aptly

/ˈæptli//ˈæptli/

مستعدانه، ازروی لیاقت، بزیرکی، بطورمناسب یادرخور

جمله های نمونه

1. We spent a week at the aptly named Grand View Hotel.
[ترجمه گوگل]ما یک هفته را در هتل گراند ویو گذراندیم
[ترجمه ترگمان]ما یک هفته را در هتل \"گرند ویو\" به نام \"گرند ویو\" سپری کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was aptly described as 'tall, dark, and handsome'.
[ترجمه گوگل]او به درستی به عنوان "قد بلند، تیره و خوش تیپ" توصیف شد
[ترجمه ترگمان]او به درستی توصیف کرده بود، قد بلند، تیره، و زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This word is aptly used here.
[ترجمه گوگل]این کلمه در اینجا به درستی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]این کلمه به خوبی اینجا استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The aptly named Skyline Restaurant provides spectacular views of the city below.
[ترجمه گوگل]رستوران اسکای لاین که به درستی نام گذاری شده است، مناظر تماشایی از شهر را در زیر ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]در این رستوران که در سمت راست نامیده می شود، مناظر تماشایی از شهر زیر ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then it was being run by the aptly named Thomas Mill.
[ترجمه گوگل]سپس توسط فردی به نام توماس میل اداره می شد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، اسم درستی به اسم توماس میل اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Manor might be aptly described as a spiritual College.
[ترجمه گوگل]مانور ممکن است به درستی به عنوان یک کالج معنوی توصیف شود
[ترجمه ترگمان]صاحب ملک ممکن است بدرستی به عنوان یک کالج روحانی توصیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vital questions were aptly summarised by Jacobs on 19 September.
[ترجمه گوگل]سؤالات حیاتی به درستی توسط جیکوبز در 19 سپتامبر خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]پرسش های حیاتی در روز ۱۹ سپتامبر به طور ماهرانه به طور کلی توسط جیکوب خلاصه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aptly named Tumbler is an ideal tomato for a large basket or even a patio tub or window box.
[ترجمه گوگل]Tumbler با نام مناسب یک گوجه فرنگی ایده آل برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان پاسیو یا جعبه پنجره است
[ترجمه ترگمان]aptly به نام tumbler یک گوجه فرنگی مطلوب برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان یا یک جعبه پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Construction metaphors aptly describe what prosecutors and other trial lawyers do.
[ترجمه گوگل]استعاره های ساخت و ساز به درستی آنچه را که دادستان ها و سایر وکلای محاکمه انجام می دهند، توصیف می کنند
[ترجمه ترگمان]ابزارهای ساخت به درستی توضیح می دهند که دادستان ها و دیگر وکلای محاکمه چه کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His tailpiece, most aptly, is Eric Gill's woodcut of an infantryman trudging along his Via Dolorosa.
[ترجمه گوگل]تکه دم او، به‌درستی، نقش چوبی اریک گیل از یک پیاده‌نظام است که در امتداد Via Dolorosa خود حرکت می‌کند
[ترجمه ترگمان]tailpiece، که most است، یکی از آثار دستی اریک گیل از یک سرباز پیاده ای است که در کنار جاده Via در حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Moonlight Restaurant was aptly named.
[ترجمه گوگل]رستوران مهتاب به درستی نامگذاری شد
[ترجمه ترگمان]رستوران مهتاب بخوبی نام گذاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One personal recollection confirms this point aptly.
[ترجمه گوگل]یک خاطره شخصی این نکته را به درستی تایید می کند
[ترجمه ترگمان]یک خاطره شخصی هم این نکته را به درستی تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The vacillating vamp, as I so aptly said: do I phone her?
[ترجمه گوگل]خون آشام متزلزل، همانطور که به درستی گفتم: آیا با او تماس بگیرم؟
[ترجمه ترگمان]همان طور که من به درستی گفته بودم، رد خون vacillating، همان طور که من گفته بودم، به او تلفن می زنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More aptly, he can turn them on and off in the body like a conductor runs a streetcar along a track.
[ترجمه گوگل]درست تر، او می تواند آن ها را در بدنه روشن و خاموش کند، مانند یک هادی که یک تراموا را در امتداد یک مسیر می برد
[ترجمه ترگمان]بیشتر از این، او می تواند آن ها را روشن کند و در بدن خود مانند یک هادی در امتداد ریل حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Antonia Fraser has aptly described the dream-like quality of these years.
[ترجمه گوگل]آنتونیا فریزر کیفیت رویایی این سال ها را به درستی توصیف کرده است
[ترجمه ترگمان]آنتون یا فریزر درست کیفیت خواب این سال ها را توصیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appropriately; skillfully

پیشنهاد کاربران

بجا، شایسته، مناسب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : aptness / aptitude
✅️ صفت ( adjective ) : apt
✅️ قید ( adverb ) : aptly
aptly ( adv ) = به طور مناسب، به طور شایسته، در خور/به جا، به موقع، به درستی
مترادف با کلمه = appropriately ( adv )
examples:
1 - It was an aptly timed remark.
این یک اظهارنظر به جا بود.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - "Perseverance" aptly describes his hard work to complete the project.
"پشتکار" به درستی کار سخت او را برای تکمیل پروژه توصیف می کند.
3 - We spent a week at the aptly named Grand View Hotel.
ما یک هفته را در هتل گرند ویوی به طور شایسته ای بنام گذراندیم.
4 - It has been very aptly pointed out that laws are subject to change.
به درستی اشاره شده است که قوانین در معرض تغییر هستند.
5 - Her ambition is aptly illustrated by her success.
بلندپروازی او به درستی با موفقیت او نشان داده می شود.
6 - The aptly named skyline restaurant provides spectacular views of the city below.
رستوران خط آسمان که به حق نامگذاری شده است ، چشم اندازهای دیدنی از شهر را در زیر مهیا می سازد.

بجا
به عبارت بهتر
ماهرانه، زیرکانه، به شایستگی، به درستی، به طور مناسب
بدرستی

بپرس