1. art critics previewed the show and liked it
هنرسنجان نمایش را قبل از اجرا دیدند و پسندیدند.
2. art dealers were flocking to the sale of renaissance paintings
دلال های اشیای هنری به محل حراج نقاشی های رنسانس هجوم می آوردند.
3. art imitates life
هنر تقلیدی است از زندگی.
4. art thou my friend ?
آیا تو دوست من هستی ؟
5. art is long, life is short
هنر ابدی است و زندگی فانی
6. an art collection
مجموعه ی آثار هنری
7. an art colony
محل زیست و گردهمایی هنرمندان،محله ی هنروران
8. an art gallery
تالار آثار هنری،نگارخانه
9. an art movie
فیلم هنری
10. an art school
آموزشگاه هنری،هنرکده
11. an art theater
تئاتر هنری
12. calendar art
هنر سالنامه نگاری
13. conservative art
هنر سنت گرا
14. decadent art
هنر منحط
15. degenerate art
هنر منحط
16. early art forms
صورت های هنری کهن
17. effeminate art
هنر پست
18. established art styles
سبک های هنری برقرار
19. folk art
هنر مردمی
20. greco-roman art
هنر یونانی و رومی
21. italian art was trending in a new direction
گرایش هنر ایتالیا در جهت نوینی بود.
22. manly art of self-defence
هنر جوانمردانه ی مشت بازی
23. pop art forms
فرم های هنری مردم پسند
24. primitive art
هنر انسان های اولیه (نخستینی)
25. profane art
هنر ناوابسته به مذهب
26. the art and artifice of shakespeare's plays
هنر و مهارت نمایشنامه های شکسپیر
27. the art of letter writing
هنر نامه نویسی
28. the art of making friends
هنر دوست یابی
29. the art of painting
هنر نقاشی
30. thou art my friend
تو دوست من هستی.
31. a democratic art form
یک نوع هنر مردمی
32. a lost art
هنر فراموش شده
33. the cobbler's art
فن پینه دوزی
34. the paris art exposition of 1929
نمایشگاه هنری سال 1929 در پاریس
35. the physician's art
مهارت پزشک
36. they considered art to be extraneous to reality
آنان هنر را چیزی خارج از حوزه ی واقعیات می پنداشتند.
37. a penchant for art
گرایش نسبت به هنر
38. calligraphy is an art form with its own particular rubrics
خوشنویسی نوعی هنر با معیارهای مخصوص به خودش است.
39. our father who art in heaven, hallowed be thy name!
خداوندگارا که در عرش هستی،نامت مقدس باد!
40. the line between art and reality became blurred in his mind
حدفاصل بین هنر و واقعیت از ذهن او زدوده شده بود.
41. the world of art
جهان هنر
42. they magnified the art but belittled the artist
آنان هنر را می ستودند ولی هنرمند را تحقیر می کردند.
43. to visit an art museum
به یک موزه ی هنری رفتن
44. a fine work of art
یک اثر هنری عالی
45. a masterpiece of culinary art
شاهکار هنر خوراکپزی
46. a prejudice against modern art
نظر منفی نسبت به هنر امروزی
47. a survey of italian art
برنگری هنر ایتالیا
48. a would-be work of art
یک اثر به اصطلاح هنری
49. acting is an imitative art
بازیگری یکی از هنرهای تقلیدی است.
50. an exhibition of fine art
نمایشگاه آثار هنری
51. he used all his art to disrupt the meeting
همه ی حیله گری خود را برای به هم زدن جلسه به کار گرفت.
52. personal problems constricted his art
مسائل شخصی هنر او را دستخوش محدودیت کرد.
53. ahmad doesn't know much about art
احمد درباره ی هنر چیزی نمی داند.
54. to produce a work of art
یک اثر هنری به وجود آوردن
55. a project that weds science and art
طرحی که علم و هنر را تلفیق می کند
56. dehkhoda was a pioneer in the art of lexicography
دهخدا در هنر فرهنگ نویسی پیش قدم بود.
57. he elevated woodcutting into a complicated art
او چوب بری را به عنوان یک هنر پیچیده تعالی بخشید.
58. he has collected many rarities of art
او نوادر هنری فراوانی را گردآوری کرده است.
59. for a few years he vibrated between art and teaching
چند سالی (در انتخاب) میان هنر و معلمی مردد بود.
60. he would not dissever knowledge from the art of living
او دانش را از هنرزیستن جدا نمی دانست.
61. their disputation over the relative merits of modern art and ancient art
جستار آنان درباره ی محسنات نسبی هنر امروزی و هنر باستانی
62. they lack the necessary imagination to appreciate modern art
آنان فاقد ذوق لازم برای درک هنر نو می باشند.
63. this poem will rejoice the lovers of his art
این شعر دوستداران هنر او را شادمان خواهد کرد.
64. making friends is hard, keeping them is a fine art
دوست شدن سخت است،دوست نگه داشتن هنری ظریف است.
65. the emotion that empowers the artist to create a work of art
احساساتی که هنرمند را قادر به خلق یک اثر هنری می کند
66. the kind of music which is raised to the dimensions of sublime art
آن نوع موسیقی که به مقام هنر رفیع ارتقا یافته است