armband

/ˈɑːrmˌbænd//ˈɑːmbænd/

بازو بند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cloth band worn around the upper arm as a badge of rank, membership, or the like, or as a symbol, as of mourning.

جمله های نمونه

1.
بازوبند

2. Each mourner wore a black armband and a white paper chrysanthemum.
[ترجمه گوگل]هر عزادار یک بازوبند سیاه و یک گل داوودی کاغذی سفید به دست داشت
[ترجمه ترگمان]هر مسافر، یک armband سیاه و یک گل داودی سفید به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tod wears the red armband too, along with everybody else.
[ترجمه گوگل]تاد بازوبند قرمز را هم به همراه بقیه می بندد
[ترجمه ترگمان]Tod قرمز را نیز همراه با هر کس دیگری می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wearing of an armband to express certain views is the kind of symbolic act protected by that amendment.
[ترجمه گوگل]بستن بازوبند برای بیان دیدگاه های خاص، نوعی عمل نمادین است که توسط آن اصلاحیه محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک بازوبند برای بیان دیدگاه های خاص نوعی عمل نمادین است که به وسیله آن اصلاح حفاظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The black armband strained on one sleeve.
[ترجمه گوگل]بازوبند مشکی روی یک آستین کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]The سیاه در یک آستین بالا و پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every volunteer on duty must wear an armband for identification and work under the orders of the lead policeman.
[ترجمه گوگل]هر داوطلب وظیفه باید برای شناسایی بازوبند ببندد و تحت دستور پلیس اصلی کار کند
[ترجمه ترگمان]هر داوطلب در وظیفه باید یک بازوبند را برای شناسایی و کار تحت فرمان پلیس راهنمایی بپوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each mourner wore black armband and a white paper chrysanthemum.
[ترجمه گوگل]هر عزادار بازوبند مشکی و گل داودی کاغذی سفید به دست داشتند
[ترجمه ترگمان]هر مسافر، armband سیاه و یک قطعه کاغذی سفید به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The acoustic detector in the armband contains five piezoelectric cantilevers, each weighted to respond to certain bands of sound frequencies.
[ترجمه گوگل]آشکارساز صوتی در بازوبند شامل پنج کنسول پیزوالکتریک است که هر کدام برای پاسخ به باندهای فرکانس صوتی خاصی وزن دارند
[ترجمه ترگمان]یابنده امواج صوتی در بازوبند حاوی پنج cantilevers پیزوالکتریک است که هر کدام به باندهای خاصی از فرکانس های صدا پاسخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tomorrow night Milan will play an armband in memory of this great football man.
[ترجمه گوگل]فردا شب میلان به یاد این مرد بزرگ فوتبال بازوبند خواهد زد
[ترجمه ترگمان]فردا شب میلان یک بازوبند به یاد این مرد بزرگ فوتبال بازی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the man who took over the Arsenal armband last summer was full of consolation.
[ترجمه گوگل]اما مردی که تابستان گذشته بازوبند آرسنال را برعهده گرفت سرشار از دلداری بود
[ترجمه ترگمان]اما مردی که در تابستان، the Arsenal را بر عهده داشت، سرشار از تسلای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Among the exhibits is also a renowned snake-shaped armband, which weighs 500 grams—a heavy weight which is rare for such an ornament.
[ترجمه گوگل]در میان نمایشگاه‌ها یک بازوبند معروف به شکل مار نیز وجود دارد که وزن آن 500 گرم است - وزن سنگینی که برای چنین زینتی نادر است
[ترجمه ترگمان]در میان این نمایشگاه ها، یک بازوبند معروف به مار قرار دارد که ۵۰۰ گرم وزن دارد - وزن سنگینی که برای چنین زینتی نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tour leader will wear a red armband.
[ترجمه گوگل]لیدر تور بازوبند قرمز خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]رهبر تور بازوبند سرخی به خود خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gerrard handed over the captain's armband on the night to Jamie Carragher, who was celebrating his 500th appearance for Liverpool.
[ترجمه گوگل]جرارد در شب بازوبند کاپیتانی را به جیمی کاراگر که پانصدمین حضور خود در لیورپول را جشن می‌گرفت، سپرد
[ترجمه ترگمان]در شب، armband را بر سر جیمی Carragher، که داشت ۵۰۰th خود را برای لیورپول جشن می گرفت، به دست جیمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Armband on his hand he fought and tackled from start to final whistle.
[ترجمه گوگل]بازوبند روی دستش از ابتدا تا سوت پایان مبارزه و تکل زد
[ترجمه ترگمان]دستش را روی دستش گذاشت و شروع به سوت زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The tour leader will be wearing a red armband.
[ترجمه گوگل]لیدر تور بازوبند قرمز خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]رهبر این تور بازوبند سرخی به سر خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strip of material worn around the upper arm as a form of identification or protest or mourning
an armband is a band of fabric that you wear round your arm at an event in order to show that you have an official position. some people also wear a black armband to show that a friend or relation has died.

پیشنهاد کاربران

بپرس