arrest warrant

جمله های نمونه

1. Judge La Riva had issued an arrest warrant/a warrant for his arrest.
[ترجمه گوگل]قاضی لا ریوا حکم بازداشت/حکم بازداشت او را صادر کرده بود
[ترجمه ترگمان]قاضی لا Riva حکم بازداشت وی را صادر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After an investigation, police put out an arrest warrant on Mesa.
[ترجمه گوگل]پس از تحقیقات، پلیس حکم بازداشت مسا را ​​صادر کرد
[ترجمه ترگمان]پس از تحقیقات، پلیس حکم بازداشت on را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They also issued an arrest warrant for a fourth worker.
[ترجمه گوگل]برای کارگر چهارم هم حکم بازداشت صادر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین حکم بازداشت یک کارگر چهارم را صادر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police have issued an arrest warrant for Mr de Michelis's former secretary, Barbara Ceolin.
[ترجمه گوگل]پلیس برای باربارا سئولین، منشی سابق آقای دی میشلیس، حکم بازداشت صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس حکم بازداشت دبیر سابق آقای de، باربارا Ceolin را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Earlier, the international police organisation Interpol issued an arrest warrant, or red notice, for Saadi Gaddafi for crimes allegedly committed while head of his country's football federation.
[ترجمه گوگل]پیش از این، سازمان پلیس بین‌المللی اینترپل، حکم بازداشت یا اخطار قرمز را برای سعدی قذافی به دلیل جنایاتی که گفته می‌شود در زمان ریاست فدراسیون فوتبال کشورش مرتکب شده بود، صادر کرد
[ترجمه ترگمان]پیش از این، پلیس بین الملل پلیس بین الملل، حکم بازداشت، یا اعلامیه قرمز را صادر کرد، زیرا سعدی القذافی به خاطر جنایاتی که گفته می شود در حالی که رئیس فدراسیون فوتبال کشورش است، مرتکب جرم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sudan arrest warrant at the same day and refused to have any negotiation with the ICC.
[ترجمه گوگل]سودان در همان روز حکم بازداشت صادر کرد و از مذاکره با دیوان کیفری بین‌المللی خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]در همان روز حکم بازداشت سودان صادر شد و از مذاکره با شورای بین المللی کریکت سر باز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The court issued an arrest warrant on the suspect.
[ترجمه گوگل]دادگاه دستور بازداشت متهم را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه حکم بازداشت این مظنون را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Honduran government says the arrest warrant is being dispatched to all frontiers.
[ترجمه گوگل]دولت هندوراس می گوید که حکم بازداشت به تمام مرزها ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]دولت هندوراس می گوید که حکم بازداشت به تمام مرزها ارسال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alston failed to complete the course and an arrest warrant was issued.
[ترجمه گوگل]آلستون موفق به تکمیل دوره نشد و حکم بازداشت صادر شد
[ترجمه ترگمان]Alston موفق به تکمیل دوره نشد و حکم بازداشت صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Let me see an arrest warrant signed by the state attorney, " she said as she approached us.
[ترجمه گوگل]او در حالی که به ما نزدیک شد گفت: "اجازه دهید حکم دستگیری امضا شده توسط وکیل ایالتی را ببینم "
[ترجمه ترگمان]او در حالی که به ما نزدیک می شد گفت: \" اجازه بدهید یک حکم بازداشت امضا شده توسط وکیل دولت را ببینم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Authorities have issued an arrest warrant for Marine Cesar Laurean.
[ترجمه گوگل]مقامات حکم بازداشت تفنگداران دریایی سزار لورین را صادر کرده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات حکم بازداشت سزار Laurean را صادر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On October 200 a federal arrest warrant was issued by the United States District Court, Central District of California, after Okuomose was charged with wire fraud and mail fraud.
[ترجمه گوگل]در اکتبر 200 حکم بازداشت فدرال توسط دادگاه منطقه ای ایالات متحده، ناحیه مرکزی کالیفرنیا، پس از متهم شدن Okuomose به کلاهبرداری با سیم و کلاهبرداری پستی صادر شد
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ اکتبر یک حکم بازداشت فدرال توسط دادگاه منطقه ایالات متحده، ناحیه مرکزی کالیفرنیا، پس از اینکه Okuomose به تقلب و تقلب در ایمیل متهم شد، صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Liaoning police issued an arrest warrant, said Mark East on suspicion of " fraud. "
[ترجمه گوگل]مارک ایست گفت که پلیس لیائونینگ به ظن "کلاهبرداری" حکم بازداشت صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس لیائونینگ با صدور حکم بازداشت، گفت که مارک شرق به اتهام \"تقلب\" گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He issued an arrest warrant.
[ترجمه گوگل]او حکم بازداشت را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]اون حکم بازداشت رو صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] قرار، بازداشت

انگلیسی به انگلیسی

• legal document ordering the arrest of a specific person or persons
an arrest warrant is an official document that has been signed by an officer of the court ordering the arrest of a named individual.

پیشنهاد کاربران

Biden calls arrest warrant for Putin justified
بایدن حکم بازداشت پوتین را موجه دانست
When an individual is wanted by law enforcement agencies, an arrest warrant is issued. Also when someone does not show up for their court date whether it be criminal or traffic related, a judge will sign a bench warrant for their arrest.
حکم جلب. حکم بازداشت

بپرس