arable

/ˈerəbl̩//ˈærəbl̩/

معنی: قابل زرع، قابل کشتکاری، زمین مزروعی
معانی دیگر: (قدیمی - شاعرانه) عربستان، (زمین) شخم پذیر، کشت پذیر، کشتنی، قابل کشت، مزروعی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of land, capable of yielding crops when cultivated.
مترادف: cultivable, fertile
مشابه: fecund, plowable, productive, tillable

- With the expansion of the desert, much of the land to the north is no longer arable.
[ترجمه گوگل] با گسترش بیابان، بسیاری از زمین های شمال دیگر قابل کشت نیست
[ترجمه ترگمان] با گسترش بیابان، بیشتر زمین به سمت شمال دیگر قابل کشت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: arability (n.)
• : تعریف: land that is arable.
مترادف: farmland
مشابه: tillage

جمله های نمونه

1. arable land
زمین مزروعی

2. Most of the farmers grow arable crops.
[ترجمه گوگل]اکثر کشاورزان به کشت محصولات زراعی می پردازند
[ترجمه ترگمان]اغلب کشاورزان محصولات زراعی را پرورش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The terrain changed quickly from arable land to desert.
[ترجمه گوگل]زمین به سرعت از زمین زراعی به بیابان تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]زمین به سرعت از زمین های زراعی به بیابان تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He farmed 200 acres of prime arable land.
[ترجمه گوگل]او 200 جریب زمین زراعی مرغوب کشاورزی کرد
[ترجمه ترگمان]او ۲۰۰ هکتار از زمین های زراعی اصلی را پرورش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arable land was such and such a percent.
[ترجمه گوگل]زمین زراعی فلان درصد بود
[ترجمه ترگمان]زمین Arable فلان و به مان درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under the latter system arable land was put under grass for a long period after which it was returned to arable.
[ترجمه گوگل]تحت سیستم اخیر، زمین های زراعی برای مدت طولانی در زیر چمن قرار می گرفت و پس از آن دوباره به زراعی بازگردانده می شد
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم دوم زمینه ای زراعی برای مدت طولانی تحت پوشش علف قرار گرفت و پس از آن به زمین های زراعی بازگردانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How much land must you commit to arable rotation, and how much must be laid up for hay or silage?
[ترجمه گوگل]چه مقدار زمین باید به تناوب زراعی اختصاص دهید و چه مقدار باید برای یونجه یا سیلو اختصاص دهید؟
[ترجمه ترگمان]چه قدر زمین باید به گردش زمین زراعی commit، و چه قدر باید برای یونجه و یا silage کار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now they use them for arable cash crops and special market garden crops.
[ترجمه گوگل]اکنون از آنها برای محصولات نقدی زراعی و محصولات باغی ویژه بازار استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها از آن ها برای کشت محصولات نقدی و محصولات کشاورزی ویژه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Moreover, the arable land is more suited to collective as opposed to subsistence farming.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زمین های زراعی برای کشاورزی جمعی مناسب تر است تا کشاورزی معیشتی
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، زمین های زراعی برای جمعی که برای امرار معاش مخالفند، مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conflicting views' Of course arable land in some places is going out of cultivation because of erosion and other destructive forces.
[ترجمه گوگل]دیدگاه های متناقض البته زمین های قابل کشت در برخی نقاط به دلیل فرسایش و سایر نیروهای مخرب از زیر کشت خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های متناقض زمین زراعی در برخی مکان ها به دلیل فرسایش و دیگر نیروهای مخرب از کشت خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most arable farmers are nothing more than basic commodity producers.
[ترجمه گوگل]اکثر کشاورزان زراعی چیزی بیش از تولیدکنندگان کالاهای اساسی نیستند
[ترجمه ترگمان]اغلب کشاورزان قابل کشت چیزی بیش از تولید کنندگان کالاهای اساسی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the arable fields the same crops were grown throughout a field and the task of harvesting was undertaken communally.
[ترجمه گوگل]در مزارع زراعی همان محصولات در سرتاسر یک مزرعه کشت می شد و کار برداشت به صورت اشتراکی انجام می شد
[ترجمه ترگمان]در زمین های زراعی همان محصولات در سراسر زمین کشت شدند و کار برداشت communally انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It lies happily stranded across arable fields, beside deep woods on the edge of Badminton Park.
[ترجمه گوگل]با خوشحالی در میان مزارع زراعی، در کنار جنگل‌های عمیق در حاشیه پارک بدمینتون قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی در میان زمین های شخم زده لم داده و در کنار جنگل عمیق در حاشیه پارک badminton قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Good arable farmers grubbed them up.
[ترجمه گوگل]کشاورزان خوب زراعی آنها را کشتند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان با arable خوب آن ها را تمیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He had nearly a thousand acres of grazing and arable land.
[ترجمه گوگل]او نزدیک به هزار جریب چرا و زمین زراعی داشت
[ترجمه ترگمان]او تقریبا هزار جریب زمین و کشت و زرع را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل زرع (صفت)
arable

قابل کشتکاری (صفت)
arable

زمین مزروعی (صفت)
arable

انگلیسی به انگلیسی

• cultivatable; fit for cultivation
arable is used to describe things that relate to growing crops.

پیشنهاد کاربران

adjective
1 [more arable; most arable] : suitable for farming : able to produce crops
◀️The family is selling several acres of arable land.
2 Brit : of or relating to growing crops
◀️arable farming
...
[مشاهده متن کامل]

◀️arable farmers
◀️ Israel's geography is terrible. the main reason is that Israel is surrounded by Egypt, Palestine and Syria which are there enemies the biggest Israel's ally “THE US” is located on the other side of the planet. therefore Israel has to invest a big part of their GDP into defense. comparing to other countries in the Middle East Israel has almost no oil and gas resources and only 20% of its land is arable ( 20%Arable - 19% Inarable - 61% Negev desert ) . Another reason is the city of Jerusalem. both Israel and Palestine claiming the city for their own has constantly created conflicts

حاصل خیز
زیرِ کشت
قابل کشت
زراعی
کشت پذیر

بپرس