archaeology

/ˌɑːrkiˈɑːlədʒi//ˌɑːkiˈɒlədʒi/

معنی: باستان شناسی
معانی دیگر: باستان شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: archaeologist (n.)
• : تعریف: the systematic and scientific study of past human life and culture using information gained from the analysis of their artifacts, such as pottery, tools, buildings, and the like.

جمله های نمونه

1. He is course tutor in archaeology at the University of Southampton.
[ترجمه ب گتج جو] به عنوان استاد رشته ی باستان شناسی در دانشگاه ساوتهمپتون تدریس میکنه.
|
[ترجمه گوگل]او مدرس دوره باستان شناسی در دانشگاه ساوتهمپتون است
[ترجمه ترگمان]او در رشته باستان شناسی در دانشگاه Southampton تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Michel Foucault, The Archaeology of Knowledge; hereafter this text will be abbreviated as AK.
[ترجمه گوگل]میشل فوکو، باستان شناسی دانش; از این پس این متن به اختصار AK خواهد بود
[ترجمه ترگمان]میشل فوکو، مرکز باستان شناسی دانش؛ از این پس این متن به اختصار AK خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aerial photography has revolutionized the study of archaeology.
[ترجمه گوگل]عکاسی هوایی تحولی در مطالعه باستان شناسی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]عکاسی هوایی در مطالعه باستان شناسی انقلابی ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A distinction must be made between archaeology proper and science-based archaeology.
[ترجمه گوگل]باید بین باستان شناسی مناسب و باستان شناسی مبتنی بر علم تمایز قائل شد
[ترجمه ترگمان]تمایزی میان باستان شناسی و علم باستان شناسی مبتنی بر علم باید صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She teaches archaeology at the university.
[ترجمه گوگل]او در دانشگاه باستان شناسی تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]او باستان شناسی را در دانشگاه تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He specializes in archaeology.
[ترجمه گوگل]او در باستان شناسی تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]او در باستان شناسی تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her book is still a standard text in archaeology, even though it was written more than twenty years ago.
[ترجمه گوگل]کتاب او هنوز یک متن استاندارد در باستان شناسی است، حتی اگر بیش از بیست سال پیش نوشته شده باشد
[ترجمه ترگمان]کتاب او هنوز یک متن استاندارد در باستان شناسی است، اگرچه بیش از بیست سال پیش نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Official archaeology views it as the chance remains of a glacier.
[ترجمه گوگل]باستان شناسی رسمی آن را به عنوان بقایای احتمالی یک یخچال طبیعی می داند
[ترجمه ترگمان]باستان شناسی رسمی آن را به عنوان فرصتی برای یخچال نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As well as the single honours degree in Archaeology there are several other combinations, spread across three faculties.
[ترجمه گوگل]علاوه بر مدرک افتخاری واحد در باستان شناسی، چندین ترکیب دیگر نیز وجود دارد که در سه دانشکده پراکنده شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر درجه ممتاز باستان شناسی، چندین ترکیب دیگر نیز وجود دارند که در سه دانشکده گسترش یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As I began to research the background and archaeology of those places, the book came alive in a different way.
[ترجمه گوگل]وقتی شروع به تحقیق در زمینه پیشینه و باستان شناسی آن مکان ها کردم، کتاب به شکل دیگری زنده شد
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به تحقیق درباره زمینه و باستان شناسی آن مکان ها کردم، کتاب به شیوه ای متفاوت زنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Archaeology shows that the material was appreciated by the local population of this region long before they had begun to practise farming.
[ترجمه گوگل]باستان شناسی نشان می دهد که این مواد مدت ها قبل از شروع کشاورزی توسط مردم محلی این منطقه قدردانی شده است
[ترجمه ترگمان]باستان شناسی نشان می دهد که مردم بومی این منطقه پیش از شروع به تمرین کشاورزی، از این مواد قدردانی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The archaeology of this region is poorly documented.
[ترجمه گوگل]باستان شناسی این منطقه مستند ضعیفی دارد
[ترجمه ترگمان]باستان شناسی این منطقه به طور ضعیفی مستند شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is a university lecturer in Roman Archaeology.
[ترجمه گوگل]یک مدرس دانشگاه در باستان شناسی روم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مرکز باستان شناسی رومی یک استاد دانشگاه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The local Soprintendenza in charge of archaeology in the Salerno region hopes to find the money to conduct a systematic excavation of the villa.
[ترجمه گوگل]Soprintendenza محلی مسئول باستان شناسی در منطقه سالرنو امیدوار است که بتواند پول لازم را برای انجام یک حفاری سیستماتیک از ویلا بیابد
[ترجمه ترگمان]The محلی که مسئول باستان شناسی در منطقه Salerno است امیدوار است که این پول را برای انجام یک حفاری سیستماتیک در ویلای خود پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باستان شناسی (اسم)
archeology, archaeology

انگلیسی به انگلیسی

• study of ancient cultures through their artifacts
archaeology is the study of the past by examining the remains of things such as buildings and tools.

پیشنهاد کاربران

باستان شناسی
باستان شناسی
psychology = روانشناسی
archaeology: باستان شناسی
باستان شناسی
[noncount] : a science that deals with past human life and activities by studying the bones, tools, etc. , of ancient people
🔵ARCHAEOLOGIST : باستان شناس
🔵ARCHAEOLOGICAL : وابسته به باستانشناسی
...
[مشاهده متن کامل]

🔵ARCHAEOLOGICALLY : باستان شناسانه
🔴noun
a person who studies human history and prehistory through the excavation of sites and the analysis of artefacts and other physical remains.
◀️ "Chinese archaeologists uncovered life - sized terracotta statues"

archaeology ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: باستان‏شناسی
تعریف: مطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
بایگانی کاوی
دانش باستان شناسی
دیرینه شناسی

بپرس