approachability

/əˌproʊt͡ʃəˈbɪləti//əˌprəʊt͡ʃəˈbɪləti/

معنی: دسترسی، قابلیت تقرب
معانی دیگر: دسترسی، قابلیت تقرب

جمله های نمونه

1. Thirdly, the accessibility, approachability, invariability and robustness of quasi-sliding mode are discussed.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، دسترسی، قابلیت دسترسی، تغییر ناپذیری و استحکام حالت شبه لغزشی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سوم، قابلیت دسترسی، approachability، invariability و نیرومندی حالت نیمه کشویی مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Orange: friendliness, warmth, approachability, energy, playfulness, courage.
[ترجمه گوگل]نارنجی: صمیمی، گرمی، نزدیک شدن، انرژی، بازیگوشی، شجاعت
[ترجمه ترگمان]نارنجی: دوستانه، گرمی، انرژی، انرژی، شیطنت، شجاعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nice voice and normative mandarin, approachability is a plus.
[ترجمه گوگل]صدای خوب و ماندارین هنجاری، قابلیت دسترسی یک امتیاز مثبت است
[ترجمه ترگمان]صدای خوبی و از نظر چینی هم میاد، \"approachability\" هم یه plus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are one and all friendly, kind and tolerant - largely I surmise by virtue of my wife and her approachability.
[ترجمه گوگل]همه آنها دوستانه، مهربان و بردبار هستند - تا حد زیادی به خاطر همسرم و نزدیک بودن او حدس می زنم
[ترجمه ترگمان]آن ها یک و همه مهربان، مهربان و با تحمل هستند - تا حد زیادی با فضیلت همسرم و her حدس می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cook invests this uncompromising dub soundscape with her pop-attuned approachability.
[ترجمه گوگل]کوک این منظره صدای دوبله سازش ناپذیر را با قابلیت دسترسی پاپ هماهنگ خود سرمایه گذاری می کند
[ترجمه ترگمان]کوک این داب uncompromising را با approachability هماهنگ خود سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It embodies three prominent characteristics such as directness, mutuality and approachability.
[ترجمه گوگل]این سه ویژگی برجسته مانند مستقیم بودن، متقابل بودن و نزدیک بودن را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]آن شامل سه ویژگی برجسته مثل directness، mutuality و approachability است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dark colours give an aura of authority while lighter pastel shades suggest approachability.
[ترجمه گوگل]رنگ‌های تیره هاله‌ای از اقتدار می‌دهند در حالی که سایه‌های پاستلی روشن‌تر نشان‌دهنده قابلیت دسترسی است
[ترجمه ترگمان]رنگ های تیره، هاله ای از قدرت را به خود می دهند در حالی که رنگ های روشن، approachability را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسترسی (اسم)
access, availability, accessibility, approachability, range

قابلیت تقرب (اسم)
approachability

انگلیسی به انگلیسی

• friendliness, geniality; accessibility

پیشنهاد کاربران

بپرس