armhole

/ˈɑːrmhoʊl//ˈɑːmhəʊl/

(در جامه) جای آستین، چاکی که دست از آن بیرون می آید (در لباس های بی آستین)، حلقه ی آستین، جای استین، زیربغل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an opening in a garment meant for the arm to pass through, as into a sleeve.

جمله های نمونه

1. It is therefore possible to measure around an armhole curve and compare the measurement with that of the sleeve head.
[ترجمه گوگل]بنابراین می توان دور یک منحنی بازو را اندازه گرفت و اندازه گیری را با اندازه سر آستین مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین می توان اطراف منحنی armhole را اندازه گیری کرد و اندازه گیری را با سر آستین مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stitch sleeves to armhole edges of fronts and back.
[ترجمه گوگل]آستین ها را به لبه های سوراخ بازو جلو و پشت بدوزید
[ترجمه ترگمان]آستین ها را بالا می زند و به لبه های جلویی پا و پشت سر باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you increase this armhole length, increase the width of the sleeve head too.
[ترجمه گوگل]اگر طول این بازو را افزایش دادید، عرض سر آستین را نیز افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]اگر این طول armhole را افزایش دهید، عرض سر آستین نیز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead of regular shaping at the armhole edge, the decreased stitches seem to be bolder and less frequent.
[ترجمه گوگل]به‌جای شکل‌دهی منظم در لبه بازو، بخیه‌های کاهش‌یافته پررنگ‌تر و کمتر دیده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]به جای شکل دادن منظم در لبه armhole، به نظر می رسد که بخیه کاهش می یابد و کم تر اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Armhole depth sleeve cap height and width as well as sleeve cap curve arc the important factors in defining modern sleeve shapes.
[ترجمه گوگل]ارتفاع و عرض کلاه آستین عمق بازو و همچنین منحنی کلاهک آستین از عوامل مهم در تعریف اشکال آستین مدرن هستند
[ترجمه ترگمان]ارتفاع و عرض و عرض و همچنین منحنی لبه آستین عوامل مهم در تعریف اشکال آستین مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inspect front right armhole seam appearance needle holes and seam stretch properties. Inspect right shoulder seam.
[ترجمه گوگل]ظاهر درز بازو راست جلوی سوراخ های سوزن و ویژگی های کشش درز را بررسی کنید درز شانه راست را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]بازرسی درست قبل از ترک محل سوزن سوزن و ویژگی های کشش درز را بررسی کنید قسمت راست درز سمت راست را بازرسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Armhole ruler. Used for lapel, elbow, skirt, slack, trouser, or anywhere a special contour is needed.
[ترجمه گوگل]خط کش بازو برای یقه، آرنج، دامن، شلوار، شلوار یا هر جایی که نیاز به کانتور خاص باشد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ruler armhole برای برگردان، آرنج، دامنی، شل و یا هر جای خاص لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Front and back sleeve seams place along armhole seam, 8?
[ترجمه گوگل]درزهای آستین جلو و عقب در امتداد درز بازو قرار می گیرند، 8؟
[ترجمه ترگمان]رگه های آستین عقب و عقب در امتداد درز armhole ۸؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aesthetics and functionality of cap height and armhole must be calculated and the technical compatibility between the two cannot be neglected either.
[ترجمه گوگل]زیبایی و عملکرد ارتفاع کلاه و سوراخ بازو باید محاسبه شود و از سازگاری فنی بین این دو نیز نمی توان غافل شد
[ترجمه ترگمان]Aesthetics و عملکرد ارتفاع کلاهک و armhole باید محاسبه شوند و سازگاری فنی بین این دو نیز نباید نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mark the armhole notches, bust point and dart ends with small holes, using a compass point or map pins.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نقطه قطب نما یا پین های نقشه، بریدگی های بازو، نقطه سینه و انتهای دارت را با سوراخ های کوچک علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]علامت armhole را علامت گذاری کنید، نقطه bust را علامت گذاری کنید و با سوراخ های کوچک با استفاده از نقطه قطب نما یا سنجاق نقشه پایان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She tacked the sleeve of the blouse into armhole.
[ترجمه گوگل]آستین بلوز را در سوراخ بازو فرو کرد
[ترجمه ترگمان]آستین پیراهن را به زیر بغل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Armhole depth, sleeve cap height and width as well as sleeve cap curve are the important factors in defining modern sleeve shapes.
[ترجمه گوگل]عمق بازو، ارتفاع و عرض کلاهک آستین و همچنین منحنی کلاهک آستین از عوامل مهم در تعریف اشکال آستین مدرن هستند
[ترجمه ترگمان]عمق armhole، ارتفاع و عرض درپوش و همچنین منحنی پوشش آستین عوامل مهم در تعریف اشکال آستین مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. THERE ARE GATHERINGS IN BACK ARMHOLE AT THE JOKE LEVEL.
[ترجمه گوگل]تجمعاتی در پشت بازو در سطح جوک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فضای خالی در سطح JOKE وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She tacked the sleeve of the blouse into the armhole.
[ترجمه گوگل]آستین بلوز را در سوراخ بازو فرو کرد
[ترجمه ترگمان]آستین پیراهن را به درون بغل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the back room Irena sat with her back to the light tacking a sleeve into the armhole of a taffeta dress.
[ترجمه گوگل]در اتاق پشتی ایرنا با پشت به نور نشسته بود و یک آستین را به سوراخ بازو یک لباس تافته می چسباند
[ترجمه ترگمان]بانو آیرینا در اتاق پشتی با او پشت سر نشسته بود و آستین لباس تافته خود را در زیر بغل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• opening in a garment for the arm
an armhole is an opening in an item of clothing such as a shirt or coat, through which you put your arm and where the sleeve is attached if there is one.

پیشنهاد کاربران

بپرس