1. aromatic herbs
گیاهان خوشبو
2. aromatic spices
ادویه ی پر رایحه
3. the tea you have brewed is aromatic
این چای که دم کرده اید خوشبو است.
4. one day in a public bath, an aromatic paste. . .
گلی خوشبوی در حمام روزی. . .
5. The wine has a rich aromatic flavour.
6. Crusty white bread, aromatic black coffee with thick sweet cream and buttery cheese had accompanied them.
[ترجمه گوگل]نان سفید خرد شده، قهوه سیاه معطر با خامه شیرین غلیظ و پنیر کره ای آنها را همراهی کرده بود
[ترجمه ترگمان]نان سفید و قهوه ای تیره با خامه غلیظ و پنیر چرب با آن ها همراه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the pot, it gives up a rich aromatic broth and yields over a cupful of nutty meat.
[ترجمه گوگل]در قابلمه، یک آبگوشت معطر غنی را از دست می دهد و بیش از یک فنجان گوشت مغزدار حاصل می شود
[ترجمه ترگمان]در گلدان، یک آبگوشت معطر معطر ایجاد می کند و یک تکه گوشت nutty را به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He dug his hand through the aromatic blanket and his fingers closed round an unmistakeable shape.
[ترجمه گوگل]دستش را در پتوی معطر فرو کرد و انگشتانش به شکلی نامشخص بسته شد
[ترجمه ترگمان]دستش را در میان پتوی آروماتیک فرو کرد و انگشت هایش روی یک شکل unmistakeable بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Start with a long, warm, aromatic bath.
[ترجمه گوگل]با یک حمام طولانی، گرم و معطر شروع کنید
[ترجمه ترگمان]با حمام طولانی، گرم و معطر شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Suprex has introduced the Aromatic Analyser which determines the aromatic content of petroleum fuels.
[ترجمه گوگل]سوپرکس آنالایزر معطر را معرفی کرده است که محتوای معطر سوخت های نفتی را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]Suprex the آروماتیک را معرفی کرده است که محتوای آروماتیک سوخت ها را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The highly aromatic herb Moxa is sometimes used.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات از گیاه بسیار معطر موکسا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]The گیاهی بسیار خوشبو است که گاهی اوقات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Juicy, crisp, tender flesh and highly aromatic.
[ترجمه گوگل]گوشتی آبدار، ترد، لطیف و بسیار معطر
[ترجمه ترگمان]آبدار با گوشت ترد و flesh و خوشبو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Freeze dried instant coffee is more aromatic than the instant coffee powder and more expensive.
[ترجمه گوگل]قهوه فوری خشک شده منجمد معطرتر از پودر قهوه فوری است و گرانتر است
[ترجمه ترگمان]قهوه فوری خشک و خشک بیشتر از پودر قهوه فوری و گران تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Matanzas Creek has focused so far on aromatic products.
[ترجمه گوگل]Matanzas Creek تاکنون بر روی محصولات معطر تمرکز کرده است
[ترجمه ترگمان]نهر طغیان رودخانه تا کنون روی محصولات معطر تمرکز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The acyl X substituents are invariably aromatic, and an electron-rich X group is best.
[ترجمه گوگل]جایگزینهای آسیل X همیشه معطر هستند و یک گروه X غنی از الکترون بهترین است
[ترجمه ترگمان]جانشین های X X همیشه آروماتیک هستند و یک گروه X غنی از الکترون بهترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید