aquavit

/ˈækwəvɪt//ˈækwəvɪt/

آکواویت (نوشیدنی الکلی اسکاندیناوی که از گندم یا سیب زمینی و زیره درست می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a strong, colorless Scandinavian liquor flavored with caraway seeds.

جمله های نمونه

1. Scandinavian punch made of claret and aquavit with spices and raisins and orange peel and sugar.
[ترجمه گوگل]پانچ اسکاندیناوی ساخته شده از کلارت و آکوویت با ادویه و کشمش و پوست پرتقال و شکر
[ترجمه ترگمان]punch اسکاندیناوی از شراب ارغوانی و aquavit با ادویه و کشمش و پوست پرتقال و شکر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Potatoes are for more than eating : distilled into vodka and aquavit, processed into starch.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی چیزی بیشتر از خوردن است: تقطیر شده به ودکا و آکوویت، فرآوری شده به نشاسته
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی بیش از غذا خوردن است: تقطیر به ودکا و aquavit، فرآوری شده در نشاسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There were Nan-sen sardines, Nansen songs, even a Nansen brand of aquavit.
[ترجمه گوگل]ساردین Nan-sen، آهنگ Nansen، حتی یک نام تجاری Nansen از aquavit وجود داشت
[ترجمه ترگمان]There، ساردین، songs و حتی یک مارک Nansen هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I gave him a cup of tea while the rest exultingly drinking aquavit.
[ترجمه گوگل]من به او یک فنجان چای دادم در حالی که بقیه با خوشحالی در حال نوشیدن آکوویت بودند
[ترجمه ترگمان]من به او یک فنجان چای دادم در حالی که بقیه مشغول نوشیدن چای بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A spirit distilled from grain or potatoes and flavoured with caraway seeds, among others. Is also spelt Aquavit.
[ترجمه گوگل]الکلی که از غلات یا سیب زمینی تقطیر می شود و با دانه های زیره طعم دار شده است Aquavit نیز نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]یک روح از گندم یا سیب زمینی تقطیر می شود و با بذر caraway و در میان دیگران با آن قابل مقایسه است آن را نیز به نام spelt Aquavit نوشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scandinavian alcoholic drink

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم aqua
📌 این ریشه، معادل "water" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "water" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 aquarium: a tank filled with "water" for fish
🔘 aquatic: related to "water"
🔘 aqueous: made of or containing "water"
🔘 aqueduct: a channel that carries "water"
🔘 aquifer: underground rock storing "water"
🔘 aquaculture: farming in "water"
🔘 aquamarine: a blue - green "water" - colored gem
🔘 aquanaut: a person exploring deep "water"
🔘 aquaplane: a board gliding on "water"
🔘 aqualung: a device for breathing in "water"
🔘 aqua regia: a strong acid dissolving in "water"
🔘 aquarist: a person caring for "water" animals
🔘 aquascape: designing landscapes inside "water"
🔘 aquapark: a park with "water" rides
🔘 aqua therapy: healing exercises in "water"
🔘 aquaponics: growing plants and fish in "water"
🔘 aqua vitae: alcohol called “water" of life
🔘 aquiferous: carrying or holding "water"
🔘 aquaplaning: losing control due to "water"
🔘 aquatint: an art method using "water"
🔘 aquavit: a spirit whose name means “water" of life

بپرس