arrowroot

/ˈæroʊruːt//ˈærəʊruːt/

(گیاه شناسی) پیکان ریشه (انواع گیاهان حاره ای دارای ریشه های خوشه مانند به ویژه maranta arundinacea)، اروروت قسمی گیاه نشاسته ای، نشاسته ای که ازریشه اوروت گرفته می شو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a plant of tropical America whose root is dried and pulverized to produce a nutritious starch.

(2) تعریف: a starch made from the root of certain plants, including the arrowroot, and used to thicken sauces, puddings, and the like.

جمله های نمونه

1. Mix the arrowroot with a little water, add to the sauce in the pan and bring to the boil stirring continuously.
[ترجمه گوگل]پیکان را با کمی آب مخلوط کنید و به سس داخل تابه اضافه کنید و مدام هم بزنید تا بجوشد
[ترجمه ترگمان]the را با کمی آب مخلوط کنید، سس را در ماهی تابه بریزید و به جوش بیاورید و بجوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bring to the boil and slowly add the arrowroot mixture, stirring constantly until the sauce has thickened.
[ترجمه گوگل]بگذارید به جوش بیاید و مخلوط پیکان را به آرامی اضافه کنید و مدام هم بزنید تا سس غلیظ شود
[ترجمه ترگمان]جوش را بجوشانید و به آرامی مخلوط arrowroot را به جوش آورید و تا زمانی که سس غلیظ شود به هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A gift of arrowroot is returned.
[ترجمه گوگل]هدیه ای از arrowroot برگردانده می شود
[ترجمه ترگمان]هدیه of برگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mix the arrowroot with one teaspoon of cold water and stir into the syrup along with the shreds.
[ترجمه گوگل]پیکان را با یک قاشق چایخوری آب سرد مخلوط کرده و به همراه ریز خرد شده در شربت هم بزنید
[ترجمه ترگمان]قاشق چای خوری را با یک قاشق چای خوری آب سرد مخلوط کنید و به همراه تکه های آن به داخل شربت حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blend together the arrowroot and one tablespoon of the orange juice and set aside.
[ترجمه گوگل]پیکان و یک قاشق غذاخوری آب پرتقال را با هم مخلوط کنید و کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان]ترکیب arrowroot و یک قاشق سوپ خوری آب نارنجی را به هم ترکیب کنید و کنار بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blend together the arrowroot and brandy.
[ترجمه گوگل]پیکان و براندی را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]آرد و براندی را به هم پیوند می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The material that make divides arrowroot outside, there was a skin again later.
[ترجمه گوگل]موادی که پیکان را در بیرون تقسیم می‌کند، بعداً دوباره پوستی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]موادی که در بیرون از هم تقسیم می شوند، بعدا یک پوست وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bermuda arrowroot is most highly esteemed.
[ترجمه گوگل]پیکان برمودا بسیار مورد احترام است
[ترجمه ترگمان]آرد برمودا most مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guesthouse, station, airport public can see velvet arrowroot.
[ترجمه گوگل]مهمانخانه، ایستگاه، فرودگاه عموم مردم می توانند پیکان مخملی را ببینند
[ترجمه ترگمان]Guesthouse، ایستگاه، مردم فرودگاه می توانند arrowroot مخملی را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Look for Lai of arrowroot Er cloth please, I am Johnson.
[ترجمه گوگل]لطفاً به دنبال Lai of arrowroot Er پارچه بگردید، من جانسون هستم
[ترجمه ترگمان]دنبال Lai arrowroot Er، لطفا، من جانسون هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Remove the bouquet garni from the casserole, stir in the jelly and arrowroot.
[ترجمه گوگل]دسته گل گارنی را از قابلمه خارج کرده، ژله و پیکان را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]دسته گلی را از آب جدا کنید و در ژله و arrowroot حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China helps advance somebody's career the time of velvet arrowroot is not long.
[ترجمه گوگل]چین به پیشرفت شغلی کسی کمک می کند، زمان پیکان مخملی طولانی نیست
[ترجمه ترگمان]چین به پیشرفت کار یک نفر کمک می کند زمان of مخملی زیاد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of tropical american plant
arrowroot is a starch obtained from a west indian plant that is used in cooking, for example for thickening sauces or in making biscuits.

پیشنهاد کاربران

بپرس