• : تعریف: a clear, watery liquid that fills the chambers between the cornea and the lens of the eye.
جمله های نمونه
1. The ciliary body produces aqueous humor.
[ترجمه فرزاد] جسم مژگانی، مایع زلالیه را تولید می کند
|
[ترجمه گوگل]جسم مژگانی زلالیه تولید می کند [ترجمه ترگمان]بدن ciliary humor آبی تولید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The outflow of aqueous humor can be decreased by several mechanisms.
[ترجمه گوگل]خروج زلالیه را می توان با مکانیسم های مختلفی کاهش داد [ترجمه ترگمان]جریان humor آبی را می توان با چندین مکانیزم کاهش داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Aqueous humor can pass the fibrous cyst around ATDS and be diffused and assimilated.
[ترجمه گوگل]زلالیه می تواند کیست فیبری را از اطراف ATDS عبور داده و منتشر و جذب شود [ترجمه ترگمان]humor بازها می توانند کیست که در اطراف ATDS ظاهر شوند و جذب شوند و جذب شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Objective: To investigate the antioxidases in the blood, aqueous humor and lenses of senile cataracts.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی آنتی اکسیدازهای خون، زلالیه و عدسی های آب مروارید پیری [ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق درباره مشکلات موجود در خون، طنز آبی و عدسی of سالخوردگان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Conclusions:Etiologic diagnosis of corneal endotheliitis could be made with the detection of HSV-I DNA in aqueous humor by PCR and agarose gel electrophoresis, it is helpful for clinical treatment.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: تشخیص اتیولوژیک اندوتلیت قرنیه میتواند با تشخیص DNA HSV-I در زلالیه توسط PCR و الکتروفورز ژل آگارز انجام شود که برای درمان بالینی مفید است [ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص etiologic of corneal می تواند با کشف DNA HSV - ۱ در humor آبی توسط PCR و الکتروفورز ژل agarose (agarose)ایجاد شود، که برای درمان بالینی مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The vitreous body is a clear jelly that is much larger than the aqueous humor, and is bordered by the sclera, zonule, and lens.
[ترجمه گوگل]جسم زجاجیه یک ژله شفاف است که بسیار بزرگتر از زلالیه است و توسط صلبیه، زونول و عدسی هم مرز است [ترجمه ترگمان]بدن vitreous یک ژل شفاف است که بسیار بزرگ تر از شوخ طبعی آبی است و با the، zonule و لنز هم مرز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The resulting osmotic gradient drives water from the stroma into the aqueous humor.
[ترجمه گوگل]گرادیان اسمزی حاصل، آب را از استروما به داخل زلالیه هدایت می کند [ترجمه ترگمان]شیب osmotic حاصل آب را از the به the آبی هدایت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Conclusions; Application of episcleral venomanometer is useful both in the study of aqueous humor dynamics, and also in the diagnosis of glaucoma associated with elevated EVP.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری؛ استفاده از سم سنج اپی اسکلرال هم در مطالعه دینامیک زلالیه و هم در تشخیص گلوکوم مرتبط با افزایش EVP مفید است [ترجمه ترگمان]نتیجه گیری، کاربرد of venomanometer هم در مطالعه پویایی شوخ طبعی آبی و هم چنین در تشخیص آب سیاه در ارتباط با EVP بالا مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The application of fluorescein dye and visualization under a cobalt blue light will reveal leaking aqueous humor, termed the Seidel test (shown).
[ترجمه گوگل]استفاده از رنگ فلورسئین و تجسم در زیر نور آبی کبالت، نشت زلالیه را نشان می دهد که به آن تست سیدل گفته می شود (نشان داده شده) [ترجمه ترگمان]کاربرد رنگ آمیزی fluorescein و تجسم در زیر نور آبی لاجوردی، تراوش شوخ طبعی آبی را آشکار می سازد، تست Seidel (نشان داده شده)را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Other worrisome signs are a loss of anterior chamber depth due to leaking aqueous humor, a teardrop-shaped pupil, hyphema, or prolapse of uveal tissue/choroid through a wound.
[ترجمه گوگل]سایر علائم نگران کننده از دست دادن عمق محفظه قدامی به دلیل نشت زلالیه، مردمک قطره ای شکل، هایفما، یا افتادگی بافت یووه/ مشیمیه از طریق زخم است [ترجمه ترگمان]علائم نگران کننده دیگر، از دست دادن عمق حفره جلویی به خاطر تراوش شوخ طبعی آبی، یک دانش آموز به شکل قطره اشک، hyphema یا prolapse از بافت uveal \/ choroid از طریق زخم هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید