arranger


معنی: مرتب

جمله های نمونه

1. But Torme, the songwriter, arranger, drummer and pianist, always sings at a superior level in a jazz context.
[ترجمه گوگل]اما تورمه، ترانه سرا، تنظیم کننده، درامر و پیانیست، همیشه در سطحی برتر در زمینه جاز می خواند
[ترجمه ترگمان]اما Torme، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ، طبل و نوازنده پیانو، همیشه در یک سطح عالی در یک زمینه جاز آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ellington got a great fellow composer and arranger.
[ترجمه گوگل]الینگتون آهنگساز و تنظیم کننده بزرگی داشت
[ترجمه ترگمان]Ellington یک آهنگ ساز بزرگ و arranger داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No arranger would be without it.
[ترجمه گوگل]هیچ تنظیم کننده ای بدون آن نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی هم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the composer, arranger or copyist it covers every imaginable aspect of notation.
[ترجمه گوگل]برای آهنگساز، تنظیم‌کننده یا کپی‌کننده، تمام جنبه‌های قابل تصور نت‌نویسی را پوشش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]برای آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ یا copyist هر جنبه از نماد ممکن را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a musician, composer, arranger, and producer, he has worked with a variety of artists.
[ترجمه گوگل]او به عنوان نوازنده، آهنگساز، تنظیم کننده و تهیه کننده با هنرمندان مختلفی کار کرده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک موسیقی دان، آهنگساز، تنظیم کننده و تولید کننده، با انواع هنرمندان کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Richard Clayderman - French pianist, Composer, arranger, and performer of popular and ethnic music.
[ترجمه گوگل]ریچارد کلایدرمن - پیانیست فرانسوی، آهنگساز، تنظیم کننده و نوازنده موسیقی عامه پسند و قومی
[ترجمه ترگمان]ریچارد Clayderman - پیانیست فرانسوی، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ، و نوازنده موسیقی مردمی و قومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is a gifted composer and arranger, as well as an extraordinary vocalist.
[ترجمه گوگل]او آهنگساز و تنظیم کننده ای با استعداد و همچنین یک خواننده فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]او یک آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی، و همچنین خواننده فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But his position is keyboard player, arranger, and because he is more at playing the keyboard.
[ترجمه گوگل]اما موقعیت او نوازنده کیبورد، تنظیم کننده و به دلیل اینکه بیشتر در نواختن کیبورد است
[ترجمه ترگمان]اما موقعیت او نوازنده صفحه کلید، تنظیم کننده آهنگ است و برای اینکه بیشتر با صفحه کلید بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. American clarinetist, band leader, composer, and arranger whose swing band, formed in 93 exemplified the big band sound.
[ترجمه گوگل]کلارینتیست آمریکایی، رهبر گروه، آهنگساز و تنظیم کننده که گروه سوئینگ که در سال 93 تشکیل شد، نمونه صدای بیگ باند بود
[ترجمه ترگمان]clarinetist آمریکایی، رهبر ارکستر، آهنگساز، و تنظیم کننده آهنگ که گروه نوسان آن ها در سال ۹۳ تشکیل شد، صدای گروه بزرگ را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Article 24 The lead arranger, after consultations with the borrower, will send invitations to potential participating banks, together with documents such as the syndicated loan term sheet, memorandum.
[ترجمه گوگل]ماده 24 - تنظیم کننده اصلی پس از مشورت با وام گیرنده، دعوتنامه هایی را همراه با اسنادی از قبیل برگ مدت وام سندیکایی، تفاهم نامه برای بانک های احتمالی مشارکت کننده ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۴ تنظیم کننده آهنگ، پس از مشورت با وام گیرنده، دعوت به بانک های شرکت کننده بالقوه، همراه با اسنادی از قبیل ورق وام اتحادیه صنفی، یادداشت، ارسال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is also a composer and arranger.
[ترجمه گوگل]او همچنین آهنگساز و تنظیم کننده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک آهنگساز و تنظیم کننده آهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The famous jazz musician, Duke Ellington, was a composer, arranger and pianist.
[ترجمه گوگل]موزیسین معروف جاز، دوک الینگتون، آهنگساز، تنظیم کننده و پیانیست بود
[ترجمه ترگمان]نوازنده معروف جاز، دوک Ellington، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ و پیانیست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 199 Abercrombie had also played on composer / arranger Vince Mendoza's recording, along with Wheeler.
[ترجمه گوگل]در سال 199، ابرکرومبی به همراه ویلر، آهنگساز/تنظیم کننده صدای وینس مندوزا را نیز بازی کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹ او به همراه (ویلر)با آهنگ آهنگساز \/ تنظیم کننده آهنگ (Vince Mendoza)بازی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Immediately Miss Doris decided to promote her to dance arranger.
[ترجمه گوگل]بلافاصله دوشیزه دوریس تصمیم گرفت او را به تنظیم کننده رقص ارتقا دهد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله دوشیزه دوریس تصمیم گرفت که او را به رقص دعوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Torme, who has been an actor and author, taught himself how to be a first-rate arranger.
[ترجمه گوگل]تورمه که یک بازیگر و نویسنده بوده است، به خود یاد داد که چگونه یک تنظیم کننده درجه یک باشد
[ترجمه ترگمان]Torme، که یک بازیگر و نویسنده بوده است، به خود آموخته است که چگونه تنظیم کننده آهنگ اولیه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتب (اسم)
arranger, typesetter, classifier

انگلیسی به انگلیسی

• one who arranges, one who organizes or sets

پیشنهاد کاربران

بپرس