arrhythmia

/əˈrɪðmiə//əˈrɪðmiə/

(پزشکی) بی نظمی در ضربان قلب، بی نواختی، آریتمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: arrhythmic (adj.), arrhythmically (adv.)
• : تعریف: any abnormality in the rhythm or strength of the heartbeat.

جمله های نمونه

1. Listen: there go the goats, the faint arrhythmia of the bells on their collars, led by the white-clad peasant.
[ترجمه گوگل]گوش کن: بزها می روند، آریتمی ضعیف زنگ ها روی یقه هایشان، به رهبری دهقان سفیدپوش
[ترجمه ترگمان]گوش کن: بزها راه می روند، بی نظمی ضعیف زنگ ها را به یقه های خود می زنند، و آن روستایی سفید پوش را هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Put simply, cardiac arrhythmia is an irregular heartbeat.
[ترجمه گوگل]به زبان ساده، آریتمی قلبی یک ضربان قلب نامنظم است
[ترجمه ترگمان]به سادگی، بی نظمی قلبی، ضربان نامنظم قلب - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If an arrhythmia occurs at the time of syncope or near syncope, the diagnosis is established.
[ترجمه گوگل]اگر آریتمی در زمان سنکوپ یا نزدیک به سنکوپ رخ دهد، تشخیص ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک نامنظمی در زمان of یا نزدیک syncope رخ دهد، تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During proecedure main cardiac arrhythmia found its expression in node tachycardia beat(8 8% ), ventricular premature contraction (4 5% ) and after procedure in sinus rate variation.
[ترجمه گوگل]در طی عمل، آریتمی قلبی اصلی در ضربان تاکی کاردی گره (8% 8)، انقباض زودرس بطنی (4% 5) و بعد از عمل در تغییرات سرعت سینوسی بیان شد
[ترجمه ترگمان]در طی proecedure، بی نظمی اصلی قلب، بیان خود را در گره tachycardia (۸ %)، انقباض زودرس بطن (۴ درصد)و بعد از روش تغییر نرخ سینوس مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perhaps once the heart arrhythmia cinnabar mole security lock on the slow songs into the memory of other field house, the yard deep.
[ترجمه گوگل]شاید یک بار آریتمی قلب سینابر مول امنیتی قفل در آهنگ های آهسته به حافظه از خانه درست دیگر، حیاط عمیق
[ترجمه ترگمان]شاید زمانی قلب بی نظمی ضربان قلب cinnabar را با آهنگ های کند در خاطره خانه دیگر، حیاط، در اعماق حیاط، قفل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to clinical observation, the complications included: arrhythmia, breakout of capsule, air embolism, thrombosis and thrombus, catheter ablation tying, disjunction, infection, etc.
[ترجمه گوگل]طبق مشاهدات بالینی، عوارض شامل: آریتمی، شکستن کپسول، آمبولی هوا، ترومبوز و ترومبوز، بستن کاتتر، جدا شدن، عفونت و غیره بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشاهدات بالینی، عوارض شامل: بی نظمی، شکست کپسول، embolism هوا، thrombosis و thrombus، catheter ablation، tying، عفونت و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Electrocardiogram: Antrum sex arrhythmia, arrange Zhong Xiang dislocation. Is there a problem?
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام: آریتمی جنسی آنتروم، دررفتگی ژونگ شیانگ را ترتیب دهید آیا مشکلی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]بی نظمی جنسی بی نظمی ضربان قلب، ترتیب dislocation رو بده مشکلی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Arrhythmia could be elicited by electrical stimulation of amygdaloid complex.
[ترجمه گوگل]آریتمی می تواند با تحریک الکتریکی کمپلکس آمیگدالوئید ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]Arrhythmia را می توان با تحریک الکتریکی کمپلکس amygdaloid استخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is revealed that "Xinjining Capsule" can fight arrhythmia by inhibiting K channel, prolonging action period and protecting ischemia.
[ترجمه گوگل]مشخص شده است که "کپسول Xinjining" می تواند با مهار کانال K، طولانی کردن دوره عمل و محافظت از ایسکمی با آریتمی مبارزه کند
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که \"Xinjining Capsule\" می تواند با مانع شدن از کانال کی، دوره فعالیت طولانی و حمایت از ایسکمی، با بی نظمی مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The immediate reversal of the cardiac arrhythmia after epinephrine administration in this case suggests a direct relationship between the atrial fibrillation and the anaphylactic response.
[ترجمه گوگل]معکوس شدن فوری آریتمی قلبی پس از تجویز اپی نفرین در این مورد نشان دهنده رابطه مستقیم بین فیبریلاسیون دهلیزی و پاسخ آنافیلاکتیک است
[ترجمه ترگمان]برگشت فوری آریتمی قلبی پس از administration اپی epinephrine در این مورد رابطه مستقیمی میان فیبریلاسیون دهلیزی و واکنش anaphylactic نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does arrhythmia calculate be fall ill? Should go seeing a doctor?
[ترجمه گوگل]آیا آریتمی محاسبه می شود بیماری سقوط است؟ آیا باید به دکتر مراجعه کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بی نظمی ضربان قلب بیمار می شود؟ باید برم دکتر رو ببینم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Palpitation from frequent extrasystoles or other arrhythmia is common.
[ترجمه گوگل]تپش قلب ناشی از اکستراسیستول های مکرر یا سایر آریتمی ها شایع است
[ترجمه ترگمان]palpitation از extrasystoles مکرر یا نامنظمی دیگر رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mitral valve regurgitation can cause arrhythmia, an abnormal speed or rhythm of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال می تواند باعث آریتمی، سرعت غیر طبیعی یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه ترگمان]شیر Mitral می تواند باعث بی نظمی، یک سرعت غیر عادی و یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Succeed case use any resist arrhythmia cordis medicine, follow up a case by regular visits to and meet the room nature tachycardia of recidivation half a year after the skill.
[ترجمه گوگل]مورد موفقیت آمیز استفاده از هر گونه داروی ضد آریتمی کوردیس، پیگیری یک مورد با مراجعه منظم به اتاق و ملاقات با طبیعت تاکی کاردی تکرار نیم سال بعد از مهارت
[ترجمه ترگمان]موفقیت در مورد استفاده از هر نوع مقاومت در برابر دارو و دارو، پی گیری یک پرونده با بازدیدهای منظم و ملاقات با طبیعت اتاق، نصف یک سال بعد از این مهارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آریتمی - آشفتگی آهنگ

انگلیسی به انگلیسی

• irregular heartbeat (medicine)

پیشنهاد کاربران

آریتمی arrhythmia
آریتمی عبارت است از وجود نامنظمی در ضرباهنگ ضربان قلب . در ایجاد این نامنظمی عضله قلب و رشته های عصبی که پیام های لازم برای هماهنگی انقباضات عضله قلب را در قلب انتقال می دهند دخالت دارند و نامنظمی های ضرباهنگ قلب می توانند در هر سنی رخ دهند، اما در سنین بالاتر از 65 سال شیوع بیشتری دارند. البته تقریباً تمام افراد بزرگسال مقداری نامنظمی ضربان قلب دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

arrhythmia ( پزشکی )
واژه مصوب: کژآهنگی
تعریف: هر تغییری در ضرب آهنگ بهنجار قلب

بپرس