arbitrageur

/ˈɑːrbəˌtrɑːʒər//ˌɑːbɪtrɑːˈʒɜː/

کسی که با استفاده از تفاوت قیمت (سهام و کالا و غیره) در دو بازار مختلف خرید و فروش می کند، سهام باز، سفته باز (arbitrager هم می گویند)

جمله های نمونه

1. Therefore an arbitrageur could make virtually riskless profits by exchanging sterling for Deutschmarks, Deutschmarks for dollars and dollars for sterling:.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک آربیتراژر می‌تواند با مبادله استرلینگ با مارک آلمان، مارک آلمان با دلار و دلار با استرلینگ، سود عملاً بدون ریسک داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین داور می تواند عملا با مبادله ارز استرلینگ برای Deutschmarks، Deutschmarks برای دلار و دلار برای استرلینگ، سود ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A gold arbitrageur purchases 10 pounds for 95 francs, presents the 10 pounds to the Bank of England gold window in exchange for an ounce of gold.
[ترجمه گوگل]یک آربیتراژور طلا 10 پوند را به قیمت 95 فرانک می خرد، 10 پوند را در ازای یک اونس طلا به پنجره طلای بانک انگلستان ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]یک داور طلا ۱۰ پوند برای ۹۵ فرانک خرید می کند و ۱۰ پوند را به بانک طلای انگلیس در ازای یک اونس طلا عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The arbitrageur was accused of manipulating stock prices.
[ترجمه گوگل]آربیتراژور متهم به دستکاری قیمت سهام بود
[ترجمه ترگمان]داور متهم به دستکاری قیمت های سهام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the takeover fails the arbitrageur may lose a great deal of money.
[ترجمه گوگل]اگر تصاحب با شکست مواجه شود، آربیتراژور ممکن است مقدار زیادی پول را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]اگر این تصاحب شکست بخورد، دلال ممکن است مقدار زیادی از پول را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. YouTube has been acting as an arbitrageur of media, equalizing an inequity in the market place – and getting very rich in the process.
[ترجمه گوگل]یوتیوب به عنوان یک آربیترتر رسانه عمل می کند، بی عدالتی را در بازار برابر می کند – و در این فرآیند بسیار ثروتمند می شود
[ترجمه ترگمان]YouTube به عنوان داور رسانه بازی می کند، و به an در بازار گوش می دهد - و در این فرآیند بسیار ثروتمند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With prices falling, the stock index futures were below underlying share prices so index arbitrageurs sold shares and bought futures.
[ترجمه گوگل]با کاهش قیمت‌ها، معاملات آتی شاخص سهام کمتر از قیمت‌های اساسی سهام بود، بنابراین آربیترترهای شاخص سهام را فروختند و آتی خریدند
[ترجمه ترگمان]دلالان سهام در حالی که قیمت ها در حال کاهش بودند، پایین تر از قیمت های سهام بودند، بنابراین index سهام را فروخته و futures را خریداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Therefore, these market makers have considerably lower transactions costs than other potential arbitrageurs.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این بازارسازان هزینه‌های معاملاتی بسیار پایین‌تری نسبت به دیگر آربیتراژگران بالقوه دارند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این سازندگان بازار به طور قابل توجهی هزینه های معاملات کمتری نسبت به دیگر داوران بالقوه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Much of the frantic activity in the share register can be attributed to the arbitrageurs rather than the titans of the motor industry.
[ترجمه گوگل]بیشتر فعالیت های دیوانه وار در ثبت سهام را می توان به آربیتراژورها نسبت داد تا غول های صنعت موتور
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فعالیت های دیوانه وار در ثبت سهام می تواند به جای غول صنعت موتور نسبت به داوران نسبت داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In pure or riskless arbitrage transactions, the purchase and re-sale of the asset in question are conducted simultaneously, thus the arbitrageur does not risk any of their own funds.
[ترجمه گوگل]در معاملات آربیتراژ خالص یا بدون ریسک، خرید و فروش مجدد دارایی مورد نظر به طور همزمان انجام می شود، بنابراین آربیتراژور هیچ یک از وجوه خود را به خطر نمی اندازد
[ترجمه ترگمان]در معاملات داوری خالص یا riskless، خرید و فروش مجدد دارایی مورد بحث به طور همزمان انجام می شود، بنابراین داور هیچ یک از وجوه خود را ریسک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper proposes a simple model to confirm that the existence of arbitrage requires some benefit space in the game between noise trader and arbitrageur. So the arbitrage action is restricted.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مدل ساده پیشنهاد می‌کند تا تأیید کند که وجود آربیتراژ به فضایی سودمند در بازی بین noise trader و arbitrageur نیاز دارد بنابراین عمل آربیتراژ محدود شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مدل ساده را پیشنهاد می کند تا تایید کند که وجود داوری نیازمند برخی فضای مفید در بازی بین تاجر و داور است بنابراین اقدام داوری محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a scandal for Mr. J be a insider trading arbitrageur.
[ترجمه گوگل]این یک رسوایی برای آقای J است که یک آربیتراژور تجارت داخلی باشد
[ترجمه ترگمان]این یک رسوایی برای آقای جی، دلال معاملات داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although the study of DSSW model confirmed the noise trader obtained more gain than arbitrageur, the arbitrageur restricted the fluctuation of price and the benefit space of noise trader.
[ترجمه گوگل]اگرچه مطالعه مدل DSSW تایید کرد که معامله‌گر نویز سود بیشتری نسبت به آربیتراژ به دست آورده است، اما آربیتراژور نوسان قیمت و فضای سود معامله‌گر نویز را محدود می‌کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه مطالعه مدل DSSW تایید کرد که تاجر سر و صدای به دست آوردن بیشتر از داور به دست آمده است، داور نوسان قیمت و فضای سود تاجران نویز را محدود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who practices arbitrage, one who practices arbitrage, one who purchases and sells commodities or financial instruments in various markets to profit from unequal prices without risk (finance)

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
آربیتراژگیر
آربیتراژ گیر نوعی سرمایه گذار است که از ناکارآمدی قیمت گذاری بین دو بازار مختلف کسب سود می کند.

بپرس