arched

/ˈɑːrt͡ʃt//ɑːt͡ʃt/

معنی: طاقی، طاقدار
معانی دیگر: دارای تاق ضربی، قوسدار، قوسی، هلالی، منحنی، کمانی، نیم دایره، خم، مقوس

جمله های نمونه

1. arched eyebrows
ابروی کمانی

2. arched roof
تاق ضربی

3. an arched roof
تاق ضربی،تاق قوسی

4. kashan's old buildings have arched roofs
ساختمان های قدیمی کاشان تاق ضربی دارند.

5. the cat bristled and arched its back
گربه براق شد و پشت خود را کوژ کرد.

6. a silk canopy standing on four posts arched over the bed
آسمانه ای از حریر که بر چهار پایه استوار بود در بالای بستر قرار داشت.

7. Two rows of trees arched over the driveway.
[ترجمه گوگل]دو ردیف درخت بر روی گذرگاه طاقدار بودند
[ترجمه ترگمان]دو ردیف درخت روی جاده خم شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cat arched its back when it saw the dog.
[ترجمه گوگل]گربه با دیدن سگ پشتش قوس داد
[ترجمه ترگمان]گربه وقتی سگ را دید آن را خم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cat arched its back and hissed.
[ترجمه گوگل]گربه پشتش را قوس داد و خش خش کرد
[ترجمه ترگمان]گربه پشتش را خم کرد و هیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cat arched its back and spat at the dog.
[ترجمه گوگل]گربه کمرش را قوس داد و به سگ تف کرد
[ترجمه ترگمان]گربه خم شد و روی سگ تف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tall trees arched over the path.
[ترجمه گوگل]درختان بلند بر فراز مسیر طاق نما بودند
[ترجمه ترگمان]درختان بلند بالای سر راهشان سبز شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She arched a brow when she saw the bill.
[ترجمه گوگل]وقتی اسکناس را دید، ابرویش را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]وقتی صورت حساب را دید ابرو درهم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her arched brows are like a quarter moon and very pretty.
[ترجمه گوگل]ابروهای کمانی او مانند یک ربع ماه و بسیار زیبا هستند
[ترجمه ترگمان]ابروهای خمیده او مثل یک چهارم ماه و بسیار زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wind arched the trees over the road.
[ترجمه گوگل]باد درختان را روی جاده طاق کرد
[ترجمه ترگمان]باد درخت ها را روی جاده خم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Long whips of hawthorn arched over and helped to shut out the barely lightening sky.
[ترجمه گوگل]تازیانه‌های بلند زالزالک روی آن قوسی می‌آمدند و کمک می‌کردند تا آسمان به سختی روشن شود
[ترجمه ترگمان]ستون هایی برافراشته بر روی زمین خم شدند و به آن کمک کردند تا آسمان روشن و ضعیف را خاموش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقی (صفت)
arched, vaulted, vaulty

طاقدار (صفت)
arched, vaulted, vaulty

انگلیسی به انگلیسی

• vaulted, curved
an arched roof, window, or doorway has a curved top.

پیشنهاد کاربران

قوسی
قوی دار
طاقدار
: Example

به خاطر جهتی که پر قوس برمیداشت.
: Because of the way that the feathers arched 👉🏻

بپرس