1. Most people regarded adolescence as some kind of Armageddon, a battle one was sure to lose.
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم نوجوانی را نوعی آرماگدون می دانستند، نبردی که مطمئناً شکست می خورد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به عنوان نوعی نبرد قاطع و نهایی تلقی می شدند، نبردی که مطمئنا از دست می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. BCertain to delay the project is the so-called Armageddon lawsuit that South Pasadena plans to file.
[ترجمه گوگل]پیش از میلاد، طرح دعوی به اصطلاح آرماگدون است که پاسادنای جنوبی قصد دارد پروژه را به تأخیر بیاندازد
[ترجمه ترگمان]BCertain برای تاخیر در این پروژه یک طرح مبارزه قاطع و قاطع است که Pasadena جنوبی قصد دارد آن را ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After the industrial Armageddon that left GM and Chrysler in bankruptcy and the car industry's 000 top suppliers hanging by a fraying fan belt, Ford is flying the flag of resurgence.
[ترجمه گوگل]پس از آرماگدون صنعتی که جنرال موتورز و کرایسلر را در ورشکستگی قرار داد و 000 تامین کننده برتر صنعت خودرو با کمربند فن در حال ساییدگی آویزان شدند، فورد پرچم تجدید حیات را برافراشته است
[ترجمه ترگمان]پس از نبرد قاطع صنعتی که جنرال موتورز و کرایسلر در ورشکستگی را ترک کرده و ۵۰۰۰۰ تامین کننده برتر صنعت خودرو به واسطه کمربند fan که پارچه آن را چروک کرده بود، پرچم of را به اهتزاز درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. ARMAGEDDON: Could This Be the Start of World War III?
[ترجمه گوگل]آرماگدون: آیا این می تواند شروع جنگ جهانی سوم باشد؟
[ترجمه ترگمان]ARMAGEDDON: آیا این شروع جنگ جهانی سوم خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Last Blood's peculiar Armageddon co-op is one that makes for great bar conversation (trust me), without dumbing down an entire genre as a Tuesday night antidote to AMC's latest zombie hit.
[ترجمه گوگل]همکاری عجیب و غریب Last Blood's Armageddon یکی از مواردی است که مکالمه ای عالی در نوار ایجاد می کند (به من اعتماد کنید)، بدون اینکه کل ژانر را به عنوان پادزهر سه شنبه شب برای آخرین موفقیت زامبی های AMC بی اهمیت جلوه دهد
[ترجمه ترگمان]آخرین مبارزه نهایی خون یکی از آن هایی است که باعث مکالمه با بار عالی می شود (به من اعتماد کنید)، بدون اینکه یک ژانر کامل را به عنوان یک پادزهر شب سه شنبه برای آخرین زامبی زامبی از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Another place name is "Armageddon. " The Christian Bible says there will be a final battle there between the forces of good and evil at the end of time.
[ترجمه گوگل]نام مکان دیگر "آرماگدون" است کتاب مقدس مسیحی می گوید که در آخرالزمان یک نبرد نهایی بین نیروهای خیر و شر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس دیگری \"قاطع خیر\" است، کتاب مقدس مسیحی می گوید که در پایان زمان نبردی نهایی میان نیروهای خیر و شر وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With enough force, it could prevent financial Armageddon.
[ترجمه گوگل]با نیروی کافی، می تواند از هارماگدون مالی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نیروی کافی می تواند از نبرد قاطع مالی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. JEHOVAH's WITNESSES: No shit happens until Armageddon.
[ترجمه گوگل]شاهدان یهوه: تا آرماگدون هیچ اتفاقی نمی افتد
[ترجمه ترگمان]هیچ اتفاق بدی تا آخر آخر الزمان اتفاق نمی افته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Second, $ 67 oil has not spelt Armageddon for the US economy.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، نفت 67 دلاری برای اقتصاد ایالات متحده بیانگر آرماگدون نیست
[ترجمه ترگمان]دوم، ۶۷ دلار نفت قاطع برای اقتصاد ایالات متحده نوشته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Could the future see a species capable of engaging in the defeat of the law of entropy in a final Armageddon?
[ترجمه گوگل]آیا در آینده می توان گونه ای را دید که قادر به شکست قانون آنتروپی در آرماگدون نهایی باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آینده می تواند یک گونه را ببیند که بتواند در شکست قانون انتروپی در مبارزه نهایی نهایی شرکت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We joke about it, but most of us are slaves to every medical Armageddon story that comes along.
[ترجمه گوگل]ما در مورد آن شوخی می کنیم، اما بیشتر ما برده هر داستان پزشکی آرماگدون هستیم که پیش می آید
[ترجمه ترگمان]ما در مورد آن جوک تعریف می کنیم، اما بسیاری از ما برده هر ماجرای مهلک پزشکی هستیم که پیش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Usually these reports concentrate on prophecies of a forthcoming Armageddon but many also describe a dire contemporary situation.
[ترجمه گوگل]معمولاً این گزارشها بر پیشگوییهای یک آرماگدون آینده تمرکز میکنند، اما بسیاری از آنها وضعیت وخیم معاصر را نیز توصیف میکنند
[ترجمه ترگمان]معمولا این گزارش ها بر prophecies یک نبرد قاطع در آینده تمرکز دارند، اما بسیاری از آن ها وضعیت بحرانی معاصر را توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Montana officials have responded to Mrs Prophet's ideas of Armageddon like battle-hardened bureaucrats.
[ترجمه گوگل]مقامات مونتانا به ایده های خانم پیامبر در مورد آرماگدون مانند بوروکرات های جنگ زده پاسخ داده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات مونتانا برای مبارزه قاطع و قاطع خود نسبت به مبارزه قاطع علیه غول های مبارز و خشن واکنش نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr McCain's choice of Sarah Palin as his running - mate has turned the defeat into Armageddon.
[ترجمه گوگل]انتخاب سارا پیلین از سوی آقای مک کین به عنوان معاون خود، این شکست را به آرماگدون تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]انتخاب آقای مک کین از سارا پالین به عنوان نامزد انتخاباتی اش، این شکست را به خیر و خیر تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But would such a sleight of hand really stand up to legal scrutiny in the aftermath of Armageddon?
[ترجمه گوگل]اما آیا چنین تدبیری واقعاً در برابر بررسی های قانونی پس از آرماگدون ایستادگی می کند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا چنین تردستی واقعا برای موشکافی قانونی پس از نبرد قاطع و قاطع در نظر گرفته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید