1. to formalize the arrangements for the signing of the contractقرار نهایی برای امضای قرارداد را گذاشتن2. have you made the necessary arrangements for the wedding?ترتیبات لازم برای عروسی را داده اید؟
• plan for provision (of food, drink and lodging), accommodations; planned course of action (especially in preparation for a task or an event)
ترتیبات . . .ترتیب - آرایشقول و قرارهاقرار و مدارهاگاهی به معنی نظممثال:living arrangements نظم زندگیدر حقوق به معنا قرارداد ، توافقتربیاتاقداماتتوافقات مقررDefinite plans for futureبرنامه ریزی شدهمناسباتترتیبات قراردادی - توافقات مقررالیاژ سربتمهیداتمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)+ عکس و لینک