arbitrarily

/ˈɑːrbəˌtrerəli//ˈɑːbɪtrərili/

معنی: مستبدانه، دلخواهانه، بطور قراردادی
معانی دیگر: دلخواهی

جمله های نمونه

1. he hired and fired employees arbitrarily
او به دلخواه خودش کارمند استخدام و اخراج می کرد.

2. The leaders of the groups were chosen arbitrarily.
[ترجمه گوگل]رهبران گروه ها خودسرانه انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]رهبران این گروه ها به طور مستبدانه انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The political frontiers in Africa were often arbitrarily drawn up by the old colonial powers.
[ترجمه گوگل]مرزهای سیاسی در آفریقا اغلب خودسرانه توسط قدرت های استعماری قدیمی ترسیم می شد
[ترجمه ترگمان]مرزه ای سیاسی در افریقا غالبا توسط قدرت های استعماری پیشین کشیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The victims were not chosen arbitrarily.
[ترجمه گوگل]قربانیان خودسرانه انتخاب نشده اند
[ترجمه ترگمان]قربانیان به طور دل خواه انتخاب نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Enterprise zones altered arbitrarily the relative locational advantage of firms inside and outside their perimeter.
[ترجمه گوگل]مناطق سازمانی به طور خودسرانه مزیت مکان نسبی شرکت ها در داخل و خارج از محیط خود را تغییر دادند
[ترجمه ترگمان]مناطق سازمانی به طور مستبدانه مزیت مکانی نسبی شرکت ها در داخل و خارج محیط خود را تغییر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It can not arbitrarily select the member state in which the parties to the merger have their highest market share.
[ترجمه گوگل]نمی تواند خودسرانه کشور عضوی را انتخاب کند که طرفین ادغام در آن بیشترین سهم بازار خود را دارند
[ترجمه ترگمان]این سیستم نمی تواند به طور دل خواه دولت عضو را انتخاب کند که در آن طرفین با ادغام بیش ترین سهم بازار خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I arbitrarily suggested percentages of liability, putting the greatest percentage on the emergency-room corporation because it had the greatest exposure.
[ترجمه گوگل]من به طور خودسرانه درصدهایی از مسئولیت را پیشنهاد کردم و بیشترین درصد را بر عهده شرکت اورژانس گذاشتم زیرا بیشترین میزان مواجهه را داشت
[ترجمه ترگمان]من به طور دل خواه درصد مسئولیت را پیشنهاد دادم، و بیش ترین درصد را در شرکت اورژانس قرار دادم چون بیش ترین میزان exposure را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We have arbitrarily grouped them in three categories: Many of these methods can be used in combination.
[ترجمه گوگل]ما آنها را به دلخواه در سه دسته دسته بندی کرده ایم: بسیاری از این روش ها را می توان به صورت ترکیبی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]ما به طور اختیاری آن ها را در سه گروه دسته بندی کرده ایم: بسیاری از این روش ها را می توان در ترکیب استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 113-year-old international date line was drawn arbitrarily and designed to avoid touching land.
[ترجمه گوگل]خط تاریخ بین المللی 113 ساله به طور خودسرانه ترسیم شده و برای جلوگیری از لمس زمین طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]خط تاریخ بین المللی ۱۱۳ ساله به طور قراردادی کشیده شده است و برای اجتناب از لمس زمین طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Congenital syphilis is arbitrarily divided into early and late stages with the dividing line at two years of age.
[ترجمه گوگل]سیفلیس مادرزادی خودسرانه به مراحل اولیه و اواخر با خط تقسیم در دو سالگی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]syphilis مادرزادی به طور دل خواه به مراحل اولیه و دیرهنگام با خط جداکننده در دو سال تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, the conversion of these was done rather arbitrarily, and some people won extra years while others lost.
[ترجمه گوگل]با این حال، تبدیل این موارد کاملاً خودسرانه انجام شد و برخی افراد سال‌های اضافی را بردند در حالی که برخی دیگر ضرر کردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، تبدیل این کارها به صورت مستبدانه انجام شد و برخی از مردم سال ها برنده شدند در حالی که برخی دیگر ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We made the decision to go to Italy quite arbitrarily.
[ترجمه گوگل]ما کاملاً خودسرانه تصمیم گرفتیم به ایتالیا برویم
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که کاملا خودسرانه به ایتالیا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once the aim is fixed, we should not change it arbitrarily.
[ترجمه گوگل]هنگامی که هدف ثابت شد، نباید خودسرانه آن را تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]زمانی که هدف ثابت شود، ما نباید آن را به صورت دل خواه تغییر دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Regarded with suspicion by the police, such tribals are often arrested arbitrarily, tortured and stripped of their civil rights.
[ترجمه گوگل]با توجه به سوء ظن پلیس، این قبیل قبایل اغلب خودسرانه دستگیر، شکنجه و از حقوق مدنی خود سلب می شوند
[ترجمه ترگمان]با سو ظن پلیس، چنین tribals اغلب به صورت مستبدانه دستگیر می شوند، شکنجه می شوند و از حقوق مدنی خود محروم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As in other situations, the general duty not to act arbitrarily or capriciously will apply.
[ترجمه گوگل]مانند سایر موارد، وظیفه عمومی عدم اقدام خودسرانه یا هوس باز اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مانند سایر موقعیت ها، وظیفه عمومی این است که خودسرانه عمل نکند و یا به صورت capriciously اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مستبدانه (قید)
arbitrarily

دلخواهانه (قید)
arbitrarily

بطور قراردادی (قید)
arbitrarily

تخصصی

[ریاضیات] به طور دلخواه، اختیاری

انگلیسی به انگلیسی

• wantonly; in a tyrannical manner

پیشنهاد کاربران

۱. به صورت دلبخواه. دلبخواهی ۲. به طور اتفاقی. تصادفی ۳. به زور. خودسرانه
مثال:
he hired and fired employees arbitrarily
او کارگرها را دلبخواهی {و خودسرانه} استخدام و اخراج می کند.
بی برنامه، دلبخواهی
✔️برپایه ی داوری و ترجیح فردی ( نه بر پایه ی مقررات و قوانین و قراردادها ) ، دلبخواه، میلی
More than 70 Iranian officials and entities have been made subject to UK asset freezes and travel bans since October last year
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
The latest involve four commanders “under whose leadership IRGC forces have opened fire on unarmed protesters resulting in numerous deaths, including of children, ” the foreign office said
. . .
They had also “arbitrarily detained and tortured protesters, ” it added
. . .

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : arbitrariness
✅️ صفت ( adjective ) : arbitrary
✅️ قید ( adverb ) : arbitrarily
haphazardly
با سهل انگاری، خودسرانه
اتفاقی
خودسرانه
بطور دلخواه
به صورت انتخاب تصادفی

بپرس