archaism

/ˈɑːrkeɪˌɪzəm//ˈɑːkeɪˌɪzəm/

معنی: قدمت، کهنگی، انشاء یا گفتار یااصطلاح قدیمی
معانی دیگر: واژه یا کاربرد قدیمی، کهنه واژه، کاربرد یا تقلید واژه ها یا روش های قدیمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: archaistic (adj.), archaist (n.)
(1) تعریف: something archaic, such as a word or expression.

(2) تعریف: an archaic usage.

جمله های نمونه

1. We follow the archaism essence, people-oriented, promote health concept, developing help human health products. Act together, join health industry turn deserves another industry!
[ترجمه گوگل]ما از ماهیت باستان گرایی پیروی می کنیم، مردم محور، مفهوم سلامت را ترویج می کنیم، محصولات بهداشتی کمک به انسان را توسعه می دهیم با هم عمل کنید، به صنعت سلامت بپیوندید به نوبه خود سزاوار صنعت دیگری است!
[ترجمه ترگمان]ما از اساس archaism، افراد محور، توسعه مفهوم سلامت، توسعه کمک به محصولات بهداشتی انسانی پیروی می کنیم هم کاری با یکدیگر، پیوستن به صنعت بهداشت و پرورش شایسته یک صنعت دیگر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To him, imperial China's archaism was a grand conspiracy to silence the uneducated majority.
[ترجمه گوگل]از نظر او، باستان گرایی امپراتوری چین توطئه بزرگی برای ساکت کردن اکثریت بی سواد بود
[ترجمه ترگمان]برای او، خاندان سلطنتی چین یک توطئه بزرگ برای ساکت کردن اکثریت آرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ze: In the archaism it means showing kindness to others, while in the modern Chinese it often indicates the place where water gathers.
[ترجمه گوگل]زی: در باستان گرایی به معنای مهربانی با دیگران است، در حالی که در چینی مدرن اغلب به محلی که آب در آن جمع می شود اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]Ze: در the به معنای نشان دادن مهربانی به دیگران است، در حالی که در چین مدرن اغلب محل جمع آوری آب را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Archaism cloud: Obtaining enlightenment helps, loses to get little support.
[ترجمه گوگل]ابر باستان گرایی: به دست آوردن روشنگری کمک می کند، از دست دادن حمایت اندک
[ترجمه ترگمان]ابر رقیق: به دست آوردن روشن گری کمک می کند و حمایت کوچک را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This archaism announced deeply to learn is a process that accompanies life.
[ترجمه گوگل]این باستان گرایی که عمیقاً برای یادگیری اعلام شده، فرآیندی است که با زندگی همراه است
[ترجمه ترگمان]این archaism به طور عمیق اعلام کرد که یادگیری فرایندی است که زندگی را همراهی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Archaism ancient charm and ancient raining spring ( Guyuchun ) are the ambit of Guyuchun Tea.
[ترجمه گوگل]جذابیت باستانی باستانی و چشمه باران باستانی (Guyuchun) دامنه چای Guyuchun است
[ترجمه ترگمان]charm باستانی و بهار raining باستان (تی پارتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Legal English has particularlyacceptation, a lot of archaism especially archaism adverbappeared, loan word adopted, glossary accuracy required, succinct in the use of word.
[ترجمه گوگل]انگلیسی حقوقی به ویژه پذیرفته شده است، بسیاری از باستان گرایی به ویژه باستان گرایی قید شده است، کلمه امانت پذیرفته شده، دقت واژه نامه مورد نیاز، مختصر در استفاده از کلمه است
[ترجمه ترگمان]انگلیسی حقوقی دارای particularlyacceptation است، بسیاری از archaism به خصوص archaism adverbappeared، واژه وام اتخاذ شده، واژه نامه اصطلاحات مورد نیاز، succinct در استفاده از کلمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To him, imperial China's archaism was a grand conspiracy to silence the uneducated majority. "We have two choices, " he wrote.
[ترجمه گوگل]از نظر او، باستان گرایی امپراتوری چین توطئه بزرگی برای ساکت کردن اکثریت بی سواد بود او نوشت: ما دو انتخاب داریم
[ترجمه ترگمان]او نوشت: \" برای او، archaism امپراتوری چین توطئه ای بزرگ برای ساکت کردن اکثریت uneducated بود و ما دو گزینه داریم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simultaneously the massive utilization ancient history, the story, the archaism comes the dissertation affair, both sounds reasonable, and holds the effectiveness, persuasive.
[ترجمه گوگل]همزمان با استفاده گسترده از تاریخ باستان، داستان، باستان گرایی به پایان نامه می رسد، هم معقول به نظر می رسد و هم اثربخشی، متقاعد کننده است
[ترجمه ترگمان]همزمان استفاده گسترده از تاریخ کهن، داستان، archaism، موضوع را به خود اختصاص می دهد، هر دو معقول به نظر می رسند، و اثربخشی، متقاعدکننده و قانع کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yeats once said that he wanted the natural words in the natural order, but he had a very highly cultured sense of what is natural, and his poetry is full of verbal archaism.
[ترجمه گوگل]ییتس زمانی گفت که کلمات طبیعی را در نظم طبیعی می‌خواهد، اما او از آنچه طبیعی است، بسیار فرهنگ‌یافته بود و شعر او سرشار از کهن‌گرایی کلامی است
[ترجمه ترگمان]ییتس زمانی گفت که او کلمات طبیعی را در نظم طبیعی می خواست، اما یک حس کاملا فرهنگی از آنچه طبیعی است داشت، و شعر او پر از archaism شفاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In his paintings, sculptures, installations and videos, the artist dwells on the relationships between archaism and the fantasies of modernity to which society aspires.
[ترجمه گوگل]در نقاشی‌ها، مجسمه‌ها، اینستالیشن‌ها و ویدئوهای خود، هنرمند به روابط بین باستان‌گرایی و خیال‌پردازی‌های مدرنیته که جامعه آرزوی آن را دارد، می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]در نقاشی ها، مجسمه ها، تاسیسات و ویدیو، هنرمند در روابط بین archaism و تخیل مدرنیته تاکید می کند که جامعه در آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tang Xian-zu comes on the scene at the very moment when the archaism literary style championed by the later Seven Masters enjoyed its widespread recognition.
[ترجمه گوگل]تانگ شیان زو درست در لحظه‌ای به صحنه می‌آید که سبک ادبی باستان گرایی که توسط هفت استاد بعدی حمایت می‌شد از شناخت گسترده‌ای برخوردار شد
[ترجمه ترگمان]تانگ Xian - zu در همان لحظه که سبک ادبی archaism توسط هفت استاد بعدی از شهرت گسترده آن بهره مند شد، در صحنه حاضر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This fact is a correction on the traditional opinion on Wang as the representative of archaism.
[ترجمه گوگل]این واقعیت اصلاحی بر عقیده سنتی درباره وانگ به عنوان نماینده باستان گرایی است
[ترجمه ترگمان]این حقیقت اصلاح نظر سنتی در مورد وانگ به عنوان نماینده of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this essay I will examine Xu Beihong's art theories and art works, talk about how he innovates by archaism and explore the archaic elements of his theories and works.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تئوری‌های هنری و آثار هنری شو بیهونگ را بررسی می‌کنم، در مورد چگونگی نوآوری‌های او با باستان‌گرایی صحبت می‌کنم و عناصر باستانی تئوری‌ها و آثارش را بررسی می‌کنم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، من نظریه های هنری ژو Beihong و آثار هنری را بررسی خواهم کرد، در مورد این موضوع صحبت خواهم کرد که چگونه او توسط \"archaism\" (Xu)مورد بررسی قرار گرفته و عناصر قدیمی نظریات و آثار او را کشف و بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قدمت (اسم)
antiquity, archaism

کهنگی (اسم)
decrement, archaism, obsolescence

انشاء یا گفتار یا اصطلاح قدیمی (اسم)
archaism

انگلیسی به انگلیسی

• something characteristic of an earlier period; outmoded word or phrase; outmoded phenomenon

پیشنهاد کاربران

archaism ( n ) ( ɑrkiˌɪzəm, ɑrkeɪˌɪzəm ) =a very old word or phrase that is not used anymore, e. g. This peculiar rhyme may embody that stylistic archaism.
archaism
دیرینه گرایی، دیرینگی، پرپیشینگی، باستان گرایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : archaism
✅️ صفت ( adjective ) : archaic
✅️ قید ( adverb ) : archaically
قدمت
archaism ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: کهن ساخت
تعریف: ساختی که به صورت های کهن یک زبان تعلق دارد
دیرینگی
( در برخی متن ها ) ریشه دار بودن

بپرس