armored

/ˈɑːrmərd//ˈɑːməd/

معنی: زره پوش
معانی دیگر: (برق) کابل مسلح، شاه سیم دارای روکش فلزی، زرهدار، مجهز به زره، مجهز به خودروهای زرهپوش، مجهز به خودروهای زرهپوش an armored division لشگر زرهی armored artillery توپخانهی زرهدار armored infantry پیاده نظام زرهی armored units یگان های زرهی armored vehicle خودروی زرهدار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: wearing or being covered by armor or armor plate.

(2) تعریف: having or including armor-plated equipment, such as tanks.

- an armored column
[ترجمه گوگل] یک ستون زرهی
[ترجمه ترگمان] یک ستون زرهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. armored artillery
توپخانه ی زرهدار

2. armored infantry
پیاده نظام زرهی

3. armored units
یگان های زرهی

4. armored units
یکان های زرهی

5. armored vehicle
خودروی زرهدار

6. an armored division
لشگر زرهی

7. their armored divisions constituted an irresistible force
لشکرهای زرهی آنها نیرویی بود که در مقابل آن مقاومت بی فایده بود.

8. the dispersion of armored forces over a broad area
پراکنش نیروهای زرهی در ناحیه ای وسیع

9. the onset of armored forces
تک نیروهای زرهی

10. the arrival of three armored divisions at the endezvous
ورود سه هنگ زرهی به میعادگاه

11. the battleship was heavily armored
نبردناو دارای زره ضخیم بود.

12. the disengagement of two armored battalions
قطع تماس دو گردان زرهی

13. a convoy of tanks and armored vehicles
ستون تانک و خودروهای زره پوش

14. the president ordered the deactivation of two armored brigades
رییس جمهور دستور انحلال دو تیپ زرهی را صادر کرد.

15. the narrow-minded french generals who refused to recognize the importance of armored units
ژنرال های کوته بین فرانسوی که از قبول اهمیت یکان های زرهی خودداری کردند

16. Women are now barred from infantry and armored units.
[ترجمه گوگل]اکنون زنان از حضور در واحدهای پیاده و زرهی منع شده اند
[ترجمه ترگمان]اکنون زنان از پیاده نظام و واحدهای مسلح عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. We had hitched a ride with an armored unit, 6 Patton tanks.
[ترجمه گوگل]ما با یک واحد زرهی، 6 تانک پاتون سوار شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما با یه تیم مسلح، ۶ تا تانک رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Their protection consisted of three heavily armored tanks and an armored personnel carrier.
[ترجمه گوگل]حفاظت آنها شامل سه تانک زرهی سنگین و یک نفربر زرهی بود
[ترجمه ترگمان]محافظت آن ها شامل سه تانک مسلح و یک راننده زره پوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. In the train yard, several armored vans showed rips in their steel sides where mines had punched them apart.
[ترجمه گوگل]در حیاط قطار، چندین وانت زرهی در کناره‌های فولادی‌شان شکاف‌هایی را نشان می‌داد که مین‌ها آنها را از هم جدا کرده بود
[ترجمه ترگمان]در حیاط، چندین ون مسلح از دو طرف steel که در آن مین ها را از هم جدا کرده بودند، ظاهر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Navy commandos were lightly armored soldiers that were trained for patrol, guard and monitor duty.
[ترجمه گوگل]کماندوهای نیروی دریایی سربازان زرهی سبک بودند که برای انجام وظیفه گشت زنی، نگهبانی و نظارت آموزش دیده بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان نیروی دریایی سربازان مسلح را برای گشت زدن و نگهبانی و مراقبت از وظیفه آموزش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. U. N. peacekeepers patrol in an armored vehicle during protests on a street in Port-au-Prince, Haiti.
[ترجمه گوگل]نیروهای حافظ صلح ایالات متحده در یک خودروی زرهی در جریان اعتراضات در خیابانی در پورتو پرنس، هائیتی گشت می زنند
[ترجمه ترگمان]u ن نیروهای حافظ صلح در طی اعتراضات خیابانی در پورت پرنس، هاییتی، در یک وسیله نقلیه زرهی گشت زنی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زره پوش (صفت)
armored, ironclad, armoured

تخصصی

[زمین شناسی] زره دار، جوشن دار به دیو تاژکدارانی گفته می شود (مانند آنهایی که از راسته Peridiniales هستند) که دارای یک غشا سلولزی یا دیواره سلولی هستند که توسط صفحات مفصلی تقسیم یا پوشیده شده است. متضاد: unarmored .

انگلیسی به انگلیسی

• covered with armor, protected by armor

پیشنهاد کاربران

۱. زرهی ۲. زره دار
مثال:
armored car
خودروی زرهی
زره پوش، زرهی
armored: زره دار

بپرس