(لایه ای از شن یا سنگ های خلل و فرج دار که پر آب است و می توان بر آن چاه زد) لایه ی آبزا، سفره، آبخیز، آبخیز digging too many wells dries an aquifer کندن چاههای زیاد لایهی آب دار را خشک میکند
• : تعریف: a bed of rock, sand, or gravel that can hold great quantities of water and supplies it to wells and springs.
جمله های نمونه
1. digging too many wells dries an aquifer
کندن چاه های زیاد لایه ی آب دار را خشک می کند.
2. An aquifer is a water - bearing rock stratum such as sandstone and chalk.
[ترجمه منوچهر تیموری] یک سفره آب زیر زمینی لایه ای سنگی حاوی آب مانند ماسه سنگ و گچ است.
|
[ترجمه گوگل]آبخوان یک لایه سنگی آبدار مانند ماسه سنگ و گچ است [ترجمه ترگمان]یک سنگ aquifer یک لایه سنگی است که از آب ساخته شده است مانند ماسه سنگ و chalk [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pumping water from an aquifer lowers the water table.
[ترجمه محمدعلی مرادی] پمپاژ آب از یک آبخوان، تراز آب را پایین می اندازد ( می آورد ) .
|
[ترجمه گوگل]پمپاژ آب از سفره های زیرزمینی سطح آب را پایین می آورد [ترجمه ترگمان]آب پمپاژ می شود روی میز آب را پایین می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The aquifer has no shield of impermeable clay and the proposed artificial barriers would not guarantee success.
[ترجمه گوگل]آبخوان فاقد پوشش رس غیر قابل نفوذ است و موانع مصنوعی پیشنهادی موفقیت را تضمین نمی کند [ترجمه ترگمان]کف آبخوان هیچ پوششی از گل نفوذ ناپذیر ندارد و موانع مصنوعی پیشنهادی موفقیت را تضمین نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If we drill a borehole into the aquifer the groundwater will be under sufficient pressure to overflow from the borehole.
[ترجمه گوگل]اگر گمانه ای را به داخل سفره حفر کنیم، آب زیرزمینی تحت فشار کافی برای سرریز شدن از گمانه قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]اگر یک چاله را در آبخوان حفر کنیم، آب های زیر زمینی تحت فشار کافی برای سرریز شدن از گمانه خواهند بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Groundwater in a confined aquifer is compressed elastically, rather like air in a tyre.
[ترجمه گوگل]آب زیرزمینی در یک سفره آب محدود به صورت الاستیک فشرده می شود، و نه مانند هوای یک لاستیک [ترجمه ترگمان]آب زیر زمینی در یک aquifer محدود به جای هوا در لاستیک ها به شدت فشرده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Well - Aquifer Systems under Favorable Conditions Can Act as very Sensitive Strain Meters.
[ترجمه گوگل]خوب - سیستم های آبخوان تحت شرایط مساعد می توانند به عنوان کرنش سنج بسیار حساس عمل کنند [ترجمه ترگمان]سیستم های aquifer تحت شرایط مطلوب می توانند به عنوان Strain بسیار حساس عمل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To the aquifer prone to heat transfixion, smaller temperature difference of pumping and recharging and larger pumping flow should be adopted under the permission conditions.
[ترجمه گوگل]برای آبخوان مستعد انتقال حرارت، اختلاف دمای کمتر پمپاژ و شارژ مجدد و جریان پمپاژ بزرگتر باید تحت شرایط مجوز اتخاذ شود [ترجمه ترگمان]برای آبخوان که در معرض گرما قرار دارند، اختلاف دمای کوچک تر پمپ و recharging شارژ و جریان پمپاژ بزرگ تر باید تحت شرایط اجازه اتخاذ شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Australias great aquifer covers the eastern half of the country, for instance.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آبخوان بزرگ استرالیا نیمه شرقی کشور را پوشش می دهد [ترجمه ترگمان]برای مثال، aquifer بزرگ aquifer، قسمت شرقی کشور را پوشش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The groundwater recharge, specific yield of aquifer, groundwater storage and the yield can also be gotten by the said method.
[ترجمه گوگل]تغذيه آب زيرزميني، بازده ويژه سفره، ذخيره آب زيرزميني و بازده را نيز مي توان با روش مذكور به دست آورد [ترجمه ترگمان]تخلیه آب های زیر زمینی، بازدهی ویژه آبخوان، ذخیره آب های زیرزمینی و بازده را نیز می توان با روش گفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For utilizing the groundwater resources in aquifer of fine silt and decreasing producing cost of water, the bridging filter shall be positively popularized.
[ترجمه گوگل]برای استفاده از منابع آب زیرزمینی در سفرههای ریز سیلت و کاهش هزینههای تولید آب، فیلتر پلسازی باید به طور مثبتی رواج پیدا کند [ترجمه ترگمان]برای استفاده از منابع آب زیرزمینی در آبخوان از silt خوب و کاهش هزینه تولید آب، فیلتر bridging باید به طور مثبت رواج پیدا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But Eogene aquifer cannot be taken as the main objective formation.
[ترجمه گوگل]اما آبخوان ائوژن را نمی توان به عنوان تشکیل هدف اصلی در نظر گرفت [ترجمه ترگمان]اما aquifer Eogene نمی توانند به عنوان هدف اصلی تشکیل شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If we pumped long enough we could eventually bring the potentiometric surface below the top of the aquifer.
[ترجمه گوگل]اگر به اندازه کافی پمپ می کردیم، در نهایت می توانستیم سطح پتانسیومتری را به زیر بالای آبخوان بیاوریم [ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی تلمبه بزنیم، بالاخره می توانیم سطح potentiometric را زیر زمین aquifer [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When water flows out from an artesian well in a confined aquifer, none of the pore space drains completely.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب از یک چاه آرتزین در یک آبخوان محدود خارج می شود، هیچ یک از فضای منافذ به طور کامل تخلیه نمی شود [ترجمه ترگمان]وقتی آب از یک چاه artesian در یک aquifer محصور عبور می کند، هیچ یک از حفره های خالی به طور کامل تخلیه نمی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And by sinking a well or borehole into an aquifer, groundwater can be pumped to the surface.
[ترجمه گوگل]و با فرو بردن یک چاه یا گمانه در یک سفره آب می توان آب های زیرزمینی را به سطح پمپاژ کرد [ترجمه ترگمان]و با غرق شدن چاه یا چاله در یک آبخوان، آب های زیر زمینی را می توان به سطح زمین پمپ کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] لایه آبدار - قشرآبدار - آبخانه - سفره آبده - آبخیز - سفره آبدار - لایه آبده - سفره آب زیرزمینی - سازند آبدار - آبده [زمین شناسی] آبدار یک لایه سنگ متخلخل آبدار، اغلب ماسه سنگ . سنگ یا رسوبی که آب زیرزمینی از خلال آن به آسانی عبور نماید. [بهداشت] لایه آبزا [معدن] آبخیز ( آب های زیرزمینی) [خاک شناسی] آبخوان [آب و خاک] آبخوان، سفره آب زیر زمینی، لایه آبدار
انگلیسی به انگلیسی
• underground stratum of rock or gravel which holds water (supplies water for springs, wells, etc.)
پیشنهاد کاربران
a layer of rock, sand, or earth that contains water or allows water to pass through it آبخوان یا سفره آب، آ ب زا قسمتی از پوسته زمین است که سوراخ ها یا خلل و فرج سنگ های آن از آب مملو و اشباع شده باشد. معمولاً منافذ و سوراخ های سنگ ها بر اثر بارندگی های ممتد از آب پر شده و با رسیدن به سطح غیرقابل تراوشی مانند سنگ های رسی در همان جا متوقف می گردد و به شکل چشمه سارهای مختلفی در سطح زمین آشکار می شود. ... [مشاهده متن کامل]
بدیهی است متناسب با خارج شدن آب از این چشمه ها سطح آب های زیرزمینی افت کرده و پائین می رود. قاعدتاً سطح آب های زیرزمینی در فصل های مرطوب بالا آمده و برعکس در فصل های خشک پائین می رود ولی هیچگاه از سطح معینی بالاتر یا پائین تر نخواهد رفت. پائین ترین سطح آب زیرزمینی هر منطقه را سطح آب دائمی آن منطقه می نامند.
aquifer ( زمینشناسی ) واژه مصوب: آبخوان تعریف: تودهسنگ تراوا و اشباعشده از آب که آب چاه ها و چشمههای پیرامون را تأمین می کند