1. drum armature
آرمیچر استوانه ای
2. There he will create a towering bronze armature to which various body parts, heroic in size, will be affixed.
[ترجمه گوگل]در آنجا او یک آرماتور برنزی برجسته ایجاد می کند که قسمت های مختلف بدن، به اندازه قهرمانانه، به آن چسبانده می شود
[ترجمه ترگمان]در آنجا، یک آرماتور بلند برنز ایجاد خواهد کرد که قسمت های مختلف بدن، قهرمانانه در اندازه، متصل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Marriage to her was the armature of my ego; remove the armature and I might topple like clay.
[ترجمه گوگل]ازدواج با او آرماتور نفس من بود آرمیچر را بردارید و من ممکن است مانند خاک رس سقوط کنم
[ترجمه ترگمان]ازدواج با او، آرماتور نفس من بود؛ آرماتور را بردارید و من ممکن است مثل گل topple
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He sees the script as an armature.
[ترجمه گوگل]او فیلمنامه را یک آرماتور می بیند
[ترجمه ترگمان]او فیلمنامه را یک آرماتور می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the Structure of the armature is the beginning of her idea of what he looks like.
[ترجمه گوگل]در ساختار آرمیچر آغاز ایده او از ظاهر او است
[ترجمه ترگمان]در ساختار آرمیچر، شروع ایده او از آنچه به نظر می رسد، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The inductances of the armature windings and the field windings are calculated by using the flux linkage method.
[ترجمه گوگل]اندوکتانس سیم پیچ های آرمیچر و سیم پیچ های میدان با استفاده از روش پیوند شار محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]اندوکتانس سیم پیچ آرمیچر و سیم پیچ های میدان با استفاده از روش اتصال شار محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A practical monitoring circuit for grounding fault of armature loop is introduced.
[ترجمه گوگل]یک مدار نظارت عملی برای خطای زمین حلقه آرمیچر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدار پایش عملی برای خطای اصلی حلقه آرمیچر معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When soldier brandish sword pricks armature, craftsman cried to attack.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سرباز با شمشیر به آرماتور ضربه می زند، صنعتگر برای حمله گریه می کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی یک سرباز آرماتور را به دست می گیرد، craftsman به حمله ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The armature current waveform of BLDCM were analyzed.
[ترجمه گوگل]شکل موج جریان آرمیچر BLDCM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شکل موج جریان آرماتور BLDCM آنالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A short circuit device is arranged on an armature winding of electric power generation of the fan-driven generator.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه اتصال کوتاه بر روی سیم پیچ آرمیچر تولید برق ژنراتور فن محور مرتب شده است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه مدار کوتاه بر روی سیم پیچ آرماتور از تولید نیروی برق ژنراتور القایی قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The voltage induced in the terms of the armature winding is alternating.
[ترجمه گوگل]ولتاژ القا شده بر حسب سیم پیچ آرمیچر متناوب است
[ترجمه ترگمان]ولتاژ ناشی از سیم پیچ آرمیچر متناوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Here, the generator armature inductor is used as the boost inductor with the average current control method.
[ترجمه گوگل]در اینجا از سلف آرمیچر ژنراتور به عنوان سلف تقویت کننده با روش کنترل جریان متوسط استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا، سلف مولد آرماتور به عنوان سلف ارتقا با روش کنترل جریان متوسط مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then discuss the rotor position error caused by armature reaction, calculate the phase angle, and brought forward the compensation measures.
[ترجمه گوگل]سپس خطای موقعیت روتور ناشی از واکنش آرمیچر را مورد بحث قرار دهید، زاویه فاز را محاسبه کنید و اقدامات جبرانی را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]سپس خطای موقعیت روتور که ناشی از واکنش آرمیچر است، زاویه فاز را محاسبه کرده، و اقدامات جبرانی را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Margarett takes a fistful of clay and presses it to an armature made of wire and wood.
[ترجمه گوگل]مارگارت مشتی از خاک رس می گیرد و آن را به آرمیچر ساخته شده از سیم و چوب فشار می دهد
[ترجمه ترگمان]Margarett یک مشت خاک رس به خود می گیرد و آن را به یک آرماتور ساخته شده از سیم و چوب فشار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید