1. Main tree species are pine, northern larch, oriental arborvitae, tree, Populus, etc. more than 40 kinds.
[ترجمه گوگل]گونههای اصلی درخت کاج، کاج اروپایی، درخت درختان شرقی، درخت، پوپولوس و غیره بیش از 40 گونه هستند
[ترجمه ترگمان]گونه های اصلی درختان کاج، صنوبر شمالی، arborvitae شرقی، درخت، Populus و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Objective: To investigate the composition of fatty acids in seeds and leaves of oriental arborvitae .
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ترکیب اسیدهای چرب موجود در بذر و برگ درخت درخت درختان شرقی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ترکیب اسیده ای چرب در دانه ها و برگ های of شرقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Drag onto the page to add a conifer tree, as pine, fir, spruce, redwood, or arborvitae.
[ترجمه گوگل]روی صفحه بکشید تا یک درخت مخروطی مانند کاج، صنوبر، صنوبر، سرخوود یا درخت درخت را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]روی صفحه بکشید تا یک درخت conifer مانند صنوبر، صنوبر، spruce، redwood، یا arborvitae اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. According as the results of experiments, present the codes of IFS (Iterated Function System) of Korean Arborvitae, Cypress and Chinese Pine leaves.
[ترجمه گوگل]با توجه به نتایج آزمایشات، کدهای IFS (سیستم عملکرد تکرارشونده) برگ درختان کره ای، درخت سرو و کاج چینی را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]با توجه به نتایج آزمایش ها، کده ای سیستم عملکرد IFS (سیستم عملکرد iterated)از Arborvitae کره ای، Cypress and و برگ های Pine چینی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The preparation and detection methods of isolating and purifying a ribosome-inactivating protein (RIP) from the seeds of arborvitae were presented.
[ترجمه گوگل]روشهای آمادهسازی و تشخیص جداسازی و خالصسازی پروتئین غیرفعالکننده ریبوزوم (RIP) از دانههای درخت آربوریته ارائه شد
[ترجمه ترگمان]روش های شناسایی و شناسایی ایزوله و تمیز کننده پروتیین ribosome - inactivating (RIP)از دانه های of ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Conifer tree style such as pine, fir, spruce, redwood, arborvitae, etc.
[ترجمه گوگل]سبک درختان مخروطی مانند کاج، صنوبر، صنوبر، چوب قرمز، درخت درخت و غیره
[ترجمه ترگمان]سبک درخت Conifer مانند کاج، صنوبر، spruce، redwood، arborvitae و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One of the principal species is arbor, which includes arborvitae, East-liaoning oak, China Armand pine, birch, and fir.
[ترجمه گوگل]یکی از گونه های اصلی درخت درخت است که شامل درختان درختان، بلوط لیائونینگ شرقی، کاج آرمند چینی، توس و صنوبر است
[ترجمه ترگمان]یکی از گونه های اصلی arbor است که شامل بلوط، بلوط شرقی - liaoning، چین آرمان کاج، birch و صنوبر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To exploit the resources of shikimic acid, the content of shikimic acid in Masson pine leaf, Oriental arborvitae leaf and Star anise, the extraction and recovery experiments were studied by HPLC.
[ترجمه گوگل]برای بهرهبرداری از منابع شیکمیک اسید، محتوای شیکمیک اسید در برگ کاج ماسون، برگ درخت آربوروی شرقی و بادیان ستارهای، آزمایشهای استخراج و بازیابی با HPLC مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برای بهره برداری از منابع اسید shikimic، محتوای اسید shikimic در برگ کاج ماسون، برگ arborvitae شرقی و رازیانه Star، آزمایش ها استخراج و بازیابی با HPLC مطالعه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The results showed that different media had significant effects on the survival rate, height, stem diameter, root length, shoot and root dry matter weight of eastern arborvitae.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که محیطهای مختلف تأثیر معنیداری بر میزان بقا، ارتفاع، قطر ساقه، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه درخت درخت درختان شرقی داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که رسانه های مختلف تاثیرات قابل توجهی بر نرخ بقا، ارتفاع، قطر ساقه، طول ریشه، عکاسی و وزن خشک خشک of شرقی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید