صفت ( adjective )
• (1) تعریف: holding or bearing weapons.
- The guards around the palace are fully armed.
[ترجمه گوگل] نگهبانان اطراف کاخ کاملا مسلح هستند
[ترجمه ترگمان] نگهبان های اطراف کاخ کاملا مسلح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نگهبان های اطراف کاخ کاملا مسلح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: relating to the use of weapons.
- There has been no armed combat in the region recently.
[ترجمه گوگل] اخیراً هیچ نبرد مسلحانه ای در منطقه صورت نگرفته است
[ترجمه ترگمان] اخیرا هیچ جنگی در منطقه صورت نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اخیرا هیچ جنگی در منطقه صورت نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The village was attacked with armed force.
[ترجمه گوگل] روستا مورد حمله نیروهای مسلح قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] این روستا با نیروهای مسلح مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این روستا با نیروهای مسلح مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: prepared, as for a given purpose.
- We were armed with our shovels and ready to clear out the old garden.
[ترجمه گوگل] ما با بیل هایمان مسلح شده بودیم و آماده بودیم تا باغ قدیمی را پاکسازی کنیم
[ترجمه ترگمان] ما با بیل و بیل مسلح بودیم و آماده بودیم که باغ قدیمی را روشن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما با بیل و بیل مسلح بودیم و آماده بودیم که باغ قدیمی را روشن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: of weapons such as bombs or guns, ready to be fired or exploded.
- The cellar was full of armed rifles.
[ترجمه گوگل] سرداب پر از تفنگ های مسلح بود
[ترجمه ترگمان] سرداب پر از تفنگ های مسلح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سرداب پر از تفنگ های مسلح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید