areolar


هاله ای، حلقه ای، حفره ای

جمله های نمونه

1. Aim: To study the normal value of areolar in young Chinese celibate women and provide an additional reference for the mammary anaplasty.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ارزش طبیعی آرئولار در زنان جوان تجرد چینی و ارائه یک مرجع اضافی برای آناپلاستی پستان
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه ارزش نرمال areolar در زنان مجرد چینی به زنان مجرد مراجعه کرده و یک مرجع اضافی برای غدد پستانی فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lower half formed a dermis-subcutaneous pedicle including areolar of nipple and made to be a centric core of new breast.
[ترجمه گوگل]نیمه پایینی یک پدیکول درم-زیر جلدی شامل آرئولار نوک پستان را تشکیل می داد و به عنوان یک هسته مرکزی سینه جدید ساخته می شد
[ترجمه ترگمان]نیمه پایینی که لایه میانی پوست را تشکیل می داد، pedicle زیر جلدی از جمله areolar نوک پستان را تشکیل می داد و به عنوان هسته محوری سینه جدید ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fat cells developing in areolar connective tissue.
[ترجمه گوگل]رشد سلول های چربی در بافت همبند آرئول
[ترجمه ترگمان]سلول های چربی که در بافت پیوندی areolar رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Loose ( areolar ) connective tissue - ( in blue ) - surrounding the epithelium of tubules.
[ترجمه گوگل]بافت همبند شل (آرئولار) - (به رنگ آبی) - اطراف اپیتلیوم لوله ها
[ترجمه ترگمان]بافت ارتباطی سست (areolar)- (به رنگ آبی)- پیرامون بافت پوششی از لوله های tubules
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Loose irregular connective tissue (also called areolar tissue) as seen underlying and supporting epithelium in an ordinary section.
[ترجمه گوگل]بافت همبند نامنظم شل (که بافت آرئولار نیز نامیده می شود) همانطور که اپیتلیوم زیرین و حمایت کننده در یک بخش معمولی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]بافت ارتباطی بی قاعده بی قاعده (که بافت areolar نامیده می شود)به عنوان بافت پوششی و حمایت از بافت پوششی در یک بخش عادی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dissection in the deep areolar plane will not ensure preservation of the lateral nasal veins that pass over the perichondrium of the middle nasal vault.
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی در صفحه آرئولار عمیق، حفظ وریدهای بینی جانبی را که از پریکندریوم طاق بینی میانی عبور می کنند، تضمین نمی کند
[ترجمه ترگمان]Dissection در صفحه areolar عمیق، حفاظت از the بینی که از the بینی میانی عبور می کنند را تضمین نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Firstly, three zigzag incisions at nipple- areolar junction were introduced to keep the nipple- areolar angle from scar tenting.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، سه برش زیگزاگی در محل اتصال نوک پستان-آئولار به منظور حفظ زاویه نوک سینه-آئولار از چادر زخم معرفی شد
[ترجمه ترگمان]ابتدا، سه شکاف به صورت زیگزاگ در نقطه اتصال نوک پستان به منظور حفظ زاویه نوک پستان از جای زخم روی نوک پستان ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eliminates areolar tissue on cuticular layer and roughness of horny layer.
[ترجمه گوگل]بافت آرئولار روی لایه کوتیکولی و زبری لایه شاخی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]بافت areolar Eliminates بر روی لایه cuticular و زبری لایه پینه بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To discuss the effect of tumescent liposuction technique combined with trans- areolar micro-incision for simple mastectomy on correction of male gynecomastia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر روش لیپوساکشن تامسنت همراه با میکرو برش ترانس آرئولار برای ماستکتومی ساده بر اصلاح ژنیکوماستی مردانه
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد تاثیر تکنیک tumescent liposuction با incision trans - areolar برای برداشتن mastectomy ساده بر روی اصلاح of مذکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Intraforaminal ligaments connect the periosteum and transforaminal ligaments to the nerve root sleeves and vessels within the fatty areolar tissue.
[ترجمه گوگل]رباط‌های داخل سوراخی، پریوستئوم و رباط‌های ترانس فوامینال را به آستین‌های ریشه عصبی و عروق داخل بافت آرئولار چرب متصل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Intraforaminal ligaments the و transforaminal ligaments را به آستین ها و رگ ها را درون بافت چربی چرب متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To discuss the curative effect of the surgical operation with areolar incision or routine radial incision in treating benign masses of mammary glands and to compare the differences.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره اثر درمانی عمل جراحی با برش آرئولار یا برش معمول رادیال در درمان توده های خوش خیم غدد پستانی و مقایسه تفاوت ها
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد اثرات درمانی عمل جراحی با برش عرضی یا برش شعاعی روتین در درمان توده های خوش خیم غدد پستانی و مقایسه تفاوت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dermal-fat-gland complex flap connected with pectoralis can increase the chance to remain the sensitivity of nipple- areolar complex and the function of the post- operative breast.
[ترجمه گوگل]فلپ کمپلکس پوستی-چربی-غده مرتبط با سینه می تواند شانس باقی ماندن حساسیت کمپلکس نوک سینه-آئولار و عملکرد سینه بعد از عمل را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]رابط پیچیده Dermal - چربی که با pectoralis متصل است می تواند این شانس را افزایش دهد که حساسیت کمپلکس نوک پستان - areolar و عملکرد پستان بعد از عمل باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To report a large Chinese family with central areolar macular dystrophy and to identify its genetic entity by mutation analysis of candidate genes.
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش یک خانواده بزرگ چینی با دیستروفی ماکولا آرئولار مرکزی و شناسایی موجودیت ژنتیکی آن با تجزیه و تحلیل جهش ژن‌های کاندید
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش یک خانواده بزرگ چینی با فساد macular central و شناسایی ماهیت ژنتیکی آن از طریق تحلیل جهش ژنی نامزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During pregnancy, women often notice an increase in the number of bumps, or areolar glands, on the pigmented skin surrounding the nipple - some notice small amounts of secretions from them.
[ترجمه گوگل]در دوران بارداری، زنان اغلب متوجه افزایش تعداد برجستگی ها یا غدد آرئولار روی پوست رنگدانه شده اطراف نوک پستان می شوند - برخی متوجه مقادیر کمی ترشحات از آنها می شوند
[ترجمه ترگمان]در دوران بارداری، زنان اغلب متوجه افزایش تعداد of، یا غدد areolar، بر روی پوست pigmented اطراف نوک پستان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ring-like; cellular; areal

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : areolar ✅ تلفظ واژه: ā - RĒ - ō - lar ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( هاله ) یا مربوط به آن ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( هاله ) یا مربوط به آن

بپرس