ardour

/ˈɑːrdər//ˈɑːdə/

رجوع شود به: ardor، حرارت، غیرت، سوز، شوق

جمله های نمونه

1. His eyes were bright with ardour.
[ترجمه گوگل]چشمانش از شدت سوزش برق می زد
[ترجمه ترگمان]چشمانش از شور و شوق می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His ardour for her cooled after only a few weeks.
[ترجمه گوگل]اشتیاق او برای او تنها پس از چند هفته سرد شد
[ترجمه ترگمان]شور و شوق او پس از چند هفته سرد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her unresponsiveness failed to cool his ardour.
[ترجمه گوگل]عدم پاسخگویی او نتوانست شور و اشتیاق او را خنک کند
[ترجمه ترگمان]unresponsiveness در این کار موفق نشد شور و شوق او را خنک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His ardour for the cause inspired his followers.
[ترجمه گوگل]شور و شوق او برای هدف، الهام بخش پیروانش بود
[ترجمه ترگمان]شور و شوق او به علت این کار به پیروان او القا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His revolutionary ardour was an example to his followers.
[ترجمه گوگل]شور انقلابی او نمونه ای برای پیروانش بود
[ترجمه ترگمان]شور انقلابی او نمونه ای از پیروان او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why is it that they bestow their ardour upon the well-adjusted, wholesome architects of pop's fatal new maturity?
[ترجمه گوگل]چرا آنها شور و شوق خود را به معماران سالم و سازگار بلوغ جدید مهلک پاپ می بخشند؟
[ترجمه ترگمان]چرا این که آن ها شور و شوق خود را در این حالت خوب و صحیح و سالم و سالم و تازه متولد می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Trembling with ardour, he thrust again and again and Ruth closed around him, drawing him deeply into her.
[ترجمه گوگل]او که از شدت شوق می‌لرزید، بارها و بارها فشار آورد و روت دور او بسته شد و او را عمیقاً به درون خود کشاند
[ترجمه ترگمان]او با شور و شوق بر خود فشار آورد و دوباره و دوباره و بار دیگر روت را تنگ کرد و روت را عمیقا به او نزدیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They sang with real ardour.
[ترجمه گوگل]آنها با شور و حرارت واقعی آواز خواندند
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق شروع به خواندن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rigby worked with ardour to suppress trafficking in slaves and his efforts to enforce the 1845 treaty were unremitting.
[ترجمه گوگل]ریگبی با شور و شوق برای سرکوب قاچاق برده کار می کرد و تلاش های او برای اجرای معاهده 1845 بی وقفه بود
[ترجمه ترگمان]Rigby با شوق و شوق کار می کرد تا قاچاق غلامان را سرکوب کند و تلاش های او برای اجرای پیمان سال ۱۸۴۵ هنوز تعطیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He shows great ardor, ardour for fame.
[ترجمه گوگل]او شور و شوق زیادی نشان می دهد، شور و شوق برای شهرت
[ترجمه ترگمان]شور و شوق بسیار و شوق و شهرت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her employees worked hard and with ardour.
[ترجمه گوگل]کارمندان او سخت و با اشتیاق کار می کردند
[ترجمه ترگمان]کارکنان او سخت کار می کردند و با شور و شوق کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are such young man who have patriotic ardour.
[ترجمه گوگل]آنها جوان هایی هستند که شور و شوق میهن پرستی دارند
[ترجمه ترگمان]خیلی جوان هستند که شور میهن پرستی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Full of militancy and revolutionary ardour,[Sentence dictionary] the people of all nationalities in the country are working hard for the realization of the four modernizations.
[ترجمه گوگل]پر از ستیزه‌جویی و شور انقلابی، [فرهنگ جملات] مردم از همه ملیت‌ها در کشور برای تحقق چهار نوسازی سخت تلاش می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کامل ستیزه جویی و شور و شوق انقلابی، [ فرهنگ لغت حکم ] مردم تمام ملیت ها در کشور برای تحقق چهار modernizations سخت تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their ardour was damped by my critics.
[ترجمه گوگل]شور و شوق آنها توسط منتقدان من فروکش شد
[ترجمه ترگمان]شور و شوق Their او را خاموش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nothing daunted the ardour of the merchant navy.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز شور و شوق نیروی دریایی تجاری را ترساند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز شور و شوق نیروی دریایی را دلسرد نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• enthusiasm, fervor, zeal
ardour is an intense and passionate feeling of love or enthusiasm.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : arduousness / ardour
✅️ صفت ( adjective ) : arduous
✅️ قید ( adverb ) : arduously

بپرس