argent

/ˈɑːrdʒənt//ˈɑːdʒənt/

معنی: نقره، سیم، پول نقره
معانی دیگر: (قدیمی) نقره، (مهجور) مسکوک نقره، (نشان های اشرافی) زمینه ی سفید، سفیدی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in heraldry, the metal silver or its color.
صفت ( adjective )
• : تعریف: resembling silver; silvery.

جمله های نمونه

1. And less dear the Cytheraean rising like an argent lily from the sea.
[ترجمه گوگل]و کمتر سیترایی عزیز که چون زنبق زغالی از دریا برمی خیزد
[ترجمه ترگمان]و این Cytheraean کم تر گرامی است که مانند an نقره از دریا بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Of An old argent, resembling poison, how to wash also wash did not come out.
[ترجمه گوگل]از آرژانت قدیمی، شبیه سم، نحوه شستن نیز بیرون نیامد
[ترجمه ترگمان]از یک رنگ سفید قدیمی که شبیه به سم بود، چه طور شستن دست شویی هم بیرون نیامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To apply the theoretical basis of argent - glass ionomer cement taking the place of silver amalgam.
[ترجمه گوگل]هدف: استفاده از مبانی نظری سیمان آرژانت - گلاس آینومر به جای آمالگام نقره
[ترجمه ترگمان]هدف: اعمال مبنای نظری سیمان argent glass با استفاده از سیمان مخلوط نقره ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Green and argent clever collocation, wonderful unsurpassed, let a person see gutty and pure and fresh sense.
[ترجمه گوگل]ترکیبی هوشمندانه سبز و رنگارنگ، بی‌نظیر فوق‌العاده، به انسان اجازه می‌دهد حس شهوانی و پاک و تازه را ببیند
[ترجمه ترگمان]گرین و argent، همنشینی، بی نظیر و بی نظیر، اجازه دهید که یک فرد gutty و پاک و پاک را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Argent, white or silver - Peace and sincerity.
[ترجمه گوگل]آرژانت، سفید یا نقره ای - صلح و اخلاص
[ترجمه ترگمان]Argent دار، سفید یا نقره ای - صلح و صمیمیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Consume clew: The most popular this year mosaic colour is the department that mix scene and metallic color department, aureate with argent the delegate that is vogue and avant-courier .
[ترجمه گوگل]مصرف کلو: پرطرفدارترین رنگ موزاییک امسال بخشی است که بخش رنگ صحنه و متالیک را در هم می آمیزد، نماینده ای را که مد روز و آوانگاری است، ارجح می کند
[ترجمه ترگمان]کلید واژه: رایج ترین رنگ در سال جاری بخش است که صحنه را ترکیب می کند و بخش رنگ متالیک، aureate را با argent که متداول است و avant است ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rhodium - plated scarf necklace with cubic - cut Comet Argent Light crystals; link chain.
[ترجمه گوگل]گردنبند روسری با روکش رودیوم با کریستال های برش مکعبی Comet Argent Light; زنجیره پیوند
[ترجمه ترگمان]گردن بند scarf Rhodium - با کریستال های cubic Comet دار؛ زنجیره پیوندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still bore the family arms, and had for his crest a cock argent.
[ترجمه گوگل]هنوز آغوش خانواده را به دوش می کشید و برای تاج خود یک خروس داشت
[ترجمه ترگمان]هنوز بازوهای خود را در دست داشتند و به نوک درازی بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقره (اسم)
argent, silver, argentine

سیم (اسم)
string, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus

پول نقره (اسم)
argent, silver

انگلیسی به انگلیسی

• (ag) silver
silvery, resembling silver

پیشنهاد کاربران

بپرس