approached

پیشنهاد کاربران

They approached a local vet to examine the photo
اونها به یک دام پزشک مراجعه کردن تا تصویر رو با دقت نگاه کنه
مراجعه کردن
حقوق : مورد مراجعه قرار گرفتن
came near
Get closer or near with some one
Closer
وارد شدن
such as arrive
نزدیک شدن
نزدیک شد

بپرس