1. Listen: there go the goats, the faint arrhythmia of the bells on their collars, led by the white-clad peasant.
[ترجمه گوگل]گوش کن: بزها می روند، آریتمی ضعیف زنگ ها روی یقه هایشان، به رهبری دهقان سفیدپوش
[ترجمه ترگمان]گوش کن: بزها راه می روند، بی نظمی ضعیف زنگ ها را به یقه های خود می زنند، و آن روستایی سفید پوش را هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Put simply, cardiac arrhythmia is an irregular heartbeat.
[ترجمه گوگل]به زبان ساده، آریتمی قلبی یک ضربان قلب نامنظم است
[ترجمه ترگمان]به سادگی، بی نظمی قلبی، ضربان نامنظم قلب - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If an arrhythmia occurs at the time of syncope or near syncope, the diagnosis is established.
[ترجمه گوگل]اگر آریتمی در زمان سنکوپ یا نزدیک به سنکوپ رخ دهد، تشخیص ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک نامنظمی در زمان of یا نزدیک syncope رخ دهد، تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. During proecedure main cardiac arrhythmia found its expression in node tachycardia beat(8 8% ), ventricular premature contraction (4 5% ) and after procedure in sinus rate variation.
[ترجمه گوگل]در طی عمل، آریتمی قلبی اصلی در ضربان تاکی کاردی گره (8% 8)، انقباض زودرس بطنی (4% 5) و بعد از عمل در تغییرات سرعت سینوسی بیان شد
[ترجمه ترگمان]در طی proecedure، بی نظمی اصلی قلب، بیان خود را در گره tachycardia (۸ %)، انقباض زودرس بطن (۴ درصد)و بعد از روش تغییر نرخ سینوس مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Perhaps once the heart arrhythmia cinnabar mole security lock on the slow songs into the memory of other field house, the yard deep.
[ترجمه گوگل]شاید یک بار آریتمی قلب سینابر مول امنیتی قفل در آهنگ های آهسته به حافظه از خانه درست دیگر، حیاط عمیق
[ترجمه ترگمان]شاید زمانی قلب بی نظمی ضربان قلب cinnabar را با آهنگ های کند در خاطره خانه دیگر، حیاط، در اعماق حیاط، قفل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. According to clinical observation, the complications included: arrhythmia, breakout of capsule, air embolism, thrombosis and thrombus, catheter ablation tying, disjunction, infection, etc.
[ترجمه گوگل]طبق مشاهدات بالینی، عوارض شامل: آریتمی، شکستن کپسول، آمبولی هوا، ترومبوز و ترومبوز، بستن کاتتر، جدا شدن، عفونت و غیره بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشاهدات بالینی، عوارض شامل: بی نظمی، شکست کپسول، embolism هوا، thrombosis و thrombus، catheter ablation، tying، عفونت و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Electrocardiogram: Antrum sex arrhythmia, arrange Zhong Xiang dislocation. Is there a problem?
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام: آریتمی جنسی آنتروم، دررفتگی ژونگ شیانگ را ترتیب دهید آیا مشکلی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]بی نظمی جنسی بی نظمی ضربان قلب، ترتیب dislocation رو بده مشکلی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Arrhythmia could be elicited by electrical stimulation of amygdaloid complex.
[ترجمه گوگل]آریتمی می تواند با تحریک الکتریکی کمپلکس آمیگدالوئید ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]Arrhythmia را می توان با تحریک الکتریکی کمپلکس amygdaloid استخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is revealed that "Xinjining Capsule" can fight arrhythmia by inhibiting K channel, prolonging action period and protecting ischemia.
[ترجمه گوگل]مشخص شده است که "کپسول Xinjining" می تواند با مهار کانال K، طولانی کردن دوره عمل و محافظت از ایسکمی با آریتمی مبارزه کند
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که \"Xinjining Capsule\" می تواند با مانع شدن از کانال کی، دوره فعالیت طولانی و حمایت از ایسکمی، با بی نظمی مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The immediate reversal of the cardiac arrhythmia after epinephrine administration in this case suggests a direct relationship between the atrial fibrillation and the anaphylactic response.
[ترجمه گوگل]معکوس شدن فوری آریتمی قلبی پس از تجویز اپی نفرین در این مورد نشان دهنده رابطه مستقیم بین فیبریلاسیون دهلیزی و پاسخ آنافیلاکتیک است
[ترجمه ترگمان]برگشت فوری آریتمی قلبی پس از administration اپی epinephrine در این مورد رابطه مستقیمی میان فیبریلاسیون دهلیزی و واکنش anaphylactic نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Does arrhythmia calculate be fall ill? Should go seeing a doctor?
[ترجمه گوگل]آیا آریتمی محاسبه می شود بیماری سقوط است؟ آیا باید به دکتر مراجعه کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بی نظمی ضربان قلب بیمار می شود؟ باید برم دکتر رو ببینم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Palpitation from frequent extrasystoles or other arrhythmia is common.
[ترجمه گوگل]تپش قلب ناشی از اکستراسیستول های مکرر یا سایر آریتمی ها شایع است
[ترجمه ترگمان]palpitation از extrasystoles مکرر یا نامنظمی دیگر رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mitral valve regurgitation can cause arrhythmia, an abnormal speed or rhythm of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال می تواند باعث آریتمی، سرعت غیر طبیعی یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه ترگمان]شیر Mitral می تواند باعث بی نظمی، یک سرعت غیر عادی و یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Succeed case use any resist arrhythmia cordis medicine, follow up a case by regular visits to and meet the room nature tachycardia of recidivation half a year after the skill.
[ترجمه گوگل]مورد موفقیت آمیز استفاده از هر گونه داروی ضد آریتمی کوردیس، پیگیری یک مورد با مراجعه منظم به اتاق و ملاقات با طبیعت تاکی کاردی تکرار نیم سال بعد از مهارت
[ترجمه ترگمان]موفقیت در مورد استفاده از هر نوع مقاومت در برابر دارو و دارو، پی گیری یک پرونده با بازدیدهای منظم و ملاقات با طبیعت اتاق، نصف یک سال بعد از این مهارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید