appreciably


معنی: خیلی

جمله های نمونه

1. The index adds appreciably to the usefulness of the book.
[ترجمه گوگل]این فهرست به میزان قابل توجهی بر سودمندی کتاب می افزاید
[ترجمه ترگمان]این شاخص به میزان محسوسی در سودمندی کتاب می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her health has improved appreciably since she changed her treatment.
[ترجمه گوگل]از زمانی که درمان خود را تغییر داد، سلامت او به طرز محسوسی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]از زمانی که او رفتار خود را تغییر داد، سلامتی وی به میزان چشمگیری بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The risk of infection is appreciably higher among children.
[ترجمه گوگل]خطر عفونت در بین کودکان به میزان قابل توجهی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]خطر ابتلا به عفونت در میان کودکان به میزان محسوسی بالاتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two plans are not appreciably different.
[ترجمه گوگل]این دو طرح تفاوت محسوسی ندارند
[ترجمه ترگمان]این دو برنامه به طور محسوسی متفاوت نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After eating, although intraluminal pressure does not increase appreciably, the number of high amplitude propagating contractions increases.
[ترجمه گوگل]پس از خوردن غذا، اگرچه فشار داخل مجرای آن به میزان قابل توجهی افزایش نمی یابد، تعداد انقباضات انتشار با دامنه بالا افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]پس از خوردن، اگر چه فشار intraluminal به طور محسوسی افزایش نمی یابد، تعداد بالا از رشد contractions افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Canals were appreciably slower and the advantage of improved roads actually increased in this respect.
[ترجمه گوگل]کانال ها به طور قابل ملاحظه ای کندتر بودند و مزیت جاده های بهبود یافته در واقع از این نظر افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]به طور محسوسی آهسته تر بوده و مزیت جاده های بهبود یافته در این رابطه افزایش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That time has been shown to be appreciably later than the original formation of the rock for metamorphic and plutonic rocks.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که این زمان به میزان قابل توجهی دیرتر از تشکیل اولیه سنگ برای سنگ های دگرگونی و پلوتونیک است
[ترجمه ترگمان]این بار به طور محسوسی بعد از تشکیل اولیه سنگ برای metamorphic و سنگ های plutonic نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jupiter is therefore appreciably flattened, though this is not surprising in view of its rapid axial rotation.
[ترجمه گوگل]بنابراین مشتری به طور قابل ملاحظه ای مسطح شده است، اگرچه با توجه به چرخش محوری سریع آن تعجب آور نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مشتری به طور محسوسی مسطح شده است، با این حال از نظر چرخش محوری سریع آن شگفت انگیز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's looking appreciably thinner.
[ترجمه گوگل]او به طور قابل توجهی لاغرتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به طرز محسوسی لاغرتر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The proof of a spirit will not appreciably affect BAC.
[ترجمه گوگل]اثبات یک روح تأثیر قابل ملاحظه ای بر BAC نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اثبات یک روح به طور محسوسی بر BAC اثر نمی گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The limit occurs when the ordinate deviates appreciably from unity.
[ترجمه گوگل]حد زمانی اتفاق می‌افتد که دستور به طور محسوسی از وحدت منحرف شود
[ترجمه ترگمان]این حد زمانی رخ می دهد که هماهنگی به طور محسوسی از اتحاد منحرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Viewed in profile, the brow appears not appreciably higher than the back - skull.
[ترجمه گوگل]با مشاهده در نمایه، ابرو به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از پشت - جمجمه به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]Viewed در نیم رخ، به نظر می رسد که از پشت جمجمه کاملا مشخص نشده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He sniffed the green tea in the cup appreciably.
[ترجمه گوگل]چای سبز داخل فنجان را به طرز محسوسی بو کرد
[ترجمه ترگمان]چایش را بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The beam does not spread out appreciably, even at large distance from the source.
[ترجمه گوگل]پرتو حتی در فاصله زیاد از منبع به طور محسوسی پخش نمی شود
[ترجمه ترگمان]این پرتو به طور محسوسی در فاصله زیادی از منبع پخش نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion:urapidil could appreciably attenuate morphine-induced impairment of spatial memory.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اوراپیدیل می‌تواند به طور قابل‌توجهی اختلالات حافظه فضایی ناشی از مورفین را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: urapidil می توانند به میزان قابل توجهی اختلال ایجاد شده در حافظه فضایی را تضعیف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیلی (قید)
a great deal, very, many, much, extremely, far, extra, lot, crazy, ghastly, appreciably, jolly, considerably, damnably, highly, much more

انگلیسی به انگلیسی

• considerably, markedly

پیشنهاد کاربران

کثیراً ( بطور کثیری ) ، بطور فزونی، به حالت مداقه برانگیزی
( در متون تخصصی و دارای وزن ادبی )
بطور قابل ملاحظه ای ، به تعداد زیادی، به حالت چشمگیری
( در متون غیرتخصصی و روان و سلیس )
The risk of infection is appreciably higher among children
...
[مشاهده متن کامل]

۱ - خطر بالقوه ابتلا به بیماری بطور کثیری/مداقه بر انگیزی در میان کودکان بیشتر است
۲ - ریسک ابتلا به بیماری بطور چشمگیری/قابل ملاحظه ای در کودکان بیشتر است
چند نکته
فقط از به طور فزونی، به تعداد زیادی در مواقعی استفاده میکنیم و ترجمه قشنگ تر میشه که دارای اعداد، ارقام، درصد یا هرچیز مربوط به ریاضی باشه در غیر این صورت همینا ترجمه درخور و لایقی هستند

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : appreciate
✅️ اسم ( noun ) : appreciation
✅️ صفت ( adjective ) : appreciative / appreciable
✅️ قید ( adverb ) : appreciatively / appreciably
مطلوب
پرستشگاه
محسوس
بطورِ قابل ملاحظه ای،
بطورِ چشم گیری،
بطورِ زیادی،
خیلی، به صورت قابل توجهی زیاد

بپرس