arborescent

/ɑːrbəˈresənt//ˌɑːbəˈresnt/

معنی: درخت وار، شاخه مانند
معانی دیگر: درخت مانند، درختی، شاخه دار، شاخ و برگدار، شاخه شاخه، دارسان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: arborescence (n.)
• : تعریف: treelike in shape or size.

جمله های نمونه

1. There were no feeding arteries in the fundus, arborescent blood flow, and medium to high velocity arterial frequency spectrum.
[ترجمه گوگل]هیچ شریان تغذیه ای در فوندوس، جریان خون درختکاری و طیف فرکانس شریانی با سرعت متوسط ​​تا بالا وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]arteries feeding در the، جریان خون arborescent، و medium با طیف فرکانسی arterial سرعت بالا وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An arborescent generating method is used to create a new system from the existing system, that is, 'growing' the new building from the old as new branches grow on a tree.
[ترجمه گوگل]یک روش تولید درختی برای ایجاد یک سیستم جدید از سیستم موجود استفاده می شود، یعنی "رشد" ساختمان جدید از قدیمی به عنوان شاخه های جدید روی یک درخت رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]یک روش تولید کننده arborescent برای ایجاد یک سیستم جدید از سیستم موجود استفاده می شود، یعنی، رشد ساختمان جدید از قدیمی به عنوان شاخه های جدید روی یک درخت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All imaginary progression is arborescent.
[ترجمه گوگل]تمام پیشرفت های خیالی درختی است
[ترجمه ترگمان] تمام تصاعد تخیلی، \"arborescent\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We discovered that all the cutaneous arteries are distributed in arborescent type.
[ترجمه گوگل]ما کشف کردیم که تمام شریان های پوستی به صورت درختی توزیع شده اند
[ترجمه ترگمان]ما کشف کردیم که تمام شریان های های پوست در نوع arborescent توزیع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Herb was the main coal forming plant at the early stage, but arborescent vegetation was dominant at both the middle and late stages.
[ترجمه گوگل]گیاه اصلی زغال سنگ در مراحل اولیه بود، اما پوشش گیاهی درختکاری در هر دو مرحله میانی و پایانی غالب بود
[ترجمه ترگمان]هرب تنها کارخانه اصلی تولید زغال سنگ در مراحل اولیه بود، اما پوشش گیاهی در هر دو مرحله میانی و دیر برجسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, the results show that rare - earth element can lead up to the diminution and even disappearance of the bright field and arborescent structure in the spray welding coating.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نتایج نشان می دهد که عنصر خاکی کمیاب می تواند منجر به کاهش و حتی ناپدید شدن میدان روشن و ساختار درختی در پوشش جوشکاری اسپری شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نتایج نشان می دهند که عناصر نادر خاکی می تواند منجر به کاهش و حتی ناپدید شدن میدان روشن و ساختار arborescent در پوشش اسپری ضد اسپری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درخت وار (صفت)
arboreous, arborescent

شاخه مانند (صفت)
arborescent

تخصصی

[زمین شناسی] شاخه شاخه، دندریتیک، شاخه ای.

انگلیسی به انگلیسی

• branching; tree-like (in form, appearance, etc.)

پیشنهاد کاربران

درخت وار ، منشعب و شاخه شاخه
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس