1. they treated us very arrogantly
آنها با تکبر زیاد با ما رفتار کردند.
2. He backed out arrogantly and without apology.
[ترجمه گوگل]او با گستاخی و بدون عذرخواهی عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]با گستاخی و بدون پوزش بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با گستاخی و بدون پوزش بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He arrogantly imputed stupidity to anyone who disagreed with him.
[ترجمه گوگل]او متکبرانه حماقت را به هر کسی که با او مخالف بود نسبت داد
[ترجمه ترگمان]او با تکبر و تکبر نسبت به هر کسی که با او مخالف بود، تجاوز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با تکبر و تکبر نسبت به هر کسی که با او مخالف بود، تجاوز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The authorities had behaved arrogantly, she said.
[ترجمه مهناز] او گفت:مقامات متکبرانه برخورد کرده اند.|
[ترجمه گوگل]او گفت که مقامات متکبرانه رفتار کرده بودند[ترجمه ترگمان]گفت: مقامات با تکبر رفتار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Self-assured as ever, Abdullah's watchful eyes moved warily, arrogantly.
[ترجمه گوگل]چشمان بیدار عبدالله که مثل همیشه مطمئن بود، با احتیاط، متکبرانه حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]چشمان مراقب ملک عبدالله با احتیاط و تکبر حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشمان مراقب ملک عبدالله با احتیاط و تکبر حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ali swaggered arrogantly into the boxing ring, as if he had already won the fight.
[ترجمه گوگل]علی با گستاخی وارد رینگ بوکس شد، انگار قبلاً در مبارزه پیروز شده بود
[ترجمه ترگمان]علی با تکبر و تکبر به حلقه بوکس وارد شد، گویی مبارزه را برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علی با تکبر و تکبر به حلقه بوکس وارد شد، گویی مبارزه را برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It presides ostentatiously on the horizon line, arrogantly usurping the monumental function of grand public buildings of the past.
[ترجمه گوگل]این سازمان به شکلی متظاهر بر خط افق حاکم است و با گستاخی، کارکرد تاریخی ساختمانهای عمومی بزرگ گذشته را غصب میکند
[ترجمه ترگمان]با نخوت بر خط افق تصویر می کند، متکبرانه و با غرور تابع عظمت ساختمان های عمومی بزرگ گذشته را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نخوت بر خط افق تصویر می کند، متکبرانه و با غرور تابع عظمت ساختمان های عمومی بزرگ گذشته را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The armed man arrogantly questioned him for a moment and he was answered deferentially and quickly.
[ترجمه گوگل]مرد مسلح با گستاخی لحظه ای او را مورد بازخواست قرار داد و پاسخ متواضعانه و سریع دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح به یک لحظه از او سوال کرد و با احترام و احترام پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح به یک لحظه از او سوال کرد و با احترام و احترام پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The consular porter strode arrogantly ahead with his light swinging.
[ترجمه گوگل]باربر کنسولگری با تاب خوردن سبک خود متکبرانه جلو رفت
[ترجمه ترگمان]باربر consular با گام های بلند با گام های بلند به جلو حرکت می کرد و با گام های سبک به جلو حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باربر consular با گام های بلند با گام های بلند به جلو حرکت می کرد و با گام های سبک به جلو حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Beeswax candle said arrogantly as if she was the hostess of the party.
[ترجمه گوگل]شمع موم زنبور عسل با غرور گفت که انگار میزبان مهمانی است
[ترجمه ترگمان]زن تناردیه با تکبر گفت: مثل این که اون میزبان مهمونی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن تناردیه با تکبر گفت: مثل این که اون میزبان مهمونی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Later, Simpson arrogantly claimed: "We won't lose another game. "
[ترجمه مهناز] بعدها، سیمپسون مغرورانه ادعا کرد: ما بازی دیگر را از دست نخواهیم داد.|
[ترجمه گوگل]بعداً سیمپسون متکبرانه ادعا کرد: "ما بازی دیگری را نمیبازیم "[ترجمه ترگمان]بعدا، \"سیمپسون\" با گستاخی ادعا کرد: \" ما بازی دیگری را از دست نخواهیم داد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They resented his treating them so arrogantly.
[ترجمه گوگل]آنها از رفتار او با آنها بسیار متکبرانه خشمگین بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از رفتار او با این گستاخی بسیار رنجیده خاطر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از رفتار او با این گستاخی بسیار رنجیده خاطر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Jeff: He is indeed arrogantly lovely.
[ترجمه گوگل]جف: او واقعاً متکبرانه دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]او واقعا arrogantly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او واقعا arrogantly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And they are arrogantly hopeless at learning foreign languages.
[ترجمه گوگل]و متکبرانه در یادگیری زبان های خارجی ناامید هستند
[ترجمه ترگمان]و آن ها متکبرانه در یادگیری زبان های خارجی ناامید و ناامید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و آن ها متکبرانه در یادگیری زبان های خارجی ناامید و ناامید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید