1. What a shifty arguer he is, refusing ever to give a straight answer.
[ترجمه گوگل]او چه بحثکنندهای است که از دادن پاسخ مستقیم خودداری میکند
[ترجمه ترگمان]عجب a است که هرگز جواب مستقیمی دریافت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عجب a است که هرگز جواب مستقیمی دریافت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The arguer concludes that the respondents in the first study misrepresented their own reading habits.
[ترجمه گوگل]استدلال کننده نتیجه می گیرد که پاسخ دهندگان در مطالعه اول عادات خواندن خود را اشتباه معرفی کردند
[ترجمه ترگمان]The نتیجه گیری می کند که پاسخ دهندگان در اولین مطالعه عادات خواندن خود را نمایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The نتیجه گیری می کند که پاسخ دهندگان در اولین مطالعه عادات خواندن خود را نمایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Additionally, arguer states that soy contains phytochemicals called isoflavones, which supposedly have disease - preventing properties.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آرگوئر بیان می کند که سویا حاوی مواد شیمیایی گیاهی به نام ایزوفلاون است که ظاهراً دارای خواص پیشگیری از بیماری است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، arguer بیان می کند که سویا حاوی مواد گیاهی شیمیایی بنام isoflavones است که احتمالا خواص پیش گیری از بیماری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، arguer بیان می کند که سویا حاوی مواد گیاهی شیمیایی بنام isoflavones است که احتمالا خواص پیش گیری از بیماری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But critics of online relationships arguer that no one can truly know another person in cyberspace.
[ترجمه گوگل]اما منتقدان روابط آنلاین استدلال می کنند که هیچ کس نمی تواند واقعاً شخص دیگری را در فضای مجازی بشناسد
[ترجمه ترگمان]اما منتقدان روابط آنلاین نشان می دهند که هیچ کس نمی تواند واقعا فرد دیگری را در فضای مجازی بشناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما منتقدان روابط آنلاین نشان می دهند که هیچ کس نمی تواند واقعا فرد دیگری را در فضای مجازی بشناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sometimes an arguer will deliberately, sneakily equivocate, often on words like "freedom," "justice," "rights," and so forth; other times, the equivocation is a mistake or misunderstanding.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک مجادله عمداً، یواشکی، اغلب در مورد کلماتی مانند «آزادی»، «عدالت»، «حقوق» و غیره به ابهام میپردازد در موارد دیگر، ابهام یک اشتباه یا سوء تفاهم است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک arguer به عمد، \"عدالت\"، \"عدالت\"، \"حقوق\"، \"حقوق\" و غیره را به طور ارادی بیان می کند؛ زمان های دیگر، گفت وگوهای ریاکارانه یک اشتباه یا سو تفاهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک arguer به عمد، \"عدالت\"، \"عدالت\"، \"حقوق\"، \"حقوق\" و غیره را به طور ارادی بیان می کند؛ زمان های دیگر، گفت وگوهای ریاکارانه یک اشتباه یا سو تفاهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Meanwhile, the arguer should use more specific evidence which could validate this prediction.
[ترجمه گوگل]در همین حال، استدلال کننده باید از شواهد خاص تری استفاده کند که بتواند این پیش بینی را تأیید کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، arguer باید از شواهد خاصی استفاده کند که می تواند این پیش بینی را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در همین حال، arguer باید از شواهد خاصی استفاده کند که می تواند این پیش بینی را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Additionally, the arguer mentions neuropeptide chemicals that are broken down by PEP.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، استدلال کننده به مواد شیمیایی نوروپپتیدی اشاره می کند که توسط PEP تجزیه می شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the به مواد شیمیایی neuropeptide اشاره می کند که با PEP شکست می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the به مواد شیمیایی neuropeptide اشاره می کند که با PEP شکست می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In an ad hominem argument, the arguer attacks his or her opponent instead the opponent's argument.
[ترجمه گوگل]در یک استدلال ad hominem، استدلال کننده به جای استدلال مخالف به مخالف خود حمله می کند
[ترجمه ترگمان]در یک استدلال ad، the به جای بحث حریف، حریف خود یا حریف خود را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک استدلال ad، the به جای بحث حریف، حریف خود یا حریف خود را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In summary, the arguer bases his or her argument on vague and unconvincing evidence.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، استدلال کننده استدلال خود را بر اساس شواهد مبهم و غیر متقاعدکننده استوار می کند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، arguer استدلال خود را بر شواهد مبهم و غیر متقاعد کننده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، arguer استدلال خود را بر شواهد مبهم و غیر متقاعد کننده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When an arguer argues dispassionately he thinks only of the argument.
[ترجمه گوگل]وقتی یک مجادله بیرحمانه بحث میکند، فقط به بحث فکر میکند
[ترجمه ترگمان]وقتی یک arguer بحث می کند، او فقط به این بحث فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی یک arguer بحث می کند، او فقط به این بحث فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Besides monetary consideration, the arguer should take into account the buildings'inspirit use and historical values.
[ترجمه گوگل]علاوه بر ملاحظات پولی، بحثکننده باید کاربرد روحی ساختمانها و ارزشهای تاریخی را نیز در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ملاحظات مالی، the باید ساختمان های مورد استفاده و ارزش های تاریخی را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ملاحظات مالی، the باید ساختمان های مورد استفاده و ارزش های تاریخی را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The arguer is hoping we'll just focus on the uncontroversial premise, "Murder is morally wrong," and not notice what is being assumed.
[ترجمه گوگل]مجادله امیدوار است که ما فقط بر فرض بحث برانگیز، "قتل از نظر اخلاقی اشتباه است" تمرکز کنیم و متوجه آنچه که فرض میشود نباشیم
[ترجمه ترگمان]The امیدوار است که ما فقط بر فرض غیر جنجالی که \"قتل از نظر اخلاقی اشتباه است\" تمرکز کنیم و توجه نکنیم که چه چیزی در حال فرض شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The امیدوار است که ما فقط بر فرض غیر جنجالی که \"قتل از نظر اخلاقی اشتباه است\" تمرکز کنیم و توجه نکنیم که چه چیزی در حال فرض شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In summary, arguer fails to convince with the argument as presented.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، استدلال کننده نمی تواند با استدلال ارائه شده قانع کند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، arguer در متقاعد کردن با استدلالی که ارائه شده است ناموفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، arguer در متقاعد کردن با استدلالی که ارائه شده است ناموفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tip : To avoid the post hoc fallacy, the arguer would need to give us some explanation of the process by which the tax increase is supposed to have produced higher crime rates.
[ترجمه گوگل]نکته: برای پرهیز از مغالطه پسهک، استدلالگر باید توضیحی در مورد فرآیندی ارائه دهد که طبق آن افزایش مالیات، نرخهای بالاتر جرم و جنایت ایجاد میکند
[ترجمه ترگمان]نکته: برای اجتناب از این استدلال غلط، arguer باید توضیحی در مورد فرآیندی که با آن افزایش مالیات باعث افزایش میزان جرائم می شود به ما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته: برای اجتناب از این استدلال غلط، arguer باید توضیحی در مورد فرآیندی که با آن افزایش مالیات باعث افزایش میزان جرائم می شود به ما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید