1. The earthlike surface of the moon undermined the Aristotelian distinction between the perfect, incorruptible heavens and the changing, corruptible earth.
[ترجمه گوگل]سطح زمین مانند ماه تمایز ارسطویی بین آسمانهای کامل و فساد ناپذیر و زمین در حال تغییر و فاسد را تضعیف کرد
[ترجمه ترگمان]سطح earthlike ماه، تمایز ارسطویی بین بهشت کامل، فساد ناپذیر و تغییر، خاک corruptible را تضعیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Because Aristotelian is a good approximation.
3. Prevailing Aristotelian philosophy also affirmed a fundamental division between two regions in the cosmos.
[ترجمه گوگل]فلسفه غالب ارسطویی نیز تقسیم اساسی بین دو منطقه در کیهان را تأیید می کند
[ترجمه ترگمان]فلسفه ارسطویی همچنین تقسیم بنیادی میان دو منطقه را در کیهان تصدیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. West logic includes Aristotelian categorical logic and Stoic propositional logic in ancient time and modern mathematic logic.
[ترجمه گوگل]منطق غرب شامل منطق مقوله ای ارسطویی و منطق گزاره ای رواقی در دوران باستان و منطق ریاضی جدید است
[ترجمه ترگمان]منطق غرب شامل منطق مطلق ارسطویی و منطق گزاره ای Stoic در زمان باستان و منطق ریاضی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This paper analyzes Aristotelian Syllogism, discusses the deference between Aristotelian Syllogism and traditional logic syllogism and several characteristics of Aristotelian Syllogism.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تحلیل قیاس شناسی ارسطویی، تمایز بین قیاس شناسی ارسطویی و قیاس منطق سنتی و چندین ویژگی قیاس شناسی ارسطویی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصول ارسطو را تجزیه و تحلیل می کند، در مورد تفاوت بین منطق ارسطویی و منطق سنتی منطق و چندین ویژگی از syllogism ارسطویی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Aristotelian logical system is the system of classical natural linguistic logic whose fundamental system can't result fr om the study of mathematics.
[ترجمه گوگل]نظام منطقی ارسطویی سیستم منطق زبانی طبیعی کلاسیک است که نظام اساسی آن نمی تواند از مطالعه ریاضیات حاصل شود
[ترجمه ترگمان]سیستم منطقی ارسطویی سیستم منطق زبانی کلاسیک است که سیستم بنیادی آن نمی تواند به fr از مطالعه ریاضی منتج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The observations are of primary interest in the Aristotelian approach.
[ترجمه گوگل]مشاهدات مورد توجه اولیه در رویکرد ارسطویی هستند
[ترجمه ترگمان]مشاهدات حاکی از علاقه اولیه به رویکرد ارسطویی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Qanun results be connected undoubtedly to the Aristotelian tradition.
[ترجمه گوگل]نتایج قانون بدون شک به سنت ارسطویی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتایج Qanun بدون شک به سنت ارسطویی متصل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To an Aristotelian, this is a meaningless question: the universe just is.
[ترجمه گوگل]برای یک ارسطویی، این یک سوال بی معنی است: جهان فقط هست
[ترجمه ترگمان]به ارسطویی، این یک سوال بی معنی است: جهان فقط همین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The famous Aristotelian distinction between distributive and corrective justice will be discussed elsewhere.
[ترجمه گوگل]تمایز معروف ارسطویی بین عدالت توزیعی و اصلاحی در جای دیگر مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]تمایز ارسطو معروف بین عدالت توزیعی و اصلاحی در جای دیگری مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. St. Anselm founded Scholasticism, integrated Aristotelian logic into theology, and believed that reason and revelation are compatible.
[ترجمه گوگل]سنت آنسلم اسکولاستیک را پایه گذاری کرد، منطق ارسطویی را در الهیات ادغام کرد و معتقد بود که عقل و وحی با هم سازگارند
[ترجمه ترگمان]سنت Anselm فلسفه مدرسی را بنیان نهاد، منطق ارسطویی را به الاهیات یکپارچه ساخت، و معتقد بود که منطق و مکاشفه سازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Kantian used fully the Aristotelian logic within the metaphysics to demonstrate his views; at the same time, the demonstration and exposition supply condition to Hegelian new theory in form.
[ترجمه گوگل]کانتیان به طور کامل از منطق ارسطویی در متافیزیک برای نشان دادن نظرات خود استفاده کرد در عین حال، تظاهرات و تظاهر، شرایط تئوری جدید هگلی را در شکل فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]کانتی به طور کامل منطق ارسطویی را در زمینه متافیزیک به کار برد تا نظریات خود را بیان کند؛ در همان زمان، نمایش و عرضه عرضه را به نظریه جدیدی به شکل غیرمستقیم بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To get the basics of Aristotelian Ethics, you have to understand three basic things: What Eudaimonia is, What Virtue is, and That We Become Better Persons Through Practice.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن اصول اخلاق ارسطویی، باید سه چیز اساسی را درک کنید: Eudaimonia چیست، فضیلت چیست، و اینکه ما از طریق تمرین، افراد بهتری می شویم
[ترجمه ترگمان]برای دستیابی به اصول اخلاقی ارسطویی، شما باید سه چیز اساسی را درک کنید: کدام فضیلت چیست، و ما از طریق عمل افراد بهتری می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Introspection by an Aristotelian viewpoint: generalization.