صفت ( adjective )
مشتقات: aristocratically (adv.)
مشتقات: aristocratically (adv.)
• (1) تعریف: of or concerning aristocrats or government by aristocrats.
• مترادف: noble, patrician
• متضاد: plebeian
• مشابه: gentle, highborn, silk-stocking, society, titled, well-born
• مترادف: noble, patrician
• متضاد: plebeian
• مشابه: gentle, highborn, silk-stocking, society, titled, well-born
- Aristocratic rule over the Russian peasants didn't end until the nineteenth century.
[ترجمه گوگل] حکومت اشرافی بر دهقانان روسی تا قرن نوزدهم به پایان نرسید
[ترجمه ترگمان] حکومت Aristocratic بر دهقانان روس تا قرن نوزدهم پایان نیافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حکومت Aristocratic بر دهقانان روس تا قرن نوزدهم پایان نیافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He was born into an aristocratic family and would inherit his father's title one day.
[ترجمه گوگل] او در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد و روزی لقب پدرش را به ارث می برد
[ترجمه ترگمان] او در خانواده ای اشرافی متولد شد و یک روز عنوان پدر را به ارث برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در خانواده ای اشرافی متولد شد و یک روز عنوان پدر را به ارث برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having the qualities of an aristocrat.
• مترادف: patrician
• متضاد: churlish, lowly, plebeian, working-class
• مشابه: cultured, dignified, genteel, noble, refined, silk-stocking, sophisticated, stately, well-bred
• مترادف: patrician
• متضاد: churlish, lowly, plebeian, working-class
• مشابه: cultured, dignified, genteel, noble, refined, silk-stocking, sophisticated, stately, well-bred
- Though born into a middle-class family, he learned to speak and carry himself in an aristocratic manner while at school.
[ترجمه گوگل] اگرچه در خانواده ای متوسط به دنیا آمد، اما در مدرسه یاد گرفت که صحبت کند و به شیوه ای اشرافی رفتار کند
[ترجمه ترگمان] او با اینکه در یک خانواده متوسط متولد شده بود، یاد گرفت که هنگام مدرسه به شیوه ای اشرافی رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او با اینکه در یک خانواده متوسط متولد شده بود، یاد گرفت که هنگام مدرسه به شیوه ای اشرافی رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید