرایین
از بین رفتن خاصیت الاستیسیته عروق
سفتی شریان

بپرس